باب در اينكه ائمه (ع) مقامى دارند كه فرشته‏ها به خانه آنها در آيند و گام بر فرش آنها نهند و اخبار براى آنها آورند

پ- 1- مِسمَع كِردين بصرى گويد: شيوه من اين بود كه به روز و شب يك بار بيشتر نمى‏خوردم و بسا كه به حساب اين كه سفره خانه امام صادق (ع) را بر چيده‏اند و من سر سفره به آن حضرت وارد نمى‏شوم، اجازه ورود به آن حضرت را مى‏خواستم و چون خدمتش مى‏رسيدم مى‏فرمود: غذا بياورند و من با آن حضرت غذا (روى غذا مى‏خوردم) و هيچ آزارى نداشت براى من و اگر نزد ديگرى غذا روى غذا مى‏خوردم آسايش من سلب مى‏شد و از نفخ شكم خوابم نمى‏برد.

من اين حالت را نزد امام شكايت كردم و به او گزارش دادم كه اگر خدمت او روى غذا بخورم آزارى نبينم، فرمود: اى ابا سيّار، تو (در خانه ما) غذاى مردم خوبى را مى‏خورى كه فرسته‏ها بالاى فرش آنها به آنها دست مى‏دهند و مصافحه مى‏كنند، گويد: گفتم:

براى شما آشكار هم مى‏شوند؟ گويد: دست به سر يكى از كودكانش كشيد و فرمود: آنها نسبت به كودكان ما از خودمان مهربان‏ترند.پ- 2- حسين بن ابى العلاء از امام صادق (ع) گويد: فرمود: اى حسين- و دست به پشتى‏هائى زد كه در اطاق بود- دير زمانى است‏

 

كه فرشته‏ها بر اينها تكيه زدند و بسا كه ما از پر آنان برچيديم.پ- 3- ابى حمزه ثمالى گويد: خدمت امام على بن الحسين (ع) رسيدم و ساعتى در حياط متوقف شدم و سپس وارد اطاق گرديدم، ديدم امام چيزى جمع كرد و دست پشت پرده دراز كرد و آن را به كسى كه پشت پرده بود داد.

 

گفتم: قربانت، اين‏ها كه جمع مى‏كردى چه بود؟ فرمود:

مقدارى از زيادى پرهاى فرشته‏ها است كه وقتى مى‏روند و ما را تنها مى‏گذارند جمع مى‏كنيم و آن را براى كودكان خود رولباسى (تسبيح خ ل) مى‏كنيم، من گفتم: قربانت، آنها نزد شما مى‏آيند؟

فرمود: اى ابا حمزه، آنها بر پشتهاى ما با ما مزاحمت مى‏كنند.پ- 4- على بن أبى حمزه گويد: شنيدم ابو الحسن (ع) مى‏فرمود:

 

هيچ فرشته‏اى نيست كه براى امرى از طرف خدا مأمور شود و فرود آيد، جز اينكه نخست نزد امام آيد و آن دستور را به او عرضه كند، و محل رفت و آمد فرشته‏ها از طرف خدا حضور صاحب امر امامت است.