قرآن مجيد
:پ 1- المؤمنون (آيه 8) و آنانى كه براى امانتها و عهد خود رعايت دارند.پ 2- الاحزاب (آيه 72) راستش ما پيشنهاد كرديم امانت را بر آسمانها و زمين و كوهها و سرباز زدند از بدوش گرفتن آن و نگران شدند از آن و بدوشش گرفت آدمى، راستش كه پر ستمكار و نادانست.
اخبار باب
:پ 1- امالى صدوق: بسندش تا امام صادق (ع) كه ميفرمود: بپردازد امانت را و گرچه بكشنده حسين بن على (ع) باشد.پ 2- همان: بسندش تا امام صادق (ع) كه ميفرمود: از خدا بترسيد و بر شما باد به
اداء امانت بصاحبش كه بشما سپرده و اگر كشنده امير مؤمنان بمن امانتى سپارد البته كه آن را بوى ادا كنم.پ 3- همان: بسندش تا امام چهارم كه به شيعه خود مىفرمود: بر شما باد به اداء امانت كه بحق آنكه محمد را براستى به پيغمبرى مبعوث كرده اگر كشنده پدرم حسين بن على همان شمشيرى كه با آن حضرتش را كشت بمن امانت دهد آن را بوى بپردازم.پ 4- همان: بسندش تا امام صادق (ع) كه ميفرمود: دوستتر بندگان بدرگاه خدا عز و جل مرديست كه راستگو باشد، و نماز و هر چه را خدا بر او واجب كرده در وقتش انجام دهد و امانت را بپردازد سپس فرمود: (ع) هر كه امين شود بر سپردهاى و آن را بپردازد هزار گره از گرههاى دوزخ را از گردن خود گشوده، باداء امانت شتاب كنيد زيرا به هر كس امانتى سپارند ابليس صد شيطان از سركشان يارانش را بر او گمارد تا او را گمراه كنند و وسوسه كنند تا هلاكش سازند جز كه خدا عز و جل كسى را نگهدارد.پ 5- همان: بسندش تا پيغمبر (ص) كه نگاه نكنيد به بسيارى نمازشان و روزهشان و بسيار حج كردنشان و كار خيرشان و زارى كردنشان در شب ولى نگاه كنيد براست گوئى و اداء امانت آنها.پ 6- قرب الاسناد: بسندش تا رسول خدا (ص) كه فرمود: امانت دارى توانگرى آورد، و خيانت به فقر و ندارى كشاند.پ گويم: بسيارى از اخبار هم در باب كليات مكارم گذشت.پ 7- عيون: بسندش تا رسول خدا (ص) كه امتم رو بخوبيند تا با هم مهربانند و بهم هديه دهند، و اداى امانت كنند، و از حرام دورى كنند، و مهماننواز باشند، و نماز را بپا دارند، و زكات بدهند، و اگر اين كارها نكنند بقحطى و خشكسالى گرفتار شوند.پ 8- خصال: در چهار صد مسأله: امير المؤمنين فرمود: امانت را بپردازند گرچه بكشندههاى پيغمبرزادگان باشد.پ 9- محاسن: بسندش تا امام ششم (ع) كه هر كه سه خصلت دارد خدا باو حور العين بزنى دهد هر جور كه خواهد: فرو خوردن خشم، و صبر برابر شمشير براى خدا، و آنكه دسترسى بمال حرام دارد و براى خدا دست نگهدارد.پ 10- اختصاص (مضمون شماره 5 را آورده).پ 11- همان (نزديك بمضمون شماره 3).پ 12- همان: امام صادق (ع) فرمود: خدا تبارك و تعالى بر شما واجب كرده دوستى ما را و پيروى ما را، و لازم كرده بر شماها فرمانبرى از ما را آگاه كه هر كه از ما است بايد
بدنبال ما باشد، و شان ما پارسائى و كوشش است، و اداى امانت به خوب و بد، و صله رحم، و مهماننوازى، و گذشت از بدكننده، و هر كس پيرو ما نباشد از ما نباشد، فرمود:
سفيه نباشيد كه امامان شما كار سفيهانه نكنند.پ 13- همان: (نزديك بمضمون شماره 4).پ 14- حسين بن سعيد: بسندش تا رسول خدا (ص) كه ميفرمود: بدو گوشه صراط در روز قيامت رحم است و امانت و چون صله رحم كن و امانت پردازند بر آن گذرند او را بدوزخ وارد نكنند.پ 15- نوادر راوندى: بسندش تا رسول خدا (ص) كه فرمود: هر كه امانت پرداز نباشد ايمان ندارد.پ 16- نهج البلاغه كه در خطبهاى فرمود: پس از فرض نماز و زكات اداء امانت است و نوميد است كسى كه اهل آن نباشد چون كه پيشنهاد شد بر آسمانهاى ساخته و زمين گسترده و كوههاى بلند بر پا داشته كه بلندتر و پهنتر و بزرگتر از آنها نيست، و اگر چيزى به درازى يا پهنى يا نيرو و عزت از خيانت در امانت دورى توانست اينان دورى ميكردند ولى نگران شدند از كيفر و درگذشتند و سر عقل آمدند بدان چه نادانى كرد كسى كه ناتوانتر از از آنها بود و آن آدمى است كه پر ستمكار و نادانست.پ 17- مشكاة الانوار: بسندى از امام ششم (ع) كه خدا هرگز پيغمبرى نفرستاده جز براى تبليغ راست گوئى و اداى امانت كه امانت بايد پرداخت شود بخوب و بد،پ و از ابى بصير است كه بامام صادق (ع) گفتم: ابن ابى يعفور سلامت ميرساند فرمود: سلام بر تو و بر او اگرش ديدى سلامم را باو برسان و بگو جعفر بن محمد ميگويد: بنگر بمقامى كه على (ع) نزد پيغمبر (ص) بدست آورد و بدان بچسب كه همانا بواسطه راستگوئى و اداى امانت بود.پ 18- و از هم او: بسندى تا امام ششم (ع) كه ادا كنيد امانت را و گرچه بكشنده حسين بن على (ع)، و از خدا بترسيد و اگر كشنده على بمن امانتى دهد البته كه باو برگردانم.پ و از عبد الله بن سنانست كه رفتم نزد امام ششم (ع) كه نماز عصر را خوانده بود و برابر قبله نشسته بود در مسجد و گفتم يا ابن رسول الله برخى پادشاهان ما را امين بر مال دانند و آنها را بما سپارند و حق خمس شما را ندهند آيا مالشان را بشما بدهيم؟ فرمود:
به پروردگار اين قبله، تا سه بار اگر ابن ملجم كشنده پدرم كه پيكر او هستم و از من خود را نهان كرده چون كه قاتل پدرم بوده بمن امانتى بسپارد البته كه آن را بوى ادا كنم. و از امام كاظم (ع) است كه مردم زمين مورد رحمت باشند تا دوست هم باشند و
امانت را بپردازند و بحق عمل كنندپ و از امام ششم پرسيدند از تفسير قول خدا عز و جل (آيه آخر سوره السبأ) راستى كه ما پيشنهاد كرديم امانت را تا آخر آيه كه چه پيشنهاد شد بر آنها و چه را آدمى بدوش خود گرفت و مقصود چه باشد؟ فرمود: همان امانت ميان مردم، و اين هنگامى بود كه آفريدهها را آفريد.پ و از يكى از ياران آن حضرت كه آن را بالا برده تا اينكه به پسرش فرمود: اى پسر جانم امانت را ادا كن تا دنيا و آخرتت سالم باشند و امين باش تا توانگر باشى.