پ1- در محاسن (525) از امام ششم عليه السّلام كه چون رطب پخته شود و انگور برسد زيان بادنجان برود.پ بيان: از ميان رفتن زيان بادنجان در اين هنگام يا براى خوردن اين ميوهها
است يا براى اينكه هواء در آن معتدل شود و بخنكى گرايد و بسا كه زيانش كم شود، پزشكان در طبع بادنجان اختلاف دارند كه سرد است يا گرم و خنك در درجه 2 كه ابن سينا و پيروانش آن را درستتر دانستند، گويند تركيب شده از جوهر زمينى سرد قابض و از جوهر زمينى گرم كه تلخى دارد و از جوهر آب كه كرف است و از جوهر آتشى سخت كه دهن سوز است و طبعش براى اين مزههاى گوناگون مختلف شود و هم مزاجش و گويند مايه سوداء و بستگى و سرگيجه است و كچلى سوداوى و سرطان و بواسير و ورم پشت و هم خوره و رنگ را تباه سازد و بسياهى و زردى كشد و جوش دهن آورد.پ 2- در محاسن (526) بسندش از امام رضا عليه السّلام كه بادنجان هنگام چيدن خرما دردى ندارد، و بسند ديگر از امام ششم عليه السّلام كه بادنجان بخوريد كه درمانست و درد ندارد، و در روايت ديگر فرمود: براى خلط سوداء خوبست (..).پ 3- و از همان (..) بسندش از يك بغدادى كه امام دهم بيكى از خريد كنان خانهاش فرمود براى ما بادنجان فراوان بياور كه در گرما گرم است و در سرما سرد و در همه وقت معتدل است و در هر حال خوبست، در مكارم مانندش آمده و در طب از امام رضا عليه السّلام مانندش آمده (139).پ بيان: دور نيست كه اين خواصّ از يك نوع آن باشد كه در كيفيات پيشين معتدل است، چون ما در مدينه طيبه و حجازش خورديم و بسيار لطيف و معتدل بود و دهن سوز نبود، و مانند آن دور نيست كه گرمى نداشته باشد و سوداء نيارد كه فرمود: در همه وقت معتدل است، و اينكه فرمود: در گرما گرم است دو راه دارد.
1- تن نياز بگرمى و خنكى دارد و وجه درستى فرمودهاش اينست كه معتدل در طبع گرم خنكى آورد و در طبع سرد گرمى.
2- هواء گرم است و يا سرد و آنچه در هواى گرم بر آيد گرم است و آنچه در هواى سرد است چنانچه گذشت، و بسا گفته شود كه مىشود سود و بىزيانش در اثر موافقت گفتار ائمه عليهم السّلام باشد و اين آزمايشى باشد از پايه عقيده مردم
و با پيرو عقيده آنها خدا به قدرت خود زيانش را ببرد چنانچه ديده شده مؤمنان مخلص بدستور ائمه خود عمل كنند و از آن سود برند و چون بىايمانان براى آزمايش آن را بكار بندند و در مقام انكار باشند زيان برند.پ 4- در طب (139) بسندش تا امام ششم عليه السّلام كه بادنجان بخوريد زيرا درمان هر درد است،پ و از آن حضرت بهمين سند كه بادنجان براى خلط سوداء خوبست و بصفراء زيان ندارد.پ 5- از مكارم: امام صادق عليه السّلام فرمود: بادنجان بورانى را باشيد كه درمانست و امان از پيسى و با روغن زيت سرخ كرده باشد،پ و از كتاب فردوس است كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: بادنجان را بخوريد كه من بوتهاش را در بهشت ديدم كه بخدا و نبوت من و ولايت علي عليه السّلام گواهى داد، هر كه با نيت اينكه درد است آن را بخورد برايش درد باشد و هر كه بنيت اينكه دارو است برايش دارو باشد.پ و از انس است كه پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: بادنجان را بخوريد و پر بخوريد زيرا نخست روئيد نيست كه بخدا عزّ و جلّ ايمان آورده،پ و از امام صادق عليه السّلام است كه هنگام خرما چيدن بسيار بادنجان بخوريد كه درمان هر درد است، چهره خرم كند و رگها را جدا كند و منى را فزايد،پ و در برابر امام چهارم بادنجان سرخ كرده با روغن زيتون بود و چشم آن حضرت بدرد آمده بود و از آن ميخورد، راوى گويد: گفتم: يا ابن رسول اللَّه از اين ميخورى كه آتش است؟ فرمود: خاموش، پدرم از جدّم برايم باز گفته: كه بادنجان پيه زمين است و خوبست براى هر چه در آن افتد.پ بيان: در قاموس گفته: بورانى خوراكى است منسوب به بوران دختر حسن بن سهل و همسر مأمون پايان- بيان: يبيّن العروق: يعنى ريشه خوره و فالج را ببرد و اگر از باب تفعيل باشد يعنى رگها را پر خون كند و آنها را پديد سازد.پ 6- و بسندى از امام هفتم و هشتم عليهما السّلام كه فرمودند: بادنجان هنگام چيدن خرما دردى ندارد،پ و بهمين سند از امام ششم عليه السّلام كه بادنجان براى خلط سوداء خوبست، در مكارم: مانندش آمده.
پ7- در دعوات راوندى كه پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله در خانه جابر بود و بادنجان برايش آوردند و آغاز خوردن كرد و فرمود: اى جابر البته گرمى دارد، فرمود: اى جابر نخست درخت است كه بخدا ايمان آورده آن را با روغن زيتون سرخ كنيد و بپزيد و نرمش كنيد كه در حكمت فزايد. بيان: نام بادنجان نزد عرب مغد يا وغد است.