بخش دهم سرزنش دشمن ائمه عليهم السّلام و اينكه او كافر است و خونش حلال و ثواب لعنت بر دشمنان ائمه عليهم السّلام‏

امالى صدوق: سديف مكّى گفت حضرت باقر عليه السّلام كه در ميان فرزندان محمّد چون او نديده‏ام بمن فرمود كه جابر بن عبد اللَّه انصارى گفت پيامبر اسلام صلّى اللَّه عليه و آله سخنرانى كرد براى ما فرمود: مردم! هر كس با ما اهل بيت دشمنى بورزد خداوند او را در قيامت يهودى محشور ميكند من عرضكردم يا رسول اللَّه! گر چه روزه بگيرد و نماز بخواند و بگمان خود مسلمان باشد. فرمود گر چه روزه بگيرد و نماز بخواند و خيال كند مسلمان است. ثواب الاعمال: محمّد بن مروان از حضرت صادق عليه السّلام از آباء گرامش نقل كرد: پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود هر كس ما اهل بيت را دشمن بدارد

 

خداوند او را يهودى بر مى‏انگيزاند عرض شد يا رسول اللَّه گر چه گواهى بدو شهادت بدهد «1» فرمود آرى چون او با اعتراف باين دو گواهى جان خود را حفظ كرده يا جلو پرداخت جزيه را با كمال خوارى گرفت.

سپس فرمود هر كسى اهل بيت را دشمن بدارد خداوند او را يهودى برمى‏انگيزاند عرض شد يا رسول اللَّه چگونه چنين چيزى ممكن است فرمود اگر او دجال را درك كند باو ايمان مى‏آورد. امالى: از حضرت صادق عليه السّلام شنيدم ميفرمود اگر دشمن على بيايد كنار نهر فرات در حالى كه آب موج ميزند و تمام اطراف رود را پر كرده و از آن يك كف بياشامد و بگويد بسم اللَّه. و پس از آشاميدن بگويد الحمد للَّه اين آشاميدن او مردار يا خون ريخته شده و يا گوشت خوك است.

توضيح: منظور اينست با اينكه آب اين قدر فراوان و زياد است و احتمال اسراف و غصب و سختگيرى در آن نيست وقتى از آن آب مى‏آشامد با حفظ آداب مستحب اين آب براى او حرام است چون كافر است زيرا نعمتهاى دنيا براى مؤمنين حلال شده است. امالى شيخ: ابن عباس گفت بحضرت پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم عرض كردم مرا سفارشى فرما. فرمود بتو سفارش ميكنم دوستى با على را از دست ندهى قسم بآن كسى كه مرا بحق برانگيخت خداوند از بنده‏اى كار نيك نمى‏پذيرد مگر اينكه از او سؤال ميكند راجع بحبّ على بن ابى طالب عليه السّلام با اينكه خداوند خود بهتر ميداند اگر داراى ولايت بود عملش را مى‏پذيرد بهر طور كه باشد. و اگر داراى ولايت نباشد ديگر از چيزى پرسش نميكند دستور ميدهد او را در آتش اندازند.

اى پسر عباس! قسم بآن كس كه مرا به نبوت مبعوث كرد آتش خشمش بر دشمن على بيشتر است از كسى كه معتقد است خدا داراى فرزند است.

 

اى پسر عباس! اگر ملائكه مقربين و تمام انبياى مرسل اجتماع بر دشمنى على نمايند و حال اينكه چنين كارى را نمى‏كنند همه را خداوند بآتش جهنم مى‏افكند. عرضكردم يا رسول اللَّه آيا كسى با او دشمنى ميورزد. فرمود آرى پسر عباس! گروهى كه مدعى هستند از امت منند با او دشمنى ميورزند با اينكه از اسلام بهره‏اى نبرده‏اند.

اى پسر عباس از علامت دشمنى با آنها مقدم داشتن كسانى است كه از آنها پائين‏ترند قسم بخدائى كه مرا بحق مبعوث كرده پيامبرى از من گرامى‏تر نفرستاده و نه وصى از على وصى من گرامى‏تر ابن عباس گفت پيوسته دستور پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم را در مورد محبت على بجا مى‏آوردم و اين بزرگترين عمل من است .... امالى شيخ: يعقوب بن ميثم تمار غلام زين العابدين عليه السّلام گفت خدمت حضرت باقر عليه السّلام رسيدم گفتم فدايت شوم يا ابن رسول اللَّه من در نوشته‏هاى پدرم ميثم ديدم نوشته است كه على عليه السّلام بپدرم فرموده است: دوست بدار دوست آل محمّد را گر چه فاسق و زناكار باشد و دشمن بدار دشمن آل محمّد را گر چه روزه- گير و شب‏زنده‏دار باشد من از پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله شنيدم ميفرمود الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ در اين موقع متوجه من شده فرمود بخدا قسم اينها تو و شيعيان تو هستند وعده‏گاه تو و آنها فردا در كنار حوض است در حالى كه چهره‏اى درخشان و امتياز دارند و بتاج كرامت آراسته‏اند.

امام باقر عليه السّلام فرمود اين مطلب عينا در نوشته‏هاى حضرت على هست. امالى شيخ: قاسم بن وليد از پيرمردى از ثماله نقل كرد كه گفت پيش پيره‏زنى بس پير از قبيله بنى تميم رفتم كه براى مردم صحبت ميكرد گفتم مرا حديثى از فضائل على عليه السّلام بفرما گفت برايت حديث نقل كنم با بودن اين پيرمرد كه مشاهده ميكنى؟ گفتم اين پيرمرد كيست؟ گفت ابو الحمراء خادم پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم است جلو پيرمرد رفتم همين كه احساس كرد من آمده‏ام از جاى‏

 

حركت كرد و نشست. گفتم خدا ترا رحمت كند مرا حديثى بگو از آنچه ديده‏اى پيامبر اكرم نسبت بعلى عليه السّلام انجام ميدهد و خداوند از آن بازخواست خواهد كرد گفت بسيار خوب پيش شخص واردى آمده‏اى. روز عرفه پيامبر اكرم خارج شد و پيش ما آمد در حالى كه دست در دست على داشت فرمود اى جمعيت! خداوند افتخار كرد بشما در اين روز تا بيامرزد همه شما را بطور عموم در اين موقع روى بعلى عليه السّلام نموده فرمود: خداوند ترا آمرزيد بطور خصوصى.

بعد فرمود يا على نزديك من بيا. على عليه السّلام نزديك رفت فرمود سعادتمند واقعى كسى است كه ترا دوست بدارد و از تو اطاعت كند و بدبخت واقعى كسى است كه با تو دشمن باشد و كينه بورزد و دشمنى ترا شعار خود قرار دهد يا على دروغ گفته كسى كه خيال ميكند مرا دوست ميدارد در حالى كه با تو دشمن است هر كه با تو جنگ كند با من جنگ كرده و هر كه با من جنگ كند با خدا جنگ كرده يا على هر كه با تو دشمنى بورزد با من دشمنى كرده و هر كه با من دشمنى كند با خدا دشمن است نصيب و بهره او هلاك است و خداوند او را در آتش جهنم مى‏افكند. امالى شيخ: محمّد بن حنفيه از پدر خود نقل كرد كه فرمود خداوند چيزى از سگ بدتر نيافريده ناصبى از او هم بدتر است. مجالس مفيد و امالى شيخ: ابىّ صيرفى گفت از حضرت باقر عليه السّلام شنيدم مى‏فرمود: خدا بيزار باشد از كسى كه كناره‏گيرى از ما ميكند و لعنت كند كسى را كه ما را لعنت ميكند خدا هلاك كند شخصى را كه با ما دشمن است خدايا تو ميدانى ما واسطه هدايت آنهائيم ما را در راه تو دشمن ميدارند پس خود به- تنهائى ايشان را عذاب فرما. تفسير قمى: ابو الجارود از حضرت باقر عليه السّلام نقل كرد در مورد آيه وَ مِنْهُمْ‏

 

مَنْ يُؤْمِنُ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ لا يُؤْمِنُ بِهِ وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِينَ فرمود كسانى كه ايمان نمى‏آورند باو دشمنان آل محمّدند و منظور از فساد در آيه مخالفت با خدا و پيامبر است.

* اخبار زيادى در بخش محبت آل محمّد صلّى اللَّه عليه و آله گذشت و در ابواب تصريح بر امامت حضرت على عليه السّلام نيز خواهد آمد. عيون اخبار الرضا: با سه سند از حضرت رضا عليه السّلام از آباء گرامش نقل ميكند كه پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله فرمود بهشت حرام شده است بر كسى كه اهل بيت مرا ستم كند و بر كسى كه با آنها جنگ نمايد و بر كسى كه بر ضرر آنها قدم بر- دارد و بر كسى كه بآنها ناسزا گويد اينها را در آخرت بهره‏اى نيست و با آنها خدا سخن نمى‏گويد و نه بآنها توجه مى‏نمايد در روز قيامت و نه پاكشان ميكند و دچار عذابى سخت ميشوند. تفسير منسوب بامام: حضرت صادق عليه السّلام در آيه اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ فرمود يعنى ما را راهنمائى كن براه راست. يعنى براهى دار كه ما را برساند بمحبت تو و مانع شود از پيروى هواى نفس كه موجب نابودى ما است و با متكى شدن بآراء خود هلاك ميشويم.

سپس حضرت صادق عليه السّلام فرمود خوشا بحال كسانى كه مطابق فرموده پيامبر اكرمند.

آن جناب فرمود بار اين علم را بدوش مى‏گيرند از هر جمعيتى بازماندگان پاك و عادلى كه مانع از تحريف و تغيير دادن سركشان و ادعاى ياوه‏سرايان و تاويل و توجيه نادانان ميشوند.

مردى از حاضرين عرضكرد يا ابن رسول اللَّه من عاجزم از اينكه با بدن خود شما را يارى كنم جز بيزارى از دشمنان شما و لعنت بر آنها كارى از دستم نمى‏آيد حال من چگونه است؟

حضرت صادق عليه السّلام در جواب او فرمود پدرم از پدرش از جدش از پيامبر

 

اكرم صلوات اللَّه عليه نقل كرد كه فرمود هر كس ناتوان باشد از يارى ما اهل بيت ولى در خلوت دشمنان ما را لعنت كند خداوند صداى او را بتمام ملائكه جهان از زمين تا عرش ميرساند هر وقت او لعنت كند با او هم زبان ميشوند و كسى را كه او لعنت ميكند آنها نيز لعنت ميكنند بعد او را ميستايند و ميگويند خدايا درود فرست از جانب خود بر اين شخصى كه باندازه قدرت خود خدمت كرد اگر بيشتر ميتوانست انجام ميداد. ندائى از جانب پروردگار بر مى‏آيد كه دعاى شما را پذيرفتم و صدايتان را شنيدم درود بر روح او فرستادم در ميان ارواح و او را در نزد خود از برگزيدگان نيك سيرت قرار دادم. مناقب: محمّد بن مسلم از حضرت باقر و عيسى بن سليمان از حضرت صادق عليه السّلام نقل كردند (قسمتى از خبر با هم مخلوط شده) كه روزى على عليه السّلام در بازار كوفه راه ميرفت زنى سه مرتبه آن جناب را لعنت كرد امام عليه السّلام باو فرمود:

اى دختر سلقلقيه چند نفر از خانواده ترا كشته‏ام؟ گفت هفده نفر يا هجده نفر. زن وقتى بخانه برگشت بمادر خود اين سخن را نقل كرد. مادرش گفت سلقلقيه كسى است كه متولد شود بعد از حيض و براى او نسلى نباشد. زن پرسيد مادر! تو همين طورى؟ جوابداد آرى.* و در روايتى از حضرت باقر عليه السّلام نقل شده كه على عليه السّلام بر ضرر او حكم كرده بود او گفت داورى خوب نكردى و عدالت را كنار گذاشتى هرگز خدا از اين حكومت كردن تو راضى نيست على عليه السّلام باو نگاهى كرده فرمود اى زن خوار بد زبان بد اخلاق ماجراجو! زن برگشت در حالى كه ميگفت واى بر من اى پسر ابو طالب آنچه از اخلاق من پنهان بود آشكار كرد.* در خصائص نطنزى نقل ميكند كه على عليه السّلام گفت اللَّه اكبر پيامبر اكرم فرمود ترا از قريش دشمن نميدارد مگر شخص جنجال طلب و از انصار مگر يهودى و از عرب مگر زنازاده و از ساير مردم مگر شقى و بدبخت و از زنان مگر سلقلقيه. آن زن پرسيد معنى سلقلقيه چيست؟ فرمود: زنى كه‏

 

از مقعد حيض مى‏بيند.

آن زن گفت خدا و پيامبرش صحيح فرموده‏اند اين چيزى است كه در من وجود دارد يا على ديگر ترا دشمن نخواهم داشت امام عليه السّلام گفت خدايا اگر راست ميگويد او را مثل زنان معمولى بگردان عادت او برگشت بطورى كه زنان معمولى هستند.

حارث اعور گفت عمرو بن حريث از پى او رفت راجع بحرف على عليه السّلام از او جويا شد آن زن تصديق كرد. عمرو گفت خيال نميكنى على ساحر يا كاهن يا جن در تسخير داشته باشد زن در جواب او گفت بد حرفى زدى اى بنده‏ى خدا او از اهل بيت نبوت است. عمرو بن حريث خدمت امير المؤمنين عليه السّلام رسيد و جريان را نقل كرد امام عليه السّلام فرمود آن زن از تو بهتر قضاوت كرد و سخن گفت:

توضيح: معنى اولى كه براى سلقلقيه شده مفهوم نيست. مضمون خبر با اسنادهائى در جلد نهم خواهد آمد. مجالس مفيد: سديف مكى گفت حضرت باقر عليه السّلام كه چون او محمّدى نديده‏ام بمن فرمود كه جابر بن عبد اللَّه انصارى گفت پيامبر اكرم در ميان مهاجر و انصار كه با سلاح آمده بودند بر منبر رفت پس از حمد و ثناى خدا فرمود:

اى مسلمانان هر كس ما اهل بيت را دشمن بدارد خداوند او را روز قيامت يهودى بمحشر مى‏آورد جابر گفت من از جاى حركت كرده گفتم يا رسول اللَّه گر چه بگويد لا اله الا اللَّه و محمّد رسول اللَّه فرمود آرى با اين شهادت بلا اله الا اللَّه جلوگيرى از خون خود و پرداخت جزيه با كمال خوارى نموده.

سپس فرمود: هر كسى با ما اهل بيت دشمنى بورزد خداوند او را روز قيامت يهودى محشور ميكند اگر دجال را درك كند با او خواهد بود و اگر او را درك نكند در قبر بر او عرضه مى‏شود باو ايمان مى‏آورد خداوند امت مرا برايم ممثل كرد بصورت گل و بمن اسم‏هاى آنها را آموخت همان طورى كه‏

 

بآدم تمام اسماء را آموخت از كنار من صاحبان پرچم‏ها گذشتند براى على و شيعيانش استغفار كردم.

حنان بن سدير گفت اين حديث را بر حضرت صادق عليه السّلام عرضه داشتم بمن فرمود: تو اين حديث را از سديف شنيده‏اى؟! گفتم اكنون هفت شب است كه برايم نقل كرده فرمود گمان نميكنم اين حديث از دهان پدرم براى احدى بازگو شده باشد.

توضيح: استبعاد امام عليه السّلام براى اين است كه بيان فرمايد كه حديث از اسرار است شايسته نيست كه آن را افشا كنند در نزد نااهلان. تفسير فرات: حضرت صادق عليه السّلام فرمود هر دشمن ما و ناصبى منسوب باين آيه است وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ خاشِعَةٌ.  عامِلَةٌ ناصِبَةٌ.  تَصْلى‏ ناراً حامِيَةً.  تُسْقى‏ مِنْ عَيْنٍ آنِيَةٍ. مجلسى ميگويد: در فردوس ابن شيرويه نقل ميكند از ابن عباس كه پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود چهار نفرند كه من و خدا و تمام انبياى داراى مقام اجابت آنها را لعنت كرده‏اند.

1- كسى كه در كتاب خدا بيفزايد 2- تكذيب قدر خدا را نمايد.

3- كسى كه خويشتن را با جبروت بزرگ شمارد تا خوار كند آن كسى را كه خدا عزيز كرده و عزيز نمايد كسى را كه خدا ذليل كرده و كسى كه حلال شمارد در باره عترتم آنچه را خدا حرام نموده.* ابو هريره از پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم نقل كرد كه فرمود چه شده گروهى را كه خويشاوندان و بستگان مرا مى‏آزارند هر كه خويشاوند و وابسته مرا بيازارد مرا آزرده و هر كه مرا بيازارد خدا را آزرده.* عباس بن عبد المطلب از پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم نقل كرد كه فرمود چه شده مى‏بينم گروهى را كه با هم صحبت ميكنند همين كه يكى از اهل بيت من رد مى‏شود سخن خود را قطع ميكنند بخدا سوگند در دل احدى ايمان وارد

 

نميشود مگر اينكه آنها را براى خدا و خويشاوندى با من دوست داشته باشد.* برسى در مشارق الانوار از كتاب واحده از ابن عباس نقل ميكند كه گفت دشمن على از قبر خارج مى‏شود در گردنش طوقى از آتش است و بر گرد سرش شيطانهائى هستند كه او را لعنت ميكنند تا وارد صحراى محشر شود.* از كتاب بصائر از ابن جبير از ابن عباس نقل شده كه پيامبر اكرم فرمود مخالف على بعد از من كافر است و شك‏كننده در باره او مشرك و حيله‏گر است و دوست‏دار او مؤمن صادق و دشمن او منافق و جنگ‏كننده با او از دين برگشته و ردكننده او نابود و منحرف و پيرو او بهدف رسيده است.* ابن بطريق در عمده از تفسير ثعلبى در باره آيه عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ نقل ميكند كه گفت چكاوك در صداى خود ميگويد خدايا لعنت كن دشمن آل محمّد صلّى اللَّه عليه و آله را.* و نيز در كتاب فضائل الصحابه سمعانى باسناد خود از جابر بن عبد اللَّه انصارى نقل ميكند كه من و على در خدمت پيامبر اكرم بوديم در عرفات. پيامبر اكرم اشاره بعلى عليه السّلام نموده فرمود: دستت را در دست من بگذار من و تو از يك درخت آفريده‏شده‏ايم من اصل آن هستم و تو تنه آن و حسن و حسين شاخه‏هاى آن هستند هر كس چنگ بيكى از شاخه‏هاى آن بزند داخل بهشت شده يا على اگر امت من روزه بگيرند تا همچون كمان خميده شوند و نماز بخوانند تا چون نخى باريك گردند ولى ترا دشمن بدارند خداوند آنها را برو در آتش ميافكند.* باسناد قبل از كتاب فردوس. از جابر بن عبد اللَّه. گفت پيامبر اكرم فرمود سه چيز است كه هر كس داراى يكى از آنها باشد نه از من محسوب مى‏شود و نه من از او. هر كه على را دشمن بدارد و براى اهل بيت من علم مخالف بپا كند و ناصبى باشد. و هر كه بگويد ايمان فقط اقرار با زبان است.* با همان سند از ابن عباس گفت پيامبر اكرم فرمود هر كه على را

 

سب و ناسزا گويد مرا سب نموده و هر كه مرا سب كند خدا را ناسزا گفته و هر كه خدا را ناسزا گويد داخل جهنم مى‏شود و بعذابى شديد گرفتار مى‏گردد.* كنز الفوائد: از ابن عباس نقل ميكند كه پيامبر اكرم فرمود:

خداوند باران را از بنى اسرائيل جلوگيرى كرد بواسطه اعتقاد بدى كه در باره پيامبران خود داشتند و باران را از اين امت حبس ميكند بواسطه دشمنى آنها با على بن ابى طالب عليه السّلام.* و گفته است ابو هارون عبدى گفت من پيش عبد اللَّه بن عمر نشسته بودم كه نافع بن ازرق آمد. گفت بخدا قسم من على را دشمن ميدارم.

عبد اللَّه بن عمر سر بلند كرده گفت خدا ترا دشمن بدارد. دشمنى ميكنى با كسى كه يكى از سوابق او بهتر از تمام دنيا و آنچه در دنيا است ميباشد.* سند را بابى هريره ميرساند كه گفت خدمت پيامبر اكرم بودم كه على عليه السّلام وارد شد پيامبر اكرم فرمود ميدانى اين شخص كيست؟ عرضكردم على بن ابى طالب فرمود درياى خروشان، خورشيد درخشان، بخشنده‏تر از نهر- فرات و گشاده‏دلتر از دنيا هر كه با او دشمنى ورزد لعنت خدا بر او باد.* ابن شاذان از موسى بن جعفر از آباء گرامش نقل كرد كه پيامبر اكرم فرمود وارد بهشت شدم ديدم بر در آن نوشته است‏

لا اله الا اللَّه محمّد حبيب اللَّه على بن ابى طالب ولى اللَّه فاطمه امة اللَّه و الحسن و الحسين صفوة اللَّه‏

بر دشمنان ايشان لعنة اللَّه.* ابن شاذان از ابى هريره نقل كرد كه پيامبر اكرم فرمود بهترين اى امت پس از من على بن ابى طالب و فاطمه و حسن و حسين است هر كسى جز اين سخن را بگويد بر او باد لعنت خدا.* گفته است. عبد الرحمن بن سائب از پدرش نقل كرد كه زياد ما را در ميدان جلو قصر خود جمع كرد داخل قصر و ميدان پر از جمعيت بود و ما را

 

وادار بر فحش دادن بعلى عليه السّلام و بيزارى از او كرد مردم گرفتار ناراحتى بزرگى شدند.

پدرم گفت من در همان حال مختصر چرتى زدم در خواب ديدم شخصى گردن دراز كه مژه‏هاى چشمش دراز بود مويهايش ريخته بود و لبهاى بزرگى داشت از آسمان بزمين سرازير شد. من ترسيدم و گفتم تو كيستى. گفت من نقّاد ذو الرقبه هستم خدا مرا فرستاده پيش صاحب اين قصر. از خواب بيدار شدم و جريان را بدوستان گفتم. گفتند تو ديوانه‏شده‏اى. هنوز متفرق نشده بوديم كه مأمورى آمد و گفت بخانه‏هاى خود برويد كه امير گرفتار ناراحتى شده. متوجه شديم كه گرفتار سكته گرديده عبد الرحمن اين شعر را سرود:

         ما كان منتهيا عما اراد بنا             حتى تناوله النقاد ذو الرقبة

             فاسقط الشق منه بضربة ثبتت             كما تناول منه صاحب الرحبة «1»

* ابو عبد اللَّه رجا عطاردى گفت اين مرد را فحش ندهيد (على بن ابى- طالب عليه السّلام) هر كه او را ناسزا بگويد خداوند دو چشمش را كور ميكند (دو ستاره در چشمش بوجود مى‏آورد).* عبد اللَّه بن فضل هاشمى گفت من تكيه بايوان داده بودم خالد بن عبد الملك روى منبر مشغول سخنرانى بود و على عليه السّلام را در سخنان خود ببدى ياد ميكرد مرا خواب ربود ديدم قبر شكافته شد و شخصى سر برآورد و گفت پيامبر را آزردى خدا لعنت كند. پيامبر را آزردى خدا لعنتت كند. پيامبر را آزردى خدا لعنتت كند.* عطيه عوفي از ابى سعيد نقل كرد كه پيامبر اكرم فرمود دشمنى با على‏

 

نميكند مگر شخص فاسق يا منافق يا بدعت‏گذار در دين.* زر بن حبيش گفت على عليه السّلام را ديدم بر منبر گفت قسم بخدائى كه دانه را شكافت و انسان را آفريد پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله با من عهدى بست فرمود:

ترا دوست نميدارد مگر مؤمن و دشمن تو نيست مگر منافق.* حارث همدانى گفت: امير المؤمنين عليه السّلام را ديدم آمد تا بر منبر رفت خدا را ستايش كرد و ثناء گفت فرمود مطلبى است كه خداوند آن را مقرر فرموده بزبان پيامبر درس نخوانده كه مرا دوست نميدارد مگر مؤمن و دشمن نميدارد مگر منافق نااميد شد كسى كه تهمت زد.* زيد بن على از پدر خود و از جده خويش از امير المؤمنين عليه السّلام نقل كرد كه گفت وارد خدمت پيامبر اكرم شدم در يكى از خانه‏هايش اجازه ورود خواستم اجازه داد همين كه داخل شدم فرمود: مگر نميدانى خانه من خانه تو است چرا اجازه ميخواهى. گفتم يا رسول اللَّه من مايلم اين كار را بكنم. فرمود آنچه را خدا ميخواهد تو خواستى و بآداب خداوند پرداختى مگر نميدانى يا على خداوند و خالق و رازق من امتناع ورزيده از اينكه من سرّ و رازى داشته باشم كه تو مطلع نباشى يا على وصى من هستى پس از من تو مظلوم و مغلوب هستى بعد از من، يا على كسى كه در راه تو ثابت قدم باشد با من خواهد بود و كسى كه از تو جدا شود از من جدا شده يا على دروغ گفته كسى كه گمان كرده مرا دوست ميدارد ولى با تو دشمن باشد چون خدا من و ترا از يك نور آفريده. علل الشرائع: ابن فرقد گفت بحضرت صادق عليه السّلام عرضكردم در باره كشتن ناصبى چه ميفرمائيد فرمود خونش حلال است من از تو ميترسم اگر بتوانى ديوارى را برويش خراب كنى يا غرقش نمائى در آب تا كسى گواهى بر ضرر تو ندهد اين كار را بكن عرضكردم در باره مال او چه ميفرمائى. فرمود گم و گورش كن هر چه ميتوانى. معانى الاخبار: حضرت صادق عليه السّلام فرمود هر كس مثالى را بوجود

 

آورد يا سگى را برگزيند از اسلام خارج مى‏شود. عرض شد در اين صورت بيشتر مردم نابود شده‏اند. فرمود آن طور كه تو خيال كرده‏اى نيست منظورم اينست كه هر كسى دينى را بوجود آورد غير از دين خدا و مردم را بآن دعوت كند.

و از سخنم هر كس سگى را بگزيند يعنى دشمن ما خانواده را برگزيند و باو آب و خوراك دهد هر كس چنين كارى بكند از اسلام خارج شده. علل الشرائع: هشام بن سالم گفت بحضرت صادق عليه السّلام عرضكردم نظر شما چيست در باره شخصى كه بعلى عليه السّلام ناسزا بگويد. فرمود بخدا قسم او خونش حلال است اگر موجب گرفتار شدن بى‏گناهى نشود. عرضكردم چگونه بى‏گناهى را گرفتار ميكند. فرمود مؤمنى را بواسطه كافرى ميكشند. علل الشرائع: عبد اللَّه بن سنان از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه فرمود ناصبى كسى نيست كه نصب عداوت با ما كند زيرا تو كسى را نخواهى يافت كه بگويد من دشمن محمّد و آل محمّدم ولى ناصبى كسى است كه دشمنى با شما بورزد با اينكه ميداند شما ما را دوست ميداريد و از شيعيان ما هستيد. در روايت ديگر پس از اينكه ميفرمايد شما ما را دوست ميداريد و از دشمن ما بيزار هستيد هر كه شكم دشمنى از ما را، سير كند دوستى از ما را كشته. امالى: انس گفت پيامبر اكرم فرمود هر كه با على دشمنى ورزد با خدا بجنگ پرداخته و هر كه در باره على شك كند كافر است. ثواب الاعمال: اسماعيل جعفى از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه پيامبر اكرم فرمود: دشمن ما اهل بيت نيست احدى مگر اينكه خداوند روز قيامت او را مجذوم محشور مينمايد.

توضيح: منظور از مجذوم يا دست قطع شده است و يا اطراف بدنش از جذام ريخته يا منظور اينست كه دليلى ندارد كه بتواند اقامه كند. ثواب الاعمال: ابو بصير گفت حضرت صادق عليه السّلام فرمود شراب خوار مثل‏

 

بت پرست و دشمن ما خانواده از او بدتر است. عرضكردم فدايت شوم چه كس از بت‏پرست بدتر است؟ فرمود شراب‏خوار را ممكن است روزى شفاعت فرا- گيرد اما دشمن ما خانواده را اگر تمام اهل آسمانها و زمين شفاعت كنند شفاعت آنها پذيرفته نميشود. ثواب الاعمال: حمران از حضرت باقر عليه السّلام نقل كرد كه فرمود اگر تمام ملائكه‏اى كه خدا آفريده و همه انبياى فرستاده شده و هر صديق و همه شهيدان شفاعت كنند در باره ناصبى و دشمن ما اهل بيت كه از آتش جهنم خارج شود خداوند هرگز او را خارج نخواهد كرد خداوند در قرآن ميفرمايد ماكِثِينَ فِيهِ أَبَداً در آنجا خواهند بود هميشه.

توضيح: اين آيه در مورد اهل بهشت است ولى ممكن است استدلال بواسطه مفهوم آيه باشد كه دلالت ميكند غير مؤمن صالح در بهشت نخواهد بود چه رسد به كسى كه ايمان ندارد شايد بر راوى اشتباه شده زيرا آيه وَ نادَوْا يا مالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنا رَبُّكَ قالَ إِنَّكُمْ ماكِثُونَ اشتباه در لفظ مكث شده. ثواب الاعمال: على بن سليمان سند را بامير المؤمنين عليه السّلام ميرساند كه فرمود خداوند مرجئه را كور محشور مينمايد و امام آنها نيز كور است بعضى از مردم كه آنها را مى‏بينند ميگويند ما امت محمّد را جز كور نديديم بآنها ميگويند اينها امّت محمّد نيستند اينها تغيير دادند. خداوند هم آنها را تغيير داد.

چون موجب تغيير شدند خدا هم وضع آنها را دگرگون كرد. ثواب الاعمال: ابو سعيد گفت حضرت ابو الحسن عليه السّلام فرمود خداوند در موقع هر نماز كه مردم ميخوانند آنها را لعنت ميكند عرضكردم فدايت شوم چرا فرمود بواسطه انكار كردن حق ما و تكذيب نمودن ما. ثواب الاعمال: حنان بن سدير گفت حضرت باقر عليه السّلام فرمود دشمن على از دنيا خارج نخواهد شد مگر اينكه جرعه‏اى از حميم جهنم مى‏آشامد فرمود براى كسى كه مخالف امامت باشد مساويست چه نماز بخواند و چه زنا كند.

 

* در حديث ديگر حضرت صادق عليه السّلام ميفرمايد دشمن و ناصب اهل- بيت فرقى ندارد روزه بدارد يا نماز بخواند زنا كند يا دزدى نمايد او در آتش است او در آتش است. ثواب الاعمال: ابو سعيد مكارى از مردى از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه حضرت على عليه السّلام فرمود دشمن ما بر كنار گودالى از آتش است او را سراشيب آتش جهنم نموده مرگ بر اهل جهنم باد در جايگاهشان. خداوند ميفرمايد فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ هيچ كس تقصير از حب و دوستى ما ندارد بواسطه چيزى كه خدا در او قرار داده (كه چون شخص خوبى است در محبت ما تقصير كند). ثواب الاعمال: على صائغ گفت حضرت صادق عليه السّلام فرمود مؤمن شفاعت ميكند دوستش را مگر اينكه ناصبى باشد اگر در باره ناصبى تمام پيمبران مرسل و تمام ملائكه شفاعت كنند شفاعت آنها پذيرفته نميشود. ثواب الاعمال: ابو بصير از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه نوح در كشتى سگ و خوك قرار داد ولى ولد زنا را راه نداد و ناصبى از او بدتر است. ثواب الاعمال: عبد الحميد گفت بحضرت باقر عليه السّلام عرضكردم همسايه‏اى دارم كه تمام كارهاى زشت را انجام ميدهد تا جايى كه نماز نميخواند تا چه رسد بديگر اعمال فرمود سبحان اللَّه چه كار بزرگى. فرمود بتو اطلاع ندهم از كسى كه بدتر از اوست گفتم چرا فرمود ناصبى و دشمن ما بدتر از اوست. محاسن: محمّد بن على يا ديگرى ميگويد بحضرت صادق عليه السّلام عرضكردم آيا حذيفه بن يمان منافقين را مى‏شناخت مردى گفت او دوازده نفر را مى‏شناخت و شما دوازده هزار نفر را ميشناسى خداوند تبارك و تعالى ميفرمايد: لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ ميدانى بد زبانى چيست. عرضكردم نه بخدا فرمود بغض على بن ابى طالب بپروردگار كعبه قسم.

توضيح: يعنى كفر و نفاق آنها از آنچه خارج مى‏شود از دهنشان راجع‏

 

به بغض و دشمنى با على عليه السّلام معلوم مى‏شود.* و در مجمع از خدرى روايت كرده كه گفت (لحن القول) دشمنى با على بن ابى طالب عليه السّلام است گفت ما منافقين را در زمان پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم ميشناختيم با همين كينه و دشمنى كه با على بن ابى طالب عليه السّلام است. گفت ما منافقين را در زمان پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله ميشناختيم با همين كينه و دشمنى كه با على بن ابى طالب عليه السّلام داشتند.

شبيه همين روايت از جابر نيز نقل شده و انس گفت هيچ منافقى بعد از نزول اين آيه در زمان پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله پنهان نبود. محاسن: ابو بصير گفتم آيا بنظر شما كسى كه رد كند اين امر را مثل كسى است كه شما را رد كرده باشد فرمود اى ابا محمّد هر كس بر تو اين امر را (منظور اعتقاد بامامت است) رد كند او مانند كسى است كه بر پيامبر اكرم رد كرده. محاسن: ابو بصير گفت بحضرت صادق عليه السّلام عرض كردم آيا كسى كه با على آغاز جنگ كند مثل كسى است كه با پيامبر جنگ نموده فرمود آرى بخدا كسى كه با تو ستيز كند اين كار او بواسطه اعتقاد تو است او نيز مثل كسى است كه جنگ با پيامبر اكرم كرده. محاسن: جابر از حضرت باقر عليه السّلام نقل كرد كه فرمود پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرموده است كسانى كه ترك ولايت على را كنند و منكر فضل او باشند و كسانى كه دشمنان او را كمك كنند از اسلام خارجند هر كدام بر همين عقيده از دنيا روند. مناقب: از حضرت باقر عليه السّلام راجع باين آيه سؤال كردند وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ  ما لَكُمْ لا تَناصَرُونَ «1» فرمود آنها را نگه ميدارند و سؤال ميكنند چطور شد حالا در آخرت با يك ديگر همداستان و همكار نميشويد در راه مخالفت‏

 

با علي چنانچه در دنيا اين كار را ميكرديد خداوند ميفرمايد: بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ.  وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ تا (مجرمين) امروز ديگر تسليم هستند بعضى بعض ديگر را سرزنش ميكنند. تفسير عياشى: طيالسى از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه سؤال كردم از اين آيه وَ لا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ فرمود آيا ديده‏اى كسى خدا را فحش دهد عرضكردم فدايت شوم پس چگونه است؟

 

فرمود هر كس ولى خدا را فحش دهد خدا را ناسزا گفته.