پ1- از ابن ابى يعفور، گويد: از امام صادق (ع) شنيدم مىفرمود: خدا عز و جل فرمايد: راستى بندهاى از بندههاى مؤمنِ من گناهى بزرگ كند كه موجب عقوبت در دنيا و آخرت باشد و من
مصلحت آخرت او را منظور دارم و در دنيا به عذاب او بشتابم تا او را بدان گناه، كيفر دهم و اندازه كيفر او را معيّن كنم و حكم آن را صادر نمايم و آن را متوقف و بدون اجراء، گزارم، و اجراى آن متوقّف بر خواست من است و بنده من آن را نمىداند و بارها در مقام اجراى آن برآيم و دچار ترديد گردم و خوددارى كنم براى آنكه از بد كردن با وى بدم آيد و از وارد كردن مكروه بر او كناره گيرم و در نتيجه به گذشت و صرف نظر از آن گناه به وى بخشش كنم به حساب پاداش دادن به بسيارى از نمازهاى نافله او كه در شب و روزش به قصد تقرّب به من مىخواند و من اين بلا را از او بگردانم با اينكه آن را مقدّر كردم و حكم آن را صادر كردم و آن را بىاجراء وانهادم و اجراى آن به خواست من وابسته است، سپس اجر نزول همان بلائى را كه از آن معاف شده است براى او بنويسم و ذخيره كنم و اجر فراوان به او دهم با اينكه متوجّه آن نشده است و آزار آن را نديده و منم خداوند كريم و مهربان و رحيم.