باب دوازدهم آنچه مناسب نجوم و احكام نجوم است از كتاب دانيال عليه السّلام و جز آن

 [روايات‏]

 [كتاب دانيال‏]

 [در روز اول ماه چه نشانه‏هايى است‏]

پ‏1- در قصص راوندى: بسندش از امام صادق عليه السّلام كه فرمود: در كتاب دانيال عليه السّلام است كه: چون يكم محرم شنبه باشد، سرما سخت است و باد بسيار و يخ فراوان، گندم بالا است، و وباء و مرگ كودكان و تب در آن سال فزون عسل اندك و سماروغ بيش، زرع بى‏آفت و برخى درختها و تاكها دچار آفت، سال فراوانى است، مرگ بر روم گيرد و عرب بر آنها بتازند، و اسير و غنيمت فراوان بدست آرند و در همه جا بخواست خدا سلطان پيروز است.

و چون يك شنبه باشد زمستان خوش باشد و باران فراوان، برخى درختان و زرع دچار آفت، دردهاى چندى باشد و مرگ و مير سختى تا عسل اندك، و وباء و مرگ در هوا بسيار و در آخر سال تا اندازه گندم گران شود، و در آخرش پيروزى با سلطانست.

و چون دوشنبه باشد، زمستان خوش است، و تابستان پرگرم پر باران، گاو و گوسفند بيش، و عسل فراوان، گندم و نرخها در كوهستان ارزان‏

 

و ميوه در آنجا بسيار،پ مرگ زنانست و در پايان سال يك شورشى در نواحى مشرق بر پادشاه بشورد، و ببرخى بلاد فارس غمى رخ دهد و زكام در سرزمين جبل بسيار باشد.

و چون سه شنبه بود، زمستان سخت شود، برف و يخ در سرزمين جبل و ناحيه مشرق بسيار و گوسفند و عسل فراوان، و برخى درختان و تاكها را آفت رسد، و يك آفت آسمانى در ناحيه مغرب و شام درگيرد كه خلقى بميرد، و يك شورشى نيرومند بر سلطان درآيد و پيروزى با سلطانست، و پاره غلات در پارس آفت گيرد، و پايان سال در آنجا نرخها بالا روند.

و چون روز چهار شنبه باشد، زمستان ميانه بود، و باران در گرما خوب و سودمند و مبارك، و ميوه‏ها و غلات در همه كوهپايه‏ها و همه ناحيه مشرق بسيار جز اينكه آخر سال مردن دامنگير رجال شود و مردم بابل و جبل را آفت رسد و نرخها ارزان گردد و مملكت عرب آرام باشد و غلبه پادشاه را بود.

و چون روز پنجشنبه باشد زمستان ملايم است و گندم و ميوه‏ها و عسل در همه نواحى مشرق فراوان، و در آغاز و انجام سال تب بسيار در زمين بابل، و روم بر مسلمين پيروز گردند، سپس عرب بر آنها غلبه كنند در ناحيه مغرب، در سرزمين سند جنگها شود و ظفر با ملوك عرب باشد.

و چون روز جمعه باشد، زمستان سرد نشود و باران و نهرها و آبها كم باشند، و در 100* 100 فرسخ ناحيه كوهستان غلّات كم باشند، و مرگ در همه مردم بيش گردد، نرخها در ناحيه مغرب گران شوند، و ببرخى درختان آفت رسد، و روم بر پارس بسختى بتازند.

گرفتن خورشيد در 12 ماه چه نشانه‏ايست‏

پ‏در محرم، سال فراوانيست جز اينكه در پايانش درد و بيمارى بمردم رسد سلطان پيروز گردد، و زمين لرزه‏اى شود كه دنبالش سلامتى است.

در صفر: هراس و گرسنگى در ناحيه مغرب، و هم جنگ بسيار در آن‏

 

ناحيه كه در ربيع بصلح انجامد و پيروزى سلطان را باشد. در ربيع الاول: ميان مردم سازش باشد، اختلاف كم شود، پيروزى از آن سلطانست در مغرب، كار و گوسفند كمياب شوند و در پايان سال فراوان شوند و در شترهاى بيابانى وبا افتد در ربيع الآخر: اختلاف ميان مردم بيش گردد، جمع بزرگى از آنها كشته شوند، بر پادشاه شورش شود هراس و نبرد باشد، مردم پر بميرند.

در جمادى الاولى: همه مردم در وسعت افتند، و پادشاه بمردم نظر كند و باهل كشورش نيكى كند و جانبدارى نمايد.

در جمادى الآخرة: يكى از بزرگان مغرب بميرد، در بلاد مصر جنگ سخت باشد، و آخر سال در مغرب گرانى شود.

در رجب: زمين آباد گردد، باران در كوهستان و ناحيه مشرق بسيار باشد، ملخى در ناحيه فارس پديد آيد كه زيانى ندارد در شعبان: همه مردم از پادشاه بسلامت باشند و او در مغرب بدشمنانش پيروز گردد، آخر سال در جبال وباء پديد گردد و دنبالش سلامت باشد.

در ماه رمضان: همه مردم فرمانبر بزرگ پارس شوند، روم بر عرب سخت بتازند، و بر روم بچرخد و اسير و غنيمت بدهند.

در شوال: در زمين هند و زنگبار جنگ سخت باشد، و در مشرق گياه فراوان باشد.

در ذى قعده: باران بسيار و پياپى، ويرانى در ناحيه پارس.

در ذيحجه: باد بسيار باشد، اشجار كم شوند، در زمين مغرب درنده پديد آيد و ويرانى، گندم آنها كم شود و گران، بر پادشاه شورش سختى رخ دهد، گندم در پارس كم شود و در سال آينده ارزان شود.

 

ماه گرفتن در طول سال نشان چيست؟

پ‏در محرم: بزرگى در مغرب بميرد، ميوه در كوهپايه كم شود، خارش در مردم پديد آيد، در زمين بابل چشم درد بسيار شود، مرگ آيد، نرخها گران شوند، شورشى بر سلطان رخ دهد و او پيروز گردد و آنان را بكشد.

در صفر: گرسنگى و بيمارى در كشور بابل تا مردمش مورد نگرانى شوند سپس باران فراوان گردد، و حال مردم به شود، و در كوهپايه ميوه فراوان باشد.

در ربيع الاول: در مغرب جنگ شود، مردم دچار يرقان گردند، در ناحيه (ماه) ميوه بيش باشد در سبزيجات جبال كرم افتد، در ماه ويرانى بسيار شود.

در ربيع الآخر: باران در كوهستان فراوان شود، فراوانى و آب بسيار باشد سال مباركى است و سلطان در مغرب پيروز گردد.

در جمادى الاولى: خون بسيار در عشائر ريخته شود، بزرگ شام بلاء سختى گيرد، و يك خارجى بر سلطان بشورد و پيروزى سلطان را باشد.

در جمادى الآخرة: باران و آب در نينوا كم شوند، جزع شديد و گرانى در آن رخ دهند، پادشاه بابل را در مغرب بلاى بزرگى رسد.

در رجب: در مغرب مرگ و گرسنگى باشد، در زمين بابل باران بسيار، درد بينى و چشم در شهرها بيش.

در شعبان: پادشاه كشته شود يا بميرد، و پسرش بجايش نشيند، نرخها گران شوند، بيش مردم گرسنه مانند.

در ماه رمضان: در جبل سرماى سخت و برف و باران باشد و آب زياد شود

 

در زمين فارس درنده‏ها بسيار شوند، در زمين ماه كودك و زن بسيار ميرند.پ در شوال: پادشاه بر دشمنانش چيره گردد، ميان مردم شرّ و بلا باشد در ذى قعده: دژهاى سخت گشوده شوند، و گنجها در برخى زمينها و كوهها پديدار گردند.

در ذيحجه: مرد بزرگى در مغرب بميرد، يك هرزه بدعوى پادشاهى برخيزد.

راوندى گفته: اگر اين حديث از دانيال درست باشد، اينها پيشگوئى حوادث دنيا است، پيغمبر صلى اللَّه عليه و اله فرمود: چون خدا خير مردمى را خواهد شب بارانشان دهد و روز خورشيد، فرمود: چون خدا بر امتى خشم گيرد و عذاب بدانها نازل نكند نرخهاشان گران و عمرشان كوتاه گردد، سود از تجارت نبرند، ميوه‏هاشان خوب نشود، و آب نهرهاشان نجوشد، باران را بر آنها مسلّط كند، فرمود: چون زكات دريغ شود حيوانات بميرند، چون حكام ستم كنند باران نبارد، چون عهد را بشكنند مشركان بر مسلمين پيروز گردند، و مانند آنها بسيار است و خدا بحقيقت آن آگاه است.

بيان: در قاموس (ج 3 ص 324) گويد بلاد جبل، شهرهائيست ميان آذربايجان و عراق عرب و خوزستان و فارس، ماه قصبه شهر است، ماهان دينور است و نهاوند.

گويم: من در كتابى كهنه اخبارى طولانى در ملاحم و احكام يافتم و آن را نياوردم چون اعتمادى بسند آن نبود گرچه بعضى از امام صادق عليه السّلام روايت شده بود و بعضى از دانيال.

 [كتاب الاختصاص‏]

پ‏2- در اختصاص است، چون زهره و مريخ در يك برج باشند پادشاه روم بميرد يا در روم مصيبت و بلاهاى بزرگ رخ دهند، و چون با زحل مقارن شود عموم مردم در سختى و تنگى افتند، چون زهره مقارن مشترى گردد مردم را زندگانى خوش شود، چون زهره قرين عطارد شود، خونريزى و فتح بزرگى باشد

 

چون بهرام و زحل در يك برج شوند پادشاهى تازه در سرزمين آن برج با ديد آيد، چون بهرام و مشترى قران كنند پادشاهى عظيم الشأن بميرد، چون زحل و عطارد قران كنند، در تجار و ادباء ترس و اندوه رخ دهند.

چون زحل و مشترى در يك برج شوند دنيا و احوال مردم دگرگون گردند و شورشيان از هر سو بر پا خيزند بويژه از گيلان و ديلم و اكراد. و مردم را سخت بكشند، و ترس و اندوه بيش گردد، و اوباش شوكت يابند و طبع همه مردم برگردد و شرم و آدميت بروند، و فساد بويژه در زمان فزودن شود، و زنازاده‏ها زاده شوند و خونها ريخته شود و گرسنگى باشد، چون مشترى و عطارد با هم شوند طاعون رخ دهد و ميان مردم دشمنى و كينه باشد.

چون ماه بر زحل برآيد يك پادشاهى برود، چون بهرام و عطارد در عقرب گرد آيند دليل كشته شدن پادشاه بابل باشد، چون مشترى و زهره در عقرب با هم شوند نشانه هراس و بيمارى در سرزمين بابل است، چون خورشيد و زحل در دم عقرب با هم شوند، نشانه اختلاف روميان و قتل پادشاه آنها است، چون مريخ و عطارد در دم عقرب با هم شوند، ويرانى خاندان پادشاه بابل است.

چون خورشيد و ماه در دم عقرب شوند و بهرام در سرطان اگر توانى راهى زير زمين بدست آرى و در آن درآئى بكن چون زهره و مشترى با هم شوند زنان از دشمنى شوهران خود بترسند، چون كيوان به طرفه يا دبران فرود آيد طاعون در عراق رخ دهد و بيش مردم بميرند، و چون در آخر طرفه فرود آيد در زمين عراق جنگ و آشوب شود، و چون به نثره فرود آيد، عمال عراق عوض شوند و بلا و سختى بينند، چون كيوان به غفر فرود آيد در عراق جنگ و آشوب باشد چون به جبهه فرود آيد، مرگ گاو و درنده‏ها و وحوش باشد.

و چون كيوان و مشترى در اكليل و قلب و شوله فرود آيند، در مشرق و مغرب طاعون سختى رخ دهد و مردم بسيارى بميرند، و در سراسر زمين فساد و بلاها باشد، و همه بلاها بر مردم ريزند، و پادشاهان و علماء كشته شوند و اوباش‏

 

بلند شوند.پ و بدان كه با خورشيد ستاره‏هاى دنباله دارند خرد و درشت و چون يكى از آنها در يك برجى عيان گردد در سرزمين وابسته بدان برج شر و بلا و آشوب باشد و پادشاهان خلع شوند، چون ستاره‏اى بينى سرخ ناشناس بر خلاف ستاره‏ها مانند عمودى جابجا مى‏شود در آسمان نشانه جنگ و بلا باشد و كشتن بزرگان و شر و اندوه و آشوب فراوان در مردم (160- 162- اختصاص).

گويم: در اصل كتاب چنين است و از خط ابن الحسن بن شاذان رحمه اللَّه نسخه بردارى شده.

 

بيان: چون شيخ مفيد- ره- در اختصاص اين احكام را ذكر كرده من آنها را آوردم و او بروايتى استناد نكرده و بعيد است كه از منجمان گرفته باشد.