پ1- از على بن الحسين (ع) كه امير المؤمنين (ع) پيوسته مىفرمود: همانا روزگار سه روز است و تو در ميانه آنهائى: ديروزى كه با هر آنچه در آن بوده است گذشته و هرگز بر نمىگردد و اگر تو در آن كار خوب كردى براى رفتنش غمى ندارى و با آنچه به وى با آن روبرو شدى شادى و اگر در آن تقصير روا داشتى افسوس سختى بر رفتن آن دارى و بر تقصيرى كه در كردى و تو در آن روزى كه هستى در باره فردا در خطر و ترديدى، نمىدانى چه
بشود؟ شايد بدان نرسيدى و اگر هم برسى شايد بهرهات در آن خسارت باشد چون بهرهات در ديروز گذشته. يكى از اين سه روز گذشته و تو در آن تقصير كردى و روز آينده هم منتظر آنى و يقين ندارى كه ترك تقصير در آن كنى و همانا توئى با اين روزى كه در آنى و تو را سزد، اگر خردمندى كنى و در تقصير گذشته بينديشى كه چه حسناتى از دستت رفته كه در آن كوتاهى نكنى و چه گناهانى مرتكب شدى كه در آن كوتاهى كنى و با اينكه رو به فردا هستى اطمينانى ندارى كه بدان برسى، و يقين ندارى كه در آن كسب حسنهاى كنى يا از گناهى تباه كن خود را نگهدارى و تو در باره روزى كه بدان رو دارى چون روزى باشى كه بدان پشت كردى و از آن گذشتى و بايد چونان مردى كار كنى كه از همه روزها اميدى ندارد جز به همان روزى كه در آن است و شبش كار كن يا دست از كار بكش و خدا كمك كار است بر اين (وضع تو).پ 2- از ابى الحسن الماضى (امام كاظم ع)، فرمود:
از ما نيست كسى كه هر روز حساب خود را نكشد و اگر كار خوب كرده است، از خدا فزونى آن را خواهد و اگر كار بد كرده است، از خدا آمرزش آن را خواهد و از آن توبه كند.پ 3- از ابى نعمان عجلى، از امام باقر (ع)، فرمود:
اى ابا نعمان! مردم تو را از خودت غافل نكنند و گولت نزنند، زيرا نتيجه كردارت به خودت رسد نه به آنان و روز خود را به
چنين و چنان به پايان مرسان زيرا همراه تو كسى هست كه كردار تو را به حسابت نگهدارى مىكند، و خوبى آن زيرا، راستى، من براى تدارك و جبران گناه پيشين و براى با شتاب طلب كردن چيزى را بهتر از آن ندانم كه كردار خوب تازهاى باشد.پ 4- از امام صادق (ع)، فرمود:
بر دنيا شكيبا باشيد، همانا كه در آن در برابر آنچه گذشته، ساعتى بيش نيست كه از آن نه دردى يابى و نه شادمانى و آنچه هم نيامده، ندانى كه چيست؟ همانا دنياى تو همان ساعتى باشد كه در آنى، در آن يك ساعت بر طاعت خدا صبر كن، و از نافرمانى خدا شكيبائى كن.پ 5- امام صادق (ع) فرمود:
براى خود، بار بردار و اگر برندارى، ديگرى براى تو برندارد.پ 6- امام صادق (ع) فرمود:
به مردى كه تو را طبيب خود نمودند و درد را برايت بيان كردند و نشانه صحّت را به تو ياد دادند و تو را به دارو راهنمائى كردند، تو بنگر كه چگونه در پرستارى خود قيام مىكنى.پ 7- امام صادق (ع) به مردى فرمود: قلب خويش را خوش كردار و خوشرفتار شمر يا فرزندى سپاسگزار، و كردارت را
پدرى كه از او پيروى كنى و نفس بد شقاوت را دشمنى كه با آن نبرد مىكنى و مالت را عاريتى كه بر مىگردانى.پ 8- امام صادق (ع) فرمود:
خويش را از آنچه زيانش دهد باز گير پيش از آنكه از دستش بدهى و از آن جدا شوى (يعنى بميرى) و در رهائى آن بكوش جونان كه در جستن روزى مىكوشى، زيرا خويشتن را گرو كردار خود دارى.پ 9- امام صادق (ع) فرمود:
بسا جوينده دنيا كه بدان دست نيافته و به دست آورده آن كه از آن جدا شده، مبادا دنيايت از كردار براى ديگر سراى بازت دارد، آن را از بخشنده و مالكش (كه خدا است) بخواه، چه بسا آزمند به دنيا كه دنيايش به خاك هلاك افكنده و بر آنچه از آن به دست آورده از طلب آخرتش باز مانده تا عمرش تمام شده و مرگش در رسيده.
امام صادق (ع) فرمود: زندانى آن كس است كه دنيا او را از طلب آخرت به زندان خود افكنده است.پ 10- از امام صادق (ع)، فرمود:
هر كه چهل سالش باشد به او گويند: خود را بر حذر دار كه معذور نباشى، و چهل ساله به حذر كردن سزاوارتر از بيست ساله نيست، زيرا آنچه هر دو را در دنبال است (مرگ) يكى است و او را در خواب نيست براى آن هراسى كه در پيش دارى، كار كن و گفتار زيادى را واگذار.پ 11- از امام صادق (ع)، فرمود:
از خودت براى به خودت وابگير و پس انداز كن، از خود باز گير در تندرستى پيش از آنكه بيمار شوى، و در توانائى پيش از آنكه ناتوان گردى، و در زندگى پيش از آنكه بميرى.پ 12- امام صادق (ع) فرمود:
چون روز آيد گويد: اى آدمىزاده! در اين روز، كار خوبى كن تا من در روز رستاخيز نزد پروردگارت برايت گواهى دهم، زيرا من پيش از اين براى تو نيامدم و پس از اين نيايم، و چون شب آيد، همين سخن را گويد.پ 13- از شعيب بن عبد اللَّه، از يكى از اصحابش كه حديث را تا معصوم رسانيده است، فرمود (ع): مردى نزد امير المؤمنين (ع) آمد و گفت: اى امير المؤمنين (ع)! به من سفارشى كن در باره يك راه خيرى كه بدان نجات يابم، امير المؤمنين (ع) فرمود: أيا سائل! خوب گوش كن، و سپس بفهم و سپس يقين كن و سپس به كار بند و بدان كه: مردم سه دستهاند: زاهد و صابر و راغب، اما زاهد آن است كه هر اندوه و شادى از دلش رخت بر بسته نه به چيزى از دنيا شاد شود و نه بر چيزى از آن كه نيابد و يا از دست بدهد افسوس خورد، او آسوده خاطر است، و اما صابر آن است كه آرزوى دنيا را در دل دارد و چون به چيزى از آن دست يابد، خود را از آن به يك سو كشد براى بد سرانجامى و بدخواهى آن، اگر سرى به دلش كشى، از پارسائى او در شگفت اندر شوى و هم از تواضع و دورانديشى او، و اما راغب و مشتاق به دنيا باك ندارد كه از چه راهى به دست او آيد، از حلال باشد يا از حرام، و باكى ندارد كه براى آن، آبروى خود چركين كند و خود را هلاك سازد و مردانگى خود را ببازد،
آنهايند كه در گرداب سخت آن دست و پا مىزنند.پ 14- امير المؤمنين (ع) فرمود:
آنچه در قيامت سودمند باشد كوچك نباشد و آنچه هم در قيامت، زيان رساند كوچك شمرده نشود.پ 15- از حفص بن غياث، گويد: شنيدم امام صادق (ع) مىفرمود: اگر توانى كه شناخته نشوى و گمنام بمانى، همان كار كن، بر تو باكى نباشد كه مردمت نستايند و بر تو باكى نباشد كه نزد مردم نكوهيده باشى هر گاه نزد خدا پسنديده باشى، سپس فرمود:
پدرم على بن ابى طالب (ع) فرموده است كه: زندگانى خوب نيست مگر براى يكى از دو مرد: 1- مردى كه هر روز كار خيرى به كارهاى خير خود بيفزايد. 2- مردى كه با توبه براى مرگ خود تدارك بيند و از كجا توبه براى او ميسّر شود؟ به خدا اگر سجده كند تا گردن او ببرد و بيفتد، خدا تبارك و تعالى آن را از وى نپذيرد جز به ولايت و پيروى از ما خاندان، هلا مردى كه حق ما را شناسد و اميد ثواب به ما داشته باشد، به خوراك نيم مد (پنج سير تقريباً) در هر روزى خشنود باشد و بدان چه از جامه كه عورتش را بپوشد و آنچه سرش را در خود گيرد، با اينكه آنها در همين هم ترسان و هراسان باشند، دوست دارند بهرهشان از دنيا همين باشد، و همچنين خدا عز و جل آنها را ستوده و فرموده (62 سوره مؤمنون):
«و آن كسانى كه به راه خدا بدهند آنچه به آنها داده شود و دلشان ترسان
است كه آنان به درگاه پروردگارشان برگشت دارند» سپس فرمود: چه به آنها داده شده است به خدا با طاعت خدا محبت و ولايت (ائمه معصومين) و آنان با اين هم ترسانند، ترسشان از راه شك و ترديد نيست ولى ترسانند كه مبادا در دوستى و فرمانبرى از ما مقصّر باشند.پ 16- از حكم بن سالم، گويد: مردمى وارد شدند (نزد امام باقر و يا امام صادق ع- از مجلسى ره) و آنها را پند داد و موعظه كرد و سپس فرمود:
هيچ كدام شماها نيست جز اينكه بهشت و آنچه در آن است به چشم خود ديده، و دوزخ و آنچه در آن است به چشم خود ديده است، اگر قرآن را باور داريد.پ 17- از سماعه، گويد: از أبو الحسن (امام كاظم ع) شنيدم مىفرمود:
هر چه كار خير كنيد، بسيار مشماريد، و كمتر گناه را هم كم به حساب نياريد، زيرا گناه اندك، گرد هم آيد تا بزرگ و بسيار شود و از خدا در نهانى بترسيد تا از طرف خود انصاف و عدالت كرده باشيد و به طاعت خدا بشتابيد و راست بگوئيد و امانت را به صاحبش بپردازيد كه آن به سود شما است، و آنچه براى شما روا نيست وارد مشويد كه همانا بر زيان شما است.پ 18- از محمد بن مسلم، گويد: شنيدم امام باقر (ع) مىفرمود:
چه بسيار خوب است حسنات دنبال سيئات، و چه بسيار بد
است سيئات در دنبال حسنات.پ 19- از ابن فضال، از كسى كه نامش را ياد كرد، از امام صادق (ع) فرمود: راستى شما عمرى مىگذرانيد كه پيوسته آن را از شما مىگيرند و روزهاى عمر شما شماره معنى دارد، و مرگ به ناگهان مىرسد، هر كه خوبى كشت مىكند، محصول رشك آورى درو مىكند، و هر كه بدى مىكارد پشيمانى مىدرود، از آنِ هر كشتكارى همان است كه كِشته، آنكه در تحصيل روزى كندى مىكند، به بهره او پيشدستى نكنند، و آنكه آزمندى كند آنچه مقدورش نيست در نيابد، به هر كه خيرى رسد، خدا است كه به او عطا كرده است و هر كه از بدى نگهدارى شود، خدا است كه او را نگهداشته است.پ 20- از عبد اللَّه بن سنان، از امام صادق (ع) فرمود: مردى نزد ابى ذر آمد و گفت: اى ابى ذر! چرا مرگ را ناخوش داريم؟ در پاسخ گفت: براى آنكه شماها دنيا را آباد كرديد و ديگر سراى را ويران نموديد، و ناخوش داريد كه از آبادانى به ويرانى بكوچيد، از او پرسش شد كه ورود ما را به درگاه خدا چگونه بينى؟ در پاسخ گفت: اما آنها كه از شماها نيكوكارند چون مسافرى باشد كه به خاندان خود وارد شود و أما آنها كه از شماها بد كردارند، چون بنده گريختهاى باشد كه او را نزد آقايش برگردانند، گفت: شما حال ما را نزد خدا چگونه بينى؟ در پاسخ گفت: كردار خود را بر قرآن عرضه كنيد و با آن بسنجيد، راستى خدا مىفرمايد (14 سوره انفطار): «راستى نيك روان در نعمتند (15) و راستى بدكاران در دوزخند» فرمود كه: آن مرد گفت: پس رحمت خدا در كجا است؟
در پاسخ گفت: رحمت خدا نزديك است به نيكوكاران- نيكروان.
امام صادق (ع) فرمود: و مردى به ابى ذر (رضي الله عنه) نوشت: اى ابا ذر! چيزى از دانش به من شيرينى بده، در پاسخ او نوشت: راستى دانش بسيار است ولى اگر بتوانى به آنكه دوستش دارى بدى نكنى، آن را بكن، فرمود: آن مرد به او گفت: آيا كسى را ديدى كه به دوست خود بدى كند؟ فرمود: آرى تو خود را از همه دوستتر دارى و چون نافرمانى خدا كنى، هر آينه بدو بدى كردهاى.پ 21- از سماعه، از امام صادق (ع)، گويد: شنيدم آن حضرت مىفرمود: بر طاعت خدا صبر كنيد، و از نافرمانى خدا خوددارى و شكيبائى نمائيد، زيرا همانا كه دنيا يك ساعت است، آنچه كه از آن گذشته است شادى و اندوهش از تو رفته است و آن را در نيابى و آنچه هم كه نيامده است، تو او را نمىشناسى و نمىدانى (كه شادى دارد يا اندوه) و بر همان ساعتى كه در آنى صبر كن، پس چنان دان كه تو به زودى مورد رشك ديگران مىشوى.پ 22- از امام صادق (ع) كه خضر به موسى (ع) گفت: اى موسى! بهترين دو روزت همان روزى است كه در برابر تو حاضر است بپا كه چه روزى است آن، و براى آن جواب آماده كن، زيرا تو بازداشت شوى و باز پرسى گردى، تو بايد از روزگار پند بگيرى، زيرا روزگار پر دراز است و پر كوتاه، چنان كار كن كه گويا ثواب كار خود را به چشم مىبينى تا بهتر به آخرت خود اميدوار باشى، راستى كه آنچه از دنيا مىآيد به مانند همانى است كه پشت كرده و رفته است.پ 23- از امام صادق (ع) كه به امير مؤمنان گفته شد: به ماپند ده و مختصر كن، در پاسخ فرمود:
در حلال دنيا حساب است و در حرامش عقاب، از كجا براى شماها آسايش و رهائى فراهم شود؟ با اينكه به روش پيغمبر خود روش نگرفتيد، آنچه شما را به سركشى كشاند مىجوئيد و بدان چه شما را كفايت كند خشنود نباشيد.