پ1- امام صادق (ع) فرمود:
همانا مؤمنان برادرند، فرزندان يك پدر و يك مادرند، چون از مرديشان رگى زده شود، ديگران برايش بىخواب شوند.پ 2- از جابر جعفى گويد: در برابر امام باقر (ع) دل گرفته شدم و گفتم: قربانت، بسا بىمصيبتى كه به من رسد يا ناگوارى كه برايم رخ دهد اندوهگين شوم تا آنجا كه خانواده و يارانم آن را در
رخساره من بفهمند، فرمود:
اى جابر، به راستى خدا عز و جل مؤمن را از سرشت بهشت آفريده و از وزش روح خود در آنان روان كرده، از اين رو مؤمن، برادر پدر و مادرى مؤمن است، چون يكى از اين ارواح در يك شهرى آزارى رسد، اين روح هم غمگين شود چون كه از همان است.پ 3- از امام صادق (ع) كه فرمود:
مؤمن برادر مؤمن است، چشم و رهنماى او است، به او خيانت نكند و به او ستم نكند و او را گول نزند و به او وعده خلافى نكند.پ 4- امام صادق (ع) مىفرمود:
مؤمن برادر مؤمن است، يك تنند، و اگر يكى را دردى رسد در ديگر پارههاى تن دريافت شود، روحشان از يك روح است و به راستى روح مؤمن به روح خدا پيوستهتر است از پيوستى پرتو آفتاب بدان.پ 5- امام صادق (ع) فرمود:
مسلمان برادر مسلمان است، او چشم و آئينه وى است، خيانتش نكند و فريبش ندهد و ستم به او نكند و او را دروغگو نشمارد و پشت سر او بد او نگويد.
پ6- از حفص بن بخترى كه گفت: من خدمت امام صادق (ع) بودم و مردى نزد آن حضرت در آمد، آن حضرت به من فرمود: او را دوست دارى؟ گفتم: آرى، به من فرمود: چرا دوستش نداشته باشى، او برادر و هم مذهب تو است و كمك تو است بر دشمنت، و روزيش بر عهده ديگرى است.پ 7- از امام باقر (ع) كه مىفرمود:
مؤمن برادر پدر و مادرى مؤمن است، زيرا خداوند عز و جل مؤمنان را از سرشت بهشت آفريده و در پيكرهايشان از نسيم بهشت دميده، از اين رو برادر پدر و مادرى يك ديگرند.پ 8- از امام صادق (ع) كه فرمود:
مؤمن برادر مؤمن است، چشم او و رهنماى او است، خيانتش نكند و ستمش نكند، گولش نزند، با او وعده خلافى نكند.پ 9- از جميل، گويد: شنيدم امام صادق (ع) مىفرمود:
مؤمنين خدمتگزار يك ديگرند، گفتم: چگونه خدمتكار يك ديگرند؟ فرمود: براى هم سودمندند ... الحديث (يعنى تا آخر خبر و اين اشاره است كه همه خبر را ذكر نكرده است و برخى كلمه الحديث را مفعول (يفيد) دانستهاند، و گفتهاند مقصود از خدمت مؤمنان به هم اين است كه حديث به هم افاده مىكنند- از مجلسى ره.
پ10- از فضيل بن يسار، گويد: از امام باقر (ع) شنيدم مىفرمود كه:
چند تن از مسلمانان به سفرى بيرون شدند و راه را گم كردند و به سختى تشنه شدند و كفن در بر كردند (كنار راه رفتند خ ل) و به ريشههاى درخت چسبيدند و شيخى سفيد پوش نزد آنها آمد و گفت:
برخيزيد، باكى بر شما نيست، اين هم آب، برخاستند و نوشيدند و سيراب شدند، پس گفتند: تو كيستى؟ خدايت رحمت كناد، گفت:
من از آن پريانم كه با رسول خدا (ص) بيعت كردند و به راستى من از رسول خدا (ص) شنيدم مىفرمود: مؤمن برادر مؤمن است، چشم و رهنماى او است، شما نبايد در حضور من از ميان برويد.پ 11- گويد: شنيدم امام صادق (ع) مىفرمود:
مسلمان برادر مسلمان است، به او ستم نكند و او را واننهد [و غيبت او نكند و به او خيانت نورزد و از او دريغ ندارد] ربعى (كه راوى از فضيل بن يسار است) گويد: مردى از هم مذهبان ما در مدينه از من پرسيد، تو خود شنيدى كه فضيل بن يسار اين را مىگفت؟ به او گفتم: من خودم شنيدم كه امام صادق (ع) مىفرمود:
مسلمان برادر مسلمان است، به او ستم نكند و او را گول نزند و او را واننهد و غيبت او را نكند و به او خيانت نورزد و از او دريغ ندارد.