پ1- مردى از امام صادق (ع) كه فرمود: خدا لعنت كند
قدريّه را، خدا لعنت كند خوارج را، خدا لعنت كند مرجئه را، خدا لعنت كند مرجئه را، گويد: گفتم: آنان را يك بار لعنت كردى و اينان را دو بار فرمود: اينان مىگويند: كشندههاى ما مؤمنند و دامنشان به خون ما آلوده است تا روز قيامت، راستى خدا در كتاب خود از مردمى حكايت كرده است كه (83 سوره آل عمران):
«هرگز به رسولى نگرويم تا براى ما دستور قربانى آورد كه آتش را بخورد، بگو محققاً پيش از من رسولانى براى شما آمدند با معجزات و با همان دستورى كه شما گفتيد پس چرا آنها را كشتيد اگر شما راستگويانيد» فرمود: ميان قاتلان و قائلان (به اينكه ما به رسولى ايمان نياوريم مگر دستور قربانى آتش بياورد) پانصد سال فاصله بود و خدا قتل را به عهده آنها دانست براى آنكه بدان راضى و خشنود بودند.پ 2- از ابى مسروق، گويد: امام صادق (ع) از من پرسيد كه اهل بصره چه عقيدهاى دارند؟ من در پاسخ گفتم كه: مرجئه و قدريّه و حروريّهاند، فرمود: خدا لعنت كند اين ملتهاى كافر و مشركى را كه به هيچ وجه خدا پرست نيستند.پ 3- از امام صادق (ع) كه فرمود:
اهل شام از مردم روم بدترند و اهل مدينه از اهل مكّه بدترند و اهل مكّه آشكارا به خدا كفر مىورزند.پ 4- از ابى بصير كه امام باقر يا امام صادق (ع) فرمود:
راستى اهل مكّه را آشكارا به خدا كفر مىورزند و به راستى كه اهل مدينه از اهل مكّه خبيث ترند، هفتاد برابر خبيث ترند.پ 5- از ابى بكر حضرمى، گويد: به امام صادق (ع) گفتم:
اهل شام بدترند يا اهل روم؟ در پاسخ فرمود:
روميان كافرند و با ما دشمنى نمىكنند و اهل شام هم كافرند و هم دشمن ما هستند.پ 6- از فضيل بن يسار كه امام صادق (ع) فرمود:
با آنها همنشين نشويد- يعنى با مرجئه- خدا آنها را لعنت كند و لعنت كند ملّتهاى مشركى كه خدا را در هيچ موضوعى از موضوعها نمىپرستند.