پبصائر: عنبسة بن خنيس گفت: خدمت حضرت صادق عليه السّلام بودم كه محمّد بن عبد اللَّه بن حسن وارد شد سلام كرد و رفت امام صادق عليه السّلام دلش بحال او سوخت و گريه كرد عرضكردم كارى نسبت باو نموديد كه سابقه نداشت فرمود دلم بحالش سوخت در پى كارى است كه مربوط باو نيست در كتاب اسم او را جزء خلفاى اين امت نيافتم و نه جزء پادشاهان.پ بصائر: ابن اذينه از جماعتى نقل كرد كه شنيده بودند از حضرت صادق عليه السّلام وقتى راجع بمحمّد از او سؤال كرده بودند فرمود: در نزد من دو كتاب است اسم هر پيامبر و پادشاه در آنها است بخدا قسم محمّد بن عبد اللَّه در هيچ كدام از آن كتابها نيست.پ بصائر: فضيل سكره گفت: خدمت امام صادق رسيدم فرمود: ميدانى فضيل؟ در چه نگاه ميكردم عرضكردم نه فرمود: تماشا ميكردم در كتاب فاطمه عليها السّلام هر پادشاهى كه بفرمانروائى برسد اسم او در آن كتاب است با اسم
پدرش براى فرزندان حسن در آن چيزى نيافتم.
سه روايت ديگر با طرق مختلف در همين مورد از حضرت صادق نقل مىشود.پ بصائر: على بن ابى حمزة از وليد بن صبيح گفت: حضرت صادق عليه السّلام بمن فرمود: يا وليد من در مصحف فاطمه عليها السّلام نگاه كردم براى فرزندان فلان در آن چيزى حز مانند گرد و خاك كفش نديدم.