در زهد و درجات آن‏

1- يكى از شاميان از على عليه السّلام سؤال كرد كدام يك از مردمان نزد خداوند بهتر مى‏باشند، فرمود: آن كه بيشتر از همه مى‏ترسد و از همگان به تقوى داناتر و در دنيا زهدش بيشتر است.پ‏

 2- سكونى از امام صادق عليه السّلام روايت مى‏كند كه آن جناب فرمود: به امير المؤمنين عليه السّلام گفته شد زهد در دنيا كدام است، فرمودند: از حرام دنيا دور شدن.پ‏

 3- ابو الطفيل گويد: از على عليه السّلام شنيدم فرمود: زهد كوتاهى آرزوها و

 

سپاسگزارى از هر نعمت و پرهيزكارى از آنچه خداوند حرام كرده است.پ‏

 4- سكونى گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: زهد در دنيا به اين نيست كه كسى مال خود را ضايع كند و يا حلالى را حرام سازد بلكه زهد در دنيا آن است به آن چه در دست دارى دل نبندى و به آن چه در دست خداوند است اطمينان پيدا كنى.پ‏

 5- هاشم بن بريد از پدرش روايت مى‏كند كه مردى از امام باقر عليه السّلام در باره زهد سؤال كرد، امام عليه السّلام فرمود: زهد برده گونه است، بالاترين درجات زهد پائين درجات ورع است، و بالاترين درجه ورع پائين درجه يقين مى‏باشد.

بالاترين درجه يقين پائين درجه رضا مى‏باشد، آگاه باشيد كه خداوند در قرآن مجيد زهد را در يك آيه بيان داشته و آن را تعريف كرده است، و آن اين است كه بر گذشته‏ها افسوس نخوريد، و از آنچه به شما رسيد خوشحال نباشيد.پ‏

 6- على بن ناصر از امام جواد عليه السّلام از پدرش از امام صادق عليهم السّلام روايت مى‏كند كه از آن حضرت سؤال كردند زهد در دنيا چيست فرمود: حلال را ترك مى‏كنند براى حساب آن، و از حرام دست بر مى‏دارند براى عقاب آن.پ‏

 7- رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمود: نخستين عمل صالح اين امت زهد و يقين، و آخرين چيزى كه آنها را به هلاكت مى‏رساند بخل و آرزوى دراز مى‏باشد.پ‏

 8- حفص گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم قربانت گردم زهد در دنيا را تعريف فرمائيد فرمود: خداوند آن را در كتاب خود تعريف كرده است از گذشته‏ها تاسف نخوريد، و از آنچه به شما رسيد خوشحال نباشيد، داناترين مردم آنهائى هستند كه بيشتر از خداوند مى‏ترسند و آن كه زيادتر مى‏ترسد زيادتر مى‏داند، و آن كه زيادتر مى‏داند زهدش هم زيادتر است.پ‏

 9- رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: هر گاه مشاهده كرديد مردى در دنيا زاهد شده خود را به آن نزديك كنيد زيرا به او حكمت عطا شده است.پ‏

 رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: مؤمن خانه‏اش از نى مى‏باشد و طعام او يك گرده نان است، سرش ژوليده و غبارآلوده و جامه‏هايش كهنه و دلش خاشع است، و

 

سلامتى و تندرستى خود را با هيچ چيزى معاوضه نمى‏كند.پ‏

 10- مردى به امام سجاد عليه السّلام عرض كرد زهد چيست فرمود: زهد ده جزء دارد، بالاترين درجات زهد پائين درجات رضا مى‏باشد، و خداوند در قرآن مجيد فرموده شما از آنچه از دست داده‏ايد اندوهگين نشويد، و از آن چه بدست مياوريد خوشحالى نكنيد.پ‏

 11- محمد بن سنان در يك حديث مرفوع از على عليه السّلام روايت مى‏كند كه فرمود: شما در قبولى اعمال زياد اصرار داشته باشيد تا عمل زياد انجام دادن، زهد در دنيا آرزوها را كوتاه كردن، و سپاسگزارى از هر نعمت و دورى كردن از محرمات مى‏باشد هر كس بدنش را از خود ناراحت كند خداوند را از خود راضى ميكند ولى هر كس در فكر بدنش باشد خداوند را معصيت كرده است.پ‏

 12- مردى خدمت رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله عرض كرد يا رسول اللَّه بمن چيزى تعليم فرمائيد كه هر گاه آن را بجاى آورم خداوند و مردم مرا دوست بدارند، فرمود: بنگر خداوند چه خواسته آن را انجام بده تا او تو را دوست بدارد، و به مردم هم توجه نداشته باش تا آنها تو را دوست بدارند.پ‏

 13- نوف بكالى گويد: امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند: اى نوف خوشا بحال زاهدان در دنيا و توجه‏كنندگان به آخرت، آنها كسانى هستند كه زمين را فرش خود گرفتند و خاك را بستر خود قرار دادند، و آن را وسيله پاكى خود ساختند، قرآن را پوشش و دعا را جامه خود گرفتند، و آنها از دنيا بريدند و مانند عيسى بن مريم عليه السّلام زندگى كردند.پ‏

 14- رسول اكرم عليه السّلام از جبرئيل عليه السّلام از تفسير زهد سؤال كردند، فرمود: زاهد دوست مى‏دارد كسى را كه خداوند او را دوست مى‏دارد، و دشمن مى‏دارد كسى را كه خداوند او را دشمن مى‏دارد، او از حلال دنيا گريزان است و به حرام آن توجهى ندارد.

زيرا در حلال آن حساب و در حرامش عقاب هست، او به همه مسلمانان ترحم مى‏كند همان گونه كه بر خود رحم مى‏كند، از سخن گفتن پرهيز مى‏كند

 

همان گونه كه از مردار بد دورى مى‏كند، از مال دنيا خود را نگه ميدارد همان گونه كه از آتش دورى مى‏كند، آرزوهايش را كوتاه كند و مرگ خود را معاينه نمايد.پ‏

 15- ابو درداء گويد: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود هر كس بامداد كند و بدنش سالم باشد و در امنيت و آسايش بگذارند، روزى يك روز را داشته باشد، مثل اين است كه همه دنيا را به او داده‏اند و او كم و كسرى ندارد.

اى فرزند خشم براى تو از دنيا همين بس كه بتوانى سد جوع كنى، و عورت خود را بپوشانى اگر خانه‏اى داشتى كه تو را بپوشاند همان كافى است، و اگر مركبى داشتى كه بر آن سوار شوى خوشا بحالت، و اگر نه همان يك نان و يك كوزه آب بس است، بعد از آن حساب و يا عقاب است.پ‏

 16- سيف گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كس از طلب زندگى شرم نداشته باشد زندگى بر او سبك مى‏شود، و حالش وسعت پيدا مى‏كند و خانواده‏اش خوشحال مى‏گردند، و هر كس در دنيا زهد پيشه كند خداوند حكمت را در قلب او جاى مى‏دهد و زبانش را به حكمت باز مى‏كند، و عيب‏هاى ديدار به او نشان مى‏دهد، بيمارى‏ها و داروها را به او اطلاع مى‏دهد، و از دنيا سالم بيرون مى‏كند و در دار سلامت جاى مى‏دهد.پ‏

 17- وصافى از امام باقر عليه السّلام روايت مى‏كند كه فرمود: خداوند متعال با موسى مناجات مى‏كرد و در ضمن مناجات گفت: اى موسى به قومت برسان افرادى مى‏توانند خود را به من نزديك سازند كه از خوف من گريه كنند، عبادت‏كنندگان هنگامى به عبادت خواهند رسيد كه از حرام‏هاى من دست باز دارند، و آنها كه مى‏خواهند بزينت‏هاى من خود را بيارايند بايد زاهد باشند.

موسى عليه السّلام عرض كرد: يا اكرم الاكرمين به آنها چه پاداشى مى‏دهى فرمود:

آنهائى كه با گريه از ترس من خود را به من نزديك مى‏كنند در جايى بلندى زندگى مى‏كنند و كسى با آنها در آن جا نيست، اما آنهائى كه اهل عبادت مى‏باشند و از حرام‏هاى من دست بر مى‏دارند از اعمال و كردار آنها بازجوئى نمى‏كنم، همان گونه كه از اعمال ديگران بازجوئى مى‏كنم.

 

اما كسانى كه با زهد و ترك دنيا خود را به من نزديك مى‏كنند همه بهشت را به آنها مى‏بخشم و آنها در هر جا كه بخواهند منزل مى‏كنند و آزاد مى‏باشند و كسى نمى‏تواند جلو آنها را بگيرند.پ‏

 18- در يك حديث مرفوع از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه بمردى فرمودند: من با اهل آخرت از آخرت سخن مى‏گويم، همان گونه كه با اهل دنيا در باره دنيا صحبت مى‏كنم، در دنيا بايد از دنيا سخن گفت، زيرا آخرت از ديدگان مخفى است و براى آن بايد از دنيا شاهد آورد، آخرت را از دنيا بشناسيد و به نظر عبرت به آن بنگريد.پ‏

 19- عالم عليه السّلام فرمود: دنيا حركت نموده و در حال پشت كردن است، و آخرت هم حركت نموده و در حال آمدن مى‏باشد، هر يك از آنها فرزندانى دارند و شما از فرزندان آخرت باشيد، شما به دنيا دل نبنديد و به آخرت توجه كنيد، زاهدان زمين را فرش خود گرفتند و خاك را بستر خود كردند، و آب را وسيله پاكى قرار دارند و از دنيا قطع اميد نمودند.

متوجه باشيد هر كس به بهشت اشتياق پيدا كند دست از شهوت باز مى‏دارد، و هر كس دنيا را ترك كند و زهد داشته باشد مصيبت‏ها بر او آسان مى‏گردند و سختيها را تحمل مى‏كنند.

آگاه باشيد خداوند بندگانى دارد كه مردم از شر و فساد آنها آسوده‏اند، دلهاى آنها محزون و نفسشان عفيف است خواسته‏هاى آنها سبك و احتياجات اندك دارند، آنان روزهاى معدودى را صبر كردند و به آخرت كه در آن آسايش طولانى هست رسيدند.

آن جماعت در ساعات شب قدم‏هاى خود را صاف كردند، و به نماز و قيام مشغول شدند و در هنگام روز هم به ياد خدا مشغول بودند، آنها با اخلاص كار كردند و خدا را عبادت نمودند و خود را از بندهاى عذاب آزاد كردند آنها پرهيزگارانى هستند كه مانند تيرها باريك شده‏اند و هر گاه كسى به آنها نگاه مى‏كند خيال مى‏نمايد آنها بيمار مى‏باشند.

 

پ‏

روايت شده مسيح عليه السّلام به حواريون خود گفت: خوراك من گياهان زمين هستند، و آب خوراكى من از رودخانه‏ها و چشمه‏ها مى‏باشد كه با كف‏هاى خود آب را مى‏نوشم، روشنائى من نور ماه است، فرش من خاك و بالش من سنگ‏ها مى‏باشند.

لباس من از موهاى حيوانات است، فرزندى ندارم تا درگذرد زنى ندارم تا محزون گردد خانه‏اى ندارم تا خراب شود، مالى ندارم تا تلف شود، پس بنا بر اين من بى‏نيازترين فرزندان آدم مى‏باشم.پ‏

 از عالم عليه السّلام سؤال شد تفسير آيه شريفه «وَ كانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُما» چيست فرمود:

بخداوند سوگند آن گنج طلا و نقره نبود بلكه آن لوحى از طلا بود كه در آن چهار حرف نوشته بودند و آنها عبارت بودند از:

أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا، هر كس يقين به مرگ داشته باشد هرگز خنده نمى‏كند، هر كس يقين بحساب روز قيامت داشته باشد دلش شادمان نمى‏گردد، و هر كس به مقدرات معتقد گردد مى‏داند كه هر چه به او برسد مقدرش بوده است.پ‏

 روايت شده هر كس مالك نفس خود باشد و مهار را در دست بگيرد، او را از مشتهيات و خواسته‏ها باز دارد و از خشم و غضب و تندى حفظ كند جسدش بر آتش حرام مى‏گردد.پ‏

 راوى گويد: از عالم عليه السّلام سؤال كردم زاهدترين مردم كدام است، فرمود:

كسى كه از معدوم سؤال نمى‏كند تا آنگاه كه موجود تمام شود.پ‏

 20- امام صادق عليه السّلام فرمود: زهد كليد درهاى آخرت مى‏باشد و آدمى را از آتش دوزخ نگه مى‏دارد، و آن واگذاشتن هر چيزى است كه آدمى را از خدا غافل كند و مشغولش نمايد، اگر چيزى از دست انسان رفت متاسف نشود و ناراحت نگردد.

او نبايد به آنچه از دست او رفته انتظار بازگشت داشته باشد، و يا منتظر باشد كه مردم او را در فوت آن چيز ستايش كنند و عوض آنها را به او بدهند، بلكه او در فوت آن احساس راحتى كند و بودن آن را براى خود آفت نداند، او بايد همواره از

 

آفت دورى كند و طالب آسايش باشد.پ‏

 زاهد كسى را گويند كه آخرت را بر دنيا اختيار كند، ذلت را بر عزت و كوشش را بر آسايش، گرسنگى را بر سيرى، و پايان كار را در آخرت به محبت دنيا ترجيح دهد، او بايد همواره ياد خدا را كند و از غفلت خوددارى نمايد، نفسش در دنيا و دلش در آخرت باشد.پ‏

 رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: محبت دنيا در رأس همه گناهان مى‏باشد، مگر مشاهده نمى‏كنى او چيزى را دوست مى‏دارد كه خداوند آن را دشمن است، و كدام خطائى جرمش از اين گناه بيشتر خواهد بود.پ‏

 بعضى از اهل بيت عليهم السّلام فرمود: اگر دنيا همه‏اش يك لقمه بود و در دهان كودكى قرار داشت آن را به دور مى‏انداختيم، و اينك چگونه خواهد بود كسى كه حدود خداوند را پشت سر اندازد و به آنها بى‏اعتنائى كند، دنيا خانه‏اى است كه اگر به ساكنان آن نيكى كنيد به شما ترحم مى‏كند و با نيكوترين وضعى شما را وداع مى‏نمايد.پ‏

 رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: هنگامى كه خداوند دنيا را خلق كرد او را امر نمود تا از وى اطاعت كند، او هم از خداوند اطاعت كرد، و بعد فرمود: هر كس تو را طلب كرد با آن مخالفت كن و هر كس با شما موافقت نمود با وى مخالفت كن، و او به همين عهد خدا ثابت مانده است.پ‏

 21- يكى از راويان از امام صادق عليه السّلام روايت مى‏كند كه فرمود: عيسى عليه السّلام يك لباس پشمى كه دست‏باف مادرش مريم بود و مريم عليها السّلام آن را رشته و بافته و دوخته بود، با خود به آسمان برد، در اين هنگام ندا آمد آن زينت دنيا مى‏باشد و دور اندازيد.پ‏

 22- نوف بكالى گويد: شبى نزد على عليه السّلام گذرانيدم، مشاهده كردم او از منزل بيرون مى‏شود و به آسمان نگاه مى‏كند، بعد از آن وارد شد و گفت: آيا بيدار هستى يا خواب عرض كردم بيدارم يا امير المؤمنين و همه شب را متوجه شما بودم و اعمال شما را در نظر داشتم.

 

پ‏

فرمود: اى نوف خوشا بحال زاهدان دنيا و راغبان به آخرت آنهائى كه زمين خداوند را براى خود فرش و بستر كردند و خاك را متكا و بالش قرار دادند، و كتاب خدا را شعار خود و دعا را جامه خويش گرفتند آنها آب را وسيله پاكى براى خود اختيار كردند و مانند مسيح عليه السّلام از دنيا بريدند.

خداوند متعال به عيسى عليه السّلام وحى فرستاد اى عيسى تو بر همان روش نخستين گام بردار تا به پيامبران و مرسلان ملحق گردى به قومت بگو اى كسانى كه با منذرين برادر هستيد وارد خانه‏اى از خانه‏هاى من نشويد مگر اينكه دلهاى شما پاك باشد. دست آلودگى پيدا نكند، و ديده خاشع باشند.

من دعاء كسى را كه به يكى از بندگانم ظلم كرده باشد نمى‏شنوم و كسى كه حقى از من در گردن خود دارد دعاى او را اجابت نمى‏كنم تا آنگاه كه حق مرا بر گرداند، اى نوف تا آنجا كه توانائى دارى سعى كن رهبر و شناساننده قومت نباشى و دنبال شعر و شاعرى نروى و ساز و آواز را تعقيب نكنى.

داود پيامبر خداوند در يكى از شب‏ها از اطاق خود بيرون شد و به اطراف آسمان نگاه كرد و گفت: به خداى داود سوگند اكنون ساعتى است كه هر بنده مسلمانى در آن دعا كند و از خداوند خير خود را بخواهد پروردگار به او مى‏دهد، مگر اينكه سخنگو و رهبر قومى باشد، يا دنبال شاعرى برود، و يا اهل ساز و آواز باشد.پ‏

 23- امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: زهد ثروت بشمار مى‏رود، ورع سپرى است كه انسان را از گناه نگه مى‏دارد، بهترين زهد آن است كه آن را مخفى بدارى، زهد بدنها را كهنه مى‏كند و آرزوها را محدود مى‏گرداند و مرگ را نزديك مى‏سازد و آرزوها را دور مى‏گرداند.

هر كس زهد را بدست آورد بهره‏مند مى‏گردد، و هر كس از آن محروم شد به سختى گرفتار مى‏شود و شرفى بالاتر از تقوى نيست و تجارتى بهتر از عمل شايسته نمى‏باشد، ورعى مانند توقف در هنگام بروز شبهات نيست، و زهدى مانند خوددارى از حرام نمى‏باشد خداوند زهد را در دو كلمه جمع كرده و گفته: «لِكَيْلا

 

تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ.»پ‏

 هر كس بر گذشته تاسف نخورد و از آينده خوشحال نباشد او زاهد است، اى مردم زهد كوتاه كردن امال و آرزوها مى‏باشد، و سپاسگزارى در هنگام نعمت و پرهيزگارى از محرمات مى‏باشد هر كس كار حرام بجاى نياورد او زاهد است.

اگر نتوانستيد مقام زهد را بدست آوريد در هنگام رسيدن به حرام صبر خود را از دست ندهيد، و هر گاه به نعمتى رسيديد سپاس‏گزارى را فراموش نكنيد، خداوند با براهين روشن عذر شما را خواسته و آن را روشن و واضح نموده است.پ‏

 24- عبد المؤمن انصارى گويد: امام باقر عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: از خداوند شرم كنيد آن طور كه شايسته است، گفته شد يا رسول اللَّه ما چگونه از خداوند آن طور كه شايسته است شرم داشته باشم.

رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمود: هر كس از خداوند آن طور كه شايستگى دارد شرم كند، مرگش را مقابل ديدگانش مشاهده مى‏كند، و از دنيا و آرايش و زينت‏هاى آن دست باز مى‏دارد، افكار و انديشه‏هاى باطل را از سرش دور مى‏سازد و شكم خود را نگه مى‏دارد و قبرستان‏ها را فراموش نمى‏كند.پ‏

 25- ميسر گويد: هنگامى كه اين آيه شريفه نازل شد «وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى‏ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا» رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله در جاى خود قرار گرفت و فرمود: هر كس خود را به خداوند نسبت ندهد در دنيا حسرت نخواهد خورد.

هر كس ديدگان خود را بدست مردم بياندازد و انتظار احسان مردم باشد اندوهش طولانى مى‏گردد و خشمش فرو نمى‏نشيند، هر كس متوجه نگردد كه خداوند غير از طعام و شراب نعمت‏هاى ديگرى هم به او داده علمش كوتاه و به عذاب نزديك شده است.پ‏

 26- سكونى از على عليه السّلام روايت مى‏كند كه به آن حضرت گفته شد زهد چيست فرمود: از حرام دنيا دورى كردن.پ‏

 27- ابن ابى يعفور گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: ما دنيا را دوست مى‏داريم، ولى اگر به ما هم ندهند بهتر است، هر كس به دنيا برسد از حظ آخرت براى او

 

كاسته خواهد شد.پ‏

 28- ابو بصير گويد: امام باقر عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: فرشته‏اى نزد من آمد و گفت: يا محمد خداوند تو را سلام مى‏رساند و مى‏فرمايد اگر مى‏خواهى بطحاء مكه را براى شما پر از طلا كنم، رسول خدا سرش را بطرف آسمان كردند و گفتند: بار خدايا روزى سير مى‏گردم تو را سپاس مى‏گويم، و روزى گرسنه مى‏مانم و از تو سؤال مى‏كنم.پ‏

 29- امام هادى از پدرانش عليهم السّلام روايت مى‏كند كه امير المؤمنين عليه السّلام فرمود:

هر كس صبح كند و قصدش آخرت باشد بدون مال بى‏نياز مى‏گردد، و بدون اهل و فرزند مانوس مى‏شود، و به دون عشيره عزت پيدا كند.پ‏

 30- امام رضا عليه السّلام از پدرانش روايت مى‏كند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: فرزند آدم براى يك روز است، هر كس صبح كند، و در منزلش آرام گيرد، و بدنش سالم باشد، و روزى يك روز را هم داشته باشد اين مرد به همه نيكهاى دنيا رسيده است.پ‏

 31- ابو اسامه گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كرديم به ما رسيده است كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله به مدت سه روز هم از نان گندم سير نشدند، امام فرمود: رسول خدا هرگز نان گندم نخوردند گفتم: پس چه مى‏خوردند فرمود: طعام رسول خدا نان جو بود هر گاه پيدا مى‏شد، شيرينى او خرما و آتش او هم شاخه‏هاى درخت خرما بود.پ‏

 32- سعيد بن هلال گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم مرا وصيت كنيد، فرمودند تو را وصيت مى‏كنم كه از خداوند بترسيد، پرهيزكار باشيد، و عبادت كنيد، و بدانيد عبادتى كه در آن ورع نباشد سودى ندارد، به كسانى بنگريد كه از شما پائين هستند و به ما فوق نگاه نكنيد.

در بسيارى از جاها خداوند به رسول خود فرمود: اى رسول ما از اموال و اولاد آنها در شگفت نباش، در جاى ديگر فرمود: ديدگان خود را بطرف آنهائى كه از لذت‏هاى دنيا و زندگى فريبنده آن بهره‏مند شده‏اند نيفكن.

اگر نفست تو را به بطرف دنيا و زيبائيهاى آن كشانيد بدان كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله‏

 

خوراكش نان جو و شيرينيش خرما، و آتش او شاخه‏هاى درخت خرما بود، و هر گاه گرفتار مصيبتى شدى از مصيبت‏هاى رسول خدا ياد كن زيرا هيچ كس به مانند او مصيبت نديد.پ‏

 33- از امام رضا عليه السّلام سؤال شد زاهد كيست، فرمود: بدون اينكه طعام روزانه داشته باشد خود را خود كفا مى‏داند، براى روز مرگش خويشتن را آماده مى‏كند، و از زندگى خود راضى نمى‏باشد.پ‏

 34- امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: بهترين نوع زهد پنهان داشتن آن است.پ‏

 على عليه السّلام فرمود: در دنيا زاهد باش تا خداوند اسرار دنيا را به تو نشان دهد، و غفلت نداشته باش و بدان كه از تو غافل نيستند.پ‏

 35- نوف بكالى گويد امير المؤمنين عليه السّلام را در يك شبى مشاهده كردم در حالى كه از بسترش بيرون شده بود و بطرف آسمان نگاه مى‏كرد، على عليه السّلام بمن گفت: اى نوف آيا خوابى يا بيدار گفتم: بيدارم يا امير المؤمنين.

فرمودند: اى نوف خوشا بحال زاهدان دنيا و راغبان به آخرت آنها گروهى مى‏باشند، كه زمين را براى خود فرش و خاك را بستر و آب را وسيله طهارت گرفتند، قرآن را براى خود شعار قرار دادند و دعا را پوشش خود ساختند و بعد مانند مسيح عليه السّلام از دنيا بريدند.

اى نوف داود عليه السّلام در هم چه ساعتى در شب ايستاد گفت: اين ساعتى است كه هر بنده‏اى در آن وقت خداوند را بخواند دعايش مستجاب مى‏گردد، مگر اينكه ده يك گير باشد و يا معرف قوم خود بوده و يا از اعوان ظلمه و يا اهل ساز و ضرب باشد.پ‏

 على عليه السّلام فرمود: در قرآن زهد را در دو كلمه بيان كرده و فرموده: از آنچه گذشته افسوس نخوريد و از آنچه به شما رسيده خوشحال نگرديد، بنا بر اين هر كس از گذشته ناراحت نباشد و از آينده خوشحال نشود هر دو طرف زهد را گرفته است.پ‏

 امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: زهد كوتاه شدن آرزوها و سپاسگزارى در هنگام‏

 

رسيدن به نعمت و پرهيز از محرمات مى‏باشد، اگر زهد نداشتيد در هنگام مشاهده حرام صبر كنيد، و در وقت رسيدن به نعمت شاكر باشيد، خداوند با برهان‏هاى روشن عذر شما را خواسته است.پ‏

 36- على عليه السّلام در يكى از خطبه‏ها در صف زاهدان فرمود: آنها گروهى بودند در دنيا زندگى مى‏كردند ولى از اهل دنيا نبودند در آن جا با مردم زندگى مى‏نمودند ولى مثل اينكه در دنيا زندگى نداشتند.

آنها در دنيا با بصيرت زندگى كردند و از آنچه مى‏ترسيدند دست باز داشتند، بدن‏هاى آنها در برابر ديدگان اهل آخرت زير و رو مى‏شد، آنها مشاهده مى‏كردند اهل دنيا از اجساد تعظيم مى‏كنند ولى آنها از مرگ دل دوستان خود سخت ناراحت بودند.پ‏

 37- على عليه السّلام در نامه خود به سهل بن حنيف فرمود: اى فرزند حنيف بمن خبر دادند كه مردى از جوان مردان اهل بصره تو را به يك مهمانى مجلل و با شكوه دعوت كرده است، تو هم با سرعت دعوت او را قبول كرده‏اى و در آن ضيافت شركت نمودى.

در آن مهمانى غذاهاى رنگارنگ مشاهده مى‏شد و كاسه‏ها يكى پس از ديگرى رد و بدل مى‏شد، من گمان نمى‏كردم تو در يك مهمانى شركت مى‏كنى كه فقير آنها مطرود و توانگران آنها شركت كرده باشند، اى فرزند حنيف متوجه باش آنچه غذائى بود كه در دهان خود مى‏جويدى.

مى‏دانستى صاحب آن منزل از كجا و از چه راهى آن سفره رنگين را چيده و آن همه غذاهاى گوناگون را از كجا تهيه كرده، اينك متوجه باش تو بايد از مشتبهات هم دست بردارى و اين گونه غذاها كه نمى‏دانى از كجا آمده بدور اندازى، و هر گاه فهميدى پاك است تناول نما.

آگاه باش هر مامومى امامى دارد كه بايد مردم به آن امام اقتداء كنند و راه او را بروند، و از انوار دانش او استفاده نمايند، اينك امام شما از دنياى خود را به دو جامه و از طعام آن به دو گرده نان بسنده كرده است.

 

پ‏

البته شما توانائى نداريد مانند من زندگى كنيد، ولى لا اقل با من همكارى و هم فكرى نمائيد و با ورع و كوشش در راه خير به من كمك كنيد، به خداوند سوگند من از دنياى شما درهمى را ذخيره نكرده‏ام و از غنائم آن مالى نياندوخته‏ام، و براى اين جامه كهنه‏ام جامه‏اى ديگر تهيه نديده‏ام.

تا آنجا كه فرمود: اگر مى‏خواستم راه برايم باز بود كه از اين عسل‏هاى ناب بخورم، و از پارچه‏هاى نرم و ابريشم بپوشم، ولى هواى نفس هرگز بر من غلبه نمى‏كند كه من هم غذاهاى گوناگون تهيه كنم و شكم خود را پر نمايم و خود را سير سازم.

شايد در حجاز و يا يمامه كسانى باشند كه قرص نانى هم نداشته باشند، و تاكنون سيرى را درك نكرده‏اند، و يا اينكه خود بخواب روم و شكم‏هاى گرسنه پيرامونم را گرفته باشند و حال من چنان باشد كه آن شاعر گفته: بيمارى تو همين بس كه تو با شكم پر بخوابى، در حالى كه پيرامون تو را گروهى گرسنه گرفته باشند كه از شدت گرسنگى به پوستى خشك شده روى آورده‏اند.پ‏

 38- روايت شده كه نوح عليه السّلام دو هزار و پانصد سال زندگى كردند و از دنيا رفت در حالى كه خشتى بالاى هم نگذاشته بود هنگام صبح مى‏گفت من به شب نخواهم رسيد و هنگام شب مى‏گفت من صبح نخواهم كرد، و پيامبر ما صلى اللَّه عليه و آله نيز چنين بود و خشتى روى خشت قرار نداد و منزلى براى خود درست نكرد.

اما ابراهيم عليه السّلام لباس پشمى در بر مى‏كرد و نان جو مى‏خورد يحيى عليه السّلام نيز لباس او ليف بود و از برگ درختان مى‏خورد، سليمان عليه السّلام نيز با اينكه سلطنت داشت لباسى موئى در بر مى‏كرد، و هنگام شب دست‏ها را در گردنش مى‏گرفت و تا صبح نماز مى‏خواند و اشك مى‏ريخت، و خوراكش از محل فروش زنبيل‏هائى بود كه خود مى‏بافت.پ‏

 روايت شده كه پيامبر ما صلى اللَّه عليه و آله يكى از روزها گرسنه شد و سنگى را بر شكمش بست، و بعد فرمود: به افرادى كه به نفس خود احترام مى‏كنند و خود را براى آن پست كرده‏اند، و بسا كسانى كه بدنهاى آن‏ها پوشيده و در نعمت و رفاه بسر مى‏برند

 

در حالى كه روز قيامت برهنه و گرسنه خواهند بود.پ‏

 چه بسا افرادى كه در نعمت فرو رفته‏اند و از خدا و رسول استفاده مى‏كنند در حالى كه روز قيامت هيچ بهره‏اى نخواهند داشت، آگاه باشيد كه اعمال بهشتيان در جاى بالائى قرار دارد، و كارهاى اهل دوزخ در جاى پستى قرار گرفته، و بدانيد كه شهوت يك ساعت، اندوهى طولانى را در قيامت خواهد آورد.پ‏

 سويد بن غفله گويد: خدمت على عليه السّلام رسيدم بعد از اينكه بر خلافت استقرار پيدا كرده بود، امام عليه السّلام روى حصير كوچكى نشسته بود و در اطاق جز آن حصير فرش ديگرى نبود، عرض كردم يا امير المؤمنين بيت المال در دست شما مى‏باشد و من در اينجا از احتياجات منزل چيزى مشاهده نمى‏كنم.

امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: اى فرزند غفله مرد عاقل از خانه‏اى كه منتقل خواهد شد و بجاى ديگرى خواهد رفت توجه نمى‏كند و اثاث و متاعى براى آن فراهم نمى‏سازد، ما خانه و محل آسايش ديگرى داريم كه بزودى به آنجا انتقال مكان خواهيم كرد.پ‏

 على عليه السّلام هنگامى كه مى‏خواست خود را بپوشاند وارد بازار مى‏شد و دو جامه مى‏خريد، بهترش را به قنبر مى‏داد و ديگرى را خود در بر مى‏كرد، بعد نزد نجار مى‏رفت و آستين‏ها را مى‏كشيد و مى‏گفت زيادى‏ها را قطع كنيد كه در جايى ديگر مصرف خواهد شد، حسن و حسين عليهما السّلام از آن براى بازار كيسه درست خواهند كرد.پ‏

 

 رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمود: هيچ كس خداوند را مانند زهد، در دنيا عبادت و پرستش نكرده است.