پ1- از سماعه، گويد: به امام صادق (ع) گفتم: به من خبر بده از اسلام و ايمان، كه آيا اين دو جدا هستند؟ فرمود: ايمان همه جا شريك اسلام است ولى اسلام شريك ايمان نيست، گفتم: آنها را براى من شرح بدهيد، فرمود: اسلام شهادت به يگانگى خدا و تصديق رسول خدا است (ص) و به وسيله آن، خونها محفوظ گردد و نكاح و ارث مجرى شوند و همه مردم مسلمان بر ظاهر آن باشند و ايمان:
هدايت معنوى و عقيدهاى است كه در دل نسبت به اسلام ثابت مىشود و عملى كه بدان انجام مىشود، ايمان يك درجه برتر از اسلام است به راستى ايمان از نظر ظاهر با اسلام شريك است ولى اسلام در باطن با ايمان شريك نيست و اگر چه در بيان و شرح باهم جمع مىشوند.پ 2- از امام صادق (ع) فرمود:
ايمان شريك با اسلام است، و اسلام شريك با ايمان نيست.پ 3- فضيل بن يسار گويد: شنيدم امام صادق (ع) مىفرمود:
به راستى ايمان شريك است با اسلام و اسلام با او شريك نيست براى آنكه ايمان آن چيزى است كه در دلها نشسته و اسلام ظواهرى است كه پايه و مايه نكاح و ارث و حفظ جانها است، ايمان شريك است با اسلام و اسلام ملازم ايمان نيست.پ 4- از ابى الصباح كنانى، گويد: به امام صادق (ع) گفتم:
كدام برترند، ايمان يا اسلام؟ زيرا كسانى كه نزد ما هستند مىگويند:
اسلام برتر از ايمان است.
در پاسخ فرمود: ايمان بالاتر از اسلام است. گفتم: اين مطلب را به من بفهمانيد.
فرمود: چه گوئى در باره كسى كه عمداً در مسجد الحرام حدثى صادر كند؟ گفتم: به سختى او را بزنند، فرمود: درست گفتى.
پس چه گوئى در باره كسى كه در خانه كعبه حدثى عمداً صادر كند؟ گفتم: او را بكشند، فرمود: درست گفتى، نبينى كه خانه كعبه برتر از مسجد است و خانه كعبه در احترام شريك مسجد است و مسجد شريك خانه كعبه نيست همچنين ايمان شريك و ملازم اسلام است و اسلام شريك ايمان نيست.پ 5- حمران بن اعين گويد: شنيدم امام باقر (ع) مىفرمود:
پايمان چيزى است كه در دل جا كند و بنده را به خدا عز و جل بكشاند و طاعت و تسليم به امر خدا هم مصدق او باشد و اسلام گفتار و كردار ظاهرى است كه جمع مردم بر آنند از همه دستجات و مسلمين و به وسيله همين اسلام ظاهرى است كه جانها محفوظ است و ميراث اجراء مىشود و زناشوئى روا است و اتفاق دارند بر نماز و زكاة و روزه و حج و به همين جهت از كفر بيرونند و به ايمان نسبت دارند اسلام شريك و ملازم ايمان نيست ولى ايمان شريك و ملازم اسلام است و اين هر دو در گفتار و كردار با هم جمع مىشوند چنانچه خانه كعبه در مسجد است ولى همه مسجد در خانه كعبه نيست و همچنين ايمان شريك و ملازم اسلام و در حريم اسلام است ولى اسلام شريك و ملازم ايمان نيست و خدا عز و جل هم فرموده است (14 سوره حجرات): «اعراب گفتند ما ايمان آورديم بگو ايمان نياورديد بگوئيد مسلمان شديم و هنوز ايمان در دلتان در نيامده است» فرموده: خدا عز و جل راستترين گفتار است، گفتم: آيا براى مؤمن فضلى است بر مسلم در چيزى از فضائل و احكام و حدود و جز آنها؟ فرمود: نه، آنها در اين باره يكسانند ولى مؤمن به مسلم برترى دارد در كردارش و تقربى كه به خدا عز و جل جويد، گفتم: مگر نيست كه خدا عز و جل فرمايد (160 سوره انعام): «هر كه حسنه آورده ده برابر دارد» و تو معتقدى كه همه اتفاق دارند بر نماز و زكاة و روزه و حج با مؤمن؟
فرمود: مگر نيست كه خدا عز و جل فرمايد (245 سوره
پبقره): «بيفزايد برايش برابرهاى بسيار» پس مؤمنان باشند كه خدا عز و جل برايشان حسنات را چند برابر كند براى هر حسنه هفتاد برابر، اين است فضل مؤمن و بيفزايد خدا به حسنات او به اندازه درجه ايمانش برابرهاى بسيار و خدا با مؤمن هر چه خوبى خواهد كند، گفتم: بفرمائيد هر كه در اسلام در آيد، در ايمان وارد نيست؟
فرمود: نه، ولى نسبت به ايمان دارد و از كفر رسته است و من براى تو مثلى بياورم كه فضل ايمان را بر اسلام بفهمى، اگر تو ديدى مردى در مسجد الحرام است، گواهى مىدهى كه او را در خانه كعبه ديدى؟ گفتم: اين براى من جائز نيست، فرمود: اگر مردى را در خانه كعبه ديدى، گواهى دهى كه وارد مسجد الحرام شده؟
گفتم: آرى، فرمود: اين چگونه است؟ گفتم: او نتواند وارد كعبه شود تا در مسجد در آيد، فرمود: درست فهميدى و خوب گفتى، سپس فرمود: ايمان و اسلام هم چنين است.