آيات: مائده: إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ. وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ. سوره ابراهيم: فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ. تفسير: در جلد نهم تاويل آيه اولى خواهد آمد منظور از (الَّذِينَ آمَنُوا) در هر دو آيه ائمه عليهم السّلام هستند و بزودى اخبار متواتر از طريق شيعه و سنى در اين مورد خواهيم آورد. وجوب دوست داشتن و محبت آنها و اعتقاد بامامتشان ثابت شده اما آيه دوم در اخبار زياد مورد اعتماد خواهد آمد كه مقصود از ذريه، آنهايند در دعاى ابراهيم عليه السّلام. ابراهيم دعا كرد براى شيعيان آنها دعا كرد كه دلهايشان متمايل بائمه گردد. از حضرت باقر عليه السّلام در روايت عياشى نقل شده كه فرمود: در دعاى خود، ابراهيم همه مردم را در نظر نگرفته بود بلكه شما و هم عقيدههاى شما مورد نظر ابراهيم هستيد مثل شما مانند موى سفيدى است بر پيكر گاوى سياه.
در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل ميكند كه فرمود: ابراهيم خانه كعبه را مورد نظر نگرفته اگر نه بايد ميگفت دلهاى مردم را متوجه آن بكن. بخدا قسم ما مقصود از دعاى ابراهيم هستيم آنجا كه ميگويد: دلهاى مردم را متمايل بآنها بگردان. در بصائر: از حضرت صادق عليه السّلام نقل ميكند كه فرمود: دلهاى مردم را متمايل بما گردانيد. على بن ابراهيم از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه فرمود: خداوند از اين آيه وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ منظور از ثمرات، ثمرات دلها است يعنى دوستى ايشان كه موجب توجه مردم بآنها شود اخبار در اين مورد بطور كلى خواهد آمد. امالى صدوق: على بن الحسين از فاطمه صغرى از حسين بن على از مادرش فاطمه زهرا عليها السّلام نقل كرد كه فرمود: پيامبر اكرم پيش ما آمد در شب عرفه، فرمود: خداوند عزيز مباهات و افتخار كرد بتمام شما و شما را آمرزيد بطور عموم و على را خصوصا مورد عنايت قرار داد. من پيامبر خدايم بسوى شما بىآنكه حمايت از خويشاوندانم كنم اينك جبرئيل بمن خبر ميدهد كه سعادتمند يعنى بتمام معنى سعادتمند و سعيد واقعى كسى است كه على را دوست داشته باشد در زمان حياتش و بعد از درگذشت او. و شقى شقاوتمند كامل و واقعى كسى است كه با على عليه السّلام دشمنى ورزد در حيات و بعد از درگذشتش. امالى صدوق: جابر جعفى از حضرت صادق عليه السّلام از آباء گرام خود نقل كرد كه مردى خدمت پيامبر اكرم آمده گفت يا رسول اللَّه آيا هر كس بگويد لا اله الا اللَّه مؤمن است؟ فرمود: دشمنى ما شامل يهود و نصارى مىشود شما داخل بهشت نخواهيد شد مگر اينكه مرا دوست داشته باشيد و دروغ ميگويد كسى كه گمان ميكند مرا دوست ميدارد ولى با اين يعنى على عليه السّلام دشمن باشد.
اختصاص: عبد الرحمن جعفى گفت من و عمويم حصين بن عبد الرحمن خدمت حضرت صادق رسيديم، امام عمويم را نزديك خود خوانده پرسيد اين كيست؟ جوابداد پسر برادرم اسماعيل است. فرمود خدا اسماعيل را رحمت كند و از كردار زشتش درگذرد. حالش چطور است. عرضكرديم خوب بود و ما نيز خوب هستيم تا موقعى كه افتخار مودّت شما را داشته باشيم.
فرمود: حصين مبادا مودت ما را كوچك شمارى چون مودت ما از باقيات الصالحات است. عمويم گفت من هرگز كوچك نمىشمارم خدا را بر اين نعمت سپاسگزارم. امالى: محمّد بن عبد الرحمن بن ابى ليلى از پدر خود نقل كرد كه گفت پيامبر اكرم فرمود ايمان ندارد شخص مگر مرا از خود بيشتر دوست داشته باشد و خانواده مرا از خانواده خود و عترت مرا از عترت خود و ذات مرا (يعنى هر چه بمن انتساب دارد غير از چيزهائى كه قبلا ذكر شد) از ذات خود و گفت يكى از مردم گفت اى عبد الرحمن پيوسته براى ما احاديثى را نقل ميكنى كه باعث زنده شدن دلها مىشود. امالى: عبد اللَّه بن عباس از پدرش از جد خود نقل كرد كه پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: خدا را دوست بداريد بواسطه نعمتهائى كه بشما عنايت كرده و مرا دوست بداريد بواسطه دوستى خدا و اهل بيت مرا دوست بداريد بواسطه دوستى من. علل الشرائع: زيد بن ثابت گفت پيامبر اكرم فرمود هر كس على را دوست داشته باشد در زمان حيات و بعد از فوتش خداوند براى او مقرر ميدارد امن و ايمان بمقدار فاصله طلوع خورشيد و غروب آن و هر كس او را دشمن بدارد در حيات و بعد از مرگش بمثل جاهليت خواهد مرد و مورد محاسبه قرار ميگيرد بواسطه اعمالى كه انجام داده. امالى: ابو حمزه ثمالى از حضرت باقر عليه السّلام از آباء گرام خويش نقل
كرد كه پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله بعلى عليه السّلام فرمود: يا على محبت تو در دل هر مرد مؤمنى كه ثابت شود اگر يك قدم او بلغزد پاى ديگرش ثابت مىشود تا با محبت تو وارد بهشت گردد. قرب الاسناد: ازدى گفت حضرت صادق عليه السّلام فرمود: هر كس ما را دوست داشته باشد خداوند از آن دوستى بهرهمندش ميكند گر چه اسير در دست ديلميان باشد و هر كه ما را براى غير خدا دوست داشته باشد خداوند با او هر چه بخواهد انجام ميدهد. محبت ما خانواده گناهان را از بندگان ميزدايد همان طورى كه باد شديد برگ را از درخت ميريزد. عيون الاخبار و خصال: داود بن سليمان از حضرت رضا از آباء گرامش نقل ميكند كه پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: چهار دسته هستند كه من از آنها شفاعت ميكنم روز قيامت گر چه با گناه تمام اهل زمين بيايند.
1- كمككننده باهل بيتم.
2- برآورنده نيازهاى آنها هنگام اضطرار ايشان بآن.
3- دوست دار ايشان با دل و زبان.
4- دفاعكننده از آنها با دستش. توضيح: ابن شيرويه در فردوس از على عليه السّلام روايت ميكند كه پيامبر اكرم فرمود چهار نفرند كه من از آنها روز قيامت شفاعت ميكنم.
1- كسى كه بازماندگان مرا گرامى بدارد.
2- برآورنده حوائج آنها.
3- سعىكننده در كارهاى ايشان هنگامى كه راهى بآن نداشته باشند.
4- و دوستدار ايشان با دل و زبان. خصال: ابو سعيد خدرى گفت: پيامبر اكرم فرمود: هر كس باو روزى شود حبّ ائمه از اهل بيت من بخير دنيا و آخرت رسيده، نبايد شكى داشته باشد در اينكه بهشتى است همانا در محبت اهل بيت من بيست امتياز است. ده
امتياز آن در دنيا است و ده امتياز در آخرت.
اما در دنيا: زهد و اشتياق بعمل ورع در دين و علاقه بعبادت و توبه قبل از مرگ و آمادگى و شوق براى شبزندهدارى بعبادت و قطع اميد از آنچه در دست مردم است و حفظ دستور خدا و نهى او نهم دشمنى دنيا و دهم سخاوت.
و اما در آخرت، نامه عملش گشوده نميشود و براى حساب اعمال ترازو نمىنهند و نامه عملش را بدست راستش ميدهند و باو برات آزادى از آتش جهنم خواهند داد و چهرهاش سفيد مىشود و از زيورهاى بهشت ميپوشد و در باره صد نفر از فاميل خود ميتواند شفاعت كند. خداوند با ديده رحمت باو توجه ميكند و از تاجهاى بهشت بر سر ميگذارد دهم وارد بهشت مىشود بدون حساب خوشا بحال دوستداران اهل بيت من. عيون اخبار الرضا: از حضرت رضا عليه السّلام از آباء گرامش نقل ميكند كه پيامبر اكرم فرمود: يا على خداوند آمرزيد تو و خانواده و شيعهات را و دوستان شيعيانت و دوست دوست شيعه ترا مژده باد كه تو انزع البطين هستى (انزع يعنى) از شرك جداشدهاى و پر از علم هستى (معنى بطين). عيون: باسناد تميمى از حضرت رضا از آباء گرام خود نقل ميكند كه پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود هر كه دوست دارد كه چنگ بزند بعروة الوثقى بايد چنگ بزند بمحبت على و اهل بيت من. عيون: با همين اسناد پيامبر اكرم فرمود: هر كه ما اهل بيت را دوست بدارد خداوند او را روز قيامت با امان محشور ميكند. عيون با همين اسناد پيامبر اكرم بعلى عليه السّلام فرمود: هر كس ترا دوست داشته باشد با پيمبران خواهد بود در درجه ايشان روز قيامت، و هر كس بميرد در حال دشمنى با تو باكى نيست كه يهودى بميرد يا نصرانى. عيون: پيامبر اكرم در حالى كه دست على را گرفته بود فرمود هر كس
گمان كند مرا دوست ميدارد و حال اينكه اين شخص را دوست نميدارد دروغ گفته. عيون: با همين اسناد پيامبر اكرم فرمود: اول چيزى كه از بنده ميپرسند حب ما اهل بيت است. مجالس مفيد و امالى: ابو اسحاق سبيعى گفت رفتيم پيش مسروق اجدع، ميهمانى داشت كه او را نمىشناختيم مشغول غذا خوردن بودند، ميهمان گفت من با پيامبر اكرم بودم در خيبر همين كه اين حرف را زد فهميديم كه از اصحاب پيامبر بوده.
گفت: صفيه دختر حى بن اخطب خدمت پيامبر اكرم آمده گفت يا رسول اللَّه من مثل ساير زنان تو نيستم پدر و برادر و عمويم كشته شده اگر براى شما پيش آمدى بكند مرا بكه ميسپارى. پيامبر اكرم فرمود: باين، اشاره بعلى بن ابى- طالب كرد.
سپس گفت: مايل نيستيد براى شما حديثى كه حارث بن اعور برايم نقل كرده بگويم گفتيم چرا گفت خدمت على بن ابى طالب رسيدم فرمود: براى چه آمدهاى اعور! عرض كرد محبت تو يا امير المؤمنين. فرمود ترا بخدا؟ گفتم بخدا سوگند سه مرتبه مرا قسم داد سپس فرمود بندهاى از بندگان خدا نيست كه دلش را بايمان خداوند آزمايش كرده باشد مگر اينكه محبت ما را در قلب خود مىيابد او ما را دوست ميدارد.
و بندهاى نيست از بندگان خدا كه مورد خشم خدا قرار گرفته باشد مگر اينكه او بغض ما را در قلب خود مىيابد و ما را دشمن ميدارد.
محب و دوستدار ما منتظر رحمت است درهاى رحمت بروى او گشوده شده و دشمن ما در كنار گودالى از آتش جهنم است گوارا باد اهل رحمت را رحمتشان و مرگ بر دوزخيان باد در جايگاهشان. امالى ابن شيخ: عباس بن عبد المطلب (رضى اللَّه عنه) گفت عرض كردم
يا رسول اللَّه ما را با قريش چكارى است كه هر وقت با يك ديگر روبرو ميشوند با صورتهاى شاد و شادمان هستند ولى وقتى ما را مىبينند بر خلاف اينست.
پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم خشمگين شد سپس فرمود قسم بآن كسى كه جانم در دست اوست ايمان وارد قلب كسى نميشود مگر اينكه شما را بواسطه خدا و پيامبر دوست داشته باشد. مجالس مفيد: عمران بن حصين گفت: من و عمر بن خطاب خدمت پيامبر اكرم نشسته بوديم على عليه السّلام نيز پهلويش نشسته بود. پيامبر اين آيه را خواند أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا ما تَذَكَّرُونَ.
امير المؤمنين عليه السّلام چون گنجشكى بلرزه افتاد «1» پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود ترا چه شد كه ناراحت شدى. عرضكرد چگونه ناراحت نشوم كه خداوند ميفرمايد: ما را خليفه زمين قرار ميدهد پيامبر اكرم فرمود ناراحت نشو بخدا سوگند ترا دوست نميدارد مگر مؤمن و دشمنى با تو نمىكند مگر منافق. مجالس مفيد: جابر از حضرت باقر از آباء گرام خود نقل كرد كه فرمود وقتى پيامبر اكرم اعمال حج خود را در حجة الوداع انجام داد سوار بر مركب خود شد و اين چنين ميفرمود: داخل بهشت نميشود مگر كسى كه مسلمان باشد.
ابو ذر از جاى حركت كرده گفت يا رسول اللَّه اسلام چيست؟ فرمود:
اسلام عريان است لباس او تقوى است و زينت آن حياء و ملاك و قوامش ورع و كمال آن دين و ثمره آن عمل و براى هر چيزى اساسى است و اساس اسلام محبت ما خانواده است.
مجالس مفيد: زاذان گفت از سلمان شنيدم ميگفت من پيوسته على را دوست ميدارم پيامبر اكرم را ديدم كه بر ران على ميزد و ميفرمود دوستدار تو دوستدار من است و دوستدار من دوست خداست و دشمن تو دشمن من است و دشمن من دشمن خداست. مجالس مفيد: صالح بن ميثم تمار گفت در كتاب ميثم ديدم. نوشته بود شبى در خدمت امير المؤمنين عليه السّلام بودم بما فرمود هيچ بندهاى نيست كه خداوند قلبش را بايمان امتحان كرده باشد مگر اينكه محبت ما را در قلب خود مييابد و هيچ بندهاى نيست كه مورد خشم خدا قرار گرفته باشد مگر اينكه بغض و دشمنى ما را در دل خود مىيابد ما با شادمانى دوست خود شاد ميشويم و دشمنى دشمن خود را ميشناسيم، محب و دوست ما بواسطه محبت ما مورد رشگ قرار ميگيرد و هر روز منتظر رحمت خدا است. دشمن ما پايش بر كنار گودالى از آتش قرار دارد اين كناره او را سرازير آتش جهنم نموده. درهاى رحمت بر روى اصحاب رحمت گشوده شده گوارا باد براى اهل رحمت رحمتشان و مرگ باد بر دوزخيان در قرارگاهشان.
هر بندهاى كه كوتاهى در محبت ما نداشته باشد بواسطه خير و صلاحى است كه خداوند در قلبش قرار داده هرگز ما را دوست نميدارد كسى كه دشمن ما را دوست داشته باشد چنين چيزى در يك قلب جمع نخواهد شد. خداوند براى يك فرد دو قلب قرار نداده كه با يكى گروهى را دوست داشته باشد و با قلب ديگر گروهى ديگر را. و كسى كه ما را دوست داشته باشد او محبت ما را خالص ميكند همان طورى كه طلا را خالص مينمايد و غش در آن نيست.
ما نجيبانيم و نوادهگان و اولاد ما اولاد انبياء هستند. و من وصى اوصياء هستم و من حزب اللَّه و حزب پيامبرش هستم و گروه ستمكار حزب شيطانند هر كس مايل است حال خود را در محبت ما بداند قلب خويش را آزمايش نمايد اگر در دل خود محبت كسانى را كه عليه ما تحريك ميكنند يافت بايد بداند
كه خداوند دشمن اوست و جبرئيل و ميكائيل و خداوند دشمن كافران است. مجالس المؤمنين: بشر بن غالب از حسين بن على عليهما السّلام نقل كرد كه فرمود هر كه ما را در راه خدا دوست داشته باشد ما و آنها وارد ميشويم بر پيامبرمان باين صورت دو انگشت خود را بهم نزديك كرد اما كسى كه ما را دوست داشته باشد براى دنيا مسلم است كه دنيا شامل نيكوكار و تبهكار مىشود. مجالس مفيد: ابو داود سبيعى از ابو عبد اللَّه جدلى نقل كرد كه حضرت على بن ابى طالب عليه السّلام بمن فرمود بتو بگويم آن حسنهاى را كه هر كس آن حسنه را انجام دهد از وحشت روز قيامت در امان است و آن گناهى كه هر كس بجا آورد برو او را در آتش مياندازند گفتم بفرمائيد يا امير المؤمنين فرمود حسنه حبّ ما و سيئه بغض و دشمنى با ما است. مجالس المؤمنين: عيسى بن احمد از حضرت امام على النقى از آباء گرام خود از امير المؤمنين عليه السّلام نقل كرد كه پيامبر اكرم فرمود چهار دسته هستند كه من شفيع آنها هستم در روز قيامت. دوستدار اهل بيتم و علاقمند بآنها. دشمن با دشمنان ايشان و برآورنده نيازهاى آنها و كوششكننده در راه گرفتارى ايشان. مجالس المؤمنين: انس بن مالك گفت مردى از پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله راجع بروز قيامت پرسيد فرمود چه آماده كردى براى قيامت عرضكرد علاقه بخدا و پيامبر فرمود تو با همان كسانى هستى كه آنها را دوست ميدارى. علل الشرائع: حكم بن ابى ليلى گفت پيامبر اكرم فرمود ايمان ندارد شخص مگر اينكه مرا از خود بيشتر دوست داشته باشد و عترتم را بيشتر از عترت خود و خانوادهام را بيشتر از خانواده خود و ذات مرا (آنچه بمن انتساب دارد غير از آنچه ذكر شد) بيشتر از ذات خود. علل الشرائع: عبد اللَّه هاشمى گفت از محمّد بن على عليه السّلام شنيدم ميفرمود كه پيامبر اكرم فرمود بمردم در حالى كه خدمت آن جناب اجتماع كرده بودند:
خدا را دوست بداريد بواسطه نعمتهائى كه بشما عنايت كرده و مرا دوست بداريد براى خدا و خويشاوندانم را بواسطه من. معانى الاخبار: ابن بكير از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه فرمود:
هر كه ما را دوست داشته باشد با اينكه در محلى باشد كه موجب ننگ او نشود چنين شخصى از مؤمنين خالص خدا است گفتم فدايت شوم محلى كه موجب ننگ او نشود چيست فرمود او را بزنازادگى نسبت ندهند. معانى الاخبار: احمد بن مبارك گفت مردى بحضرت صادق عليه السّلام عرضكرد حديثى روايت شده كه مردى بحضرت امير المؤمنين عليه السّلام عرضكرد من شما را دوست دارم فرمود تنپوشى براى فقر و تنگدستى تهيه كن فرمود اين طور نيست او فرموده براى روز تنگدستى خود تنپوشى فراهم كردهاى يعنى روز قيامت. معانى الاخبار: ثعلبه از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه شخصى از منزل خود خارج مىشود براى كارى كه دارد برميگردد با اينكه سخنى از خدا بر زبان نياورده (و يادى از خدا نكرده) اما نامه عملش پر از حسنه ميگردد.
گفت عرضكردم چگونه چنين مىشود. فرمود بگروهى ميگذرد كه حرف ما اهل بيت را ميزنند. تا او را مشاهده ميكنند ميگويند حرف نزنيد كه اين شخص دوستدار آنها است ملك موكّل بر او بملك ديگر ميگويد بنويس حمايت كرد از آل محمّد در فلان روز و موجب وحشت دشمنان ما شد. امالى صدوق: ابن عباس گفت پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود ولايت من و اهل بيتم امان از آتش جهنم است. امالى صدوق: ابو قدامه گفت پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: هر كس خدا بر او منت نهد بمعرفت اهل بيت من و ولايت آنها برايش خداوند تمام خير و نيكى را جمع نموده. امالى صدوق: ابو بصير گفت حضرت صادق عليه السّلام فرمود هر كس واجبات را بجا آورد و از محرمات پرهيز نمايد و در ولايت اهل بيت پيامبر طريق احسن
را بهپيمايد و از دشمنان خدا بيزارى جويد از هر درب هشتگانه بهشت كه مايل است وارد مىشود. امالى صدوق: ابن نباته گفت امير المؤمنين عليه السّلام فرمود از پيامبر اكرم شنيدم ميفرمود من بهترين فرزند آدمم و تو يا على و ائمه بعد از تو سرور امت من هستيد هر كه ما را دوست بدارد خدا را دوست داشته و هر كه با ما دشمن باشد با خدا دشمنى كرده هر كه با ما ولايت داشته باشد با خدا ولايت دارد و هر كس با ما دشمنى نمايد با خدا دشمنى كرده و هر كه ما را اطاعت كند خدا را اطاعت كرده و هر كه با ما مخالفت ورزد با خدا مخالفت ورزيده. خصال: از جمله احاديث اربعمائة (چهارصدتا) امير المؤمنين عليه السّلام فرمود هر كه بما چنگ زند بهدف ميرسد و هر كه از غير راه ما برود غرق مىشود براى محبين و دوستان ما فوجهائى از رحمت خدا است و براى دشمنان ما نيز فوجهائى از خشم خدا.
و فرمود هر كه ما را با دل دوست داشته باشد و با زبان كمك كند و بكمك ما با دشمنانمان با دست خود بجنگد با ما خواهد بود در درجهى ما و هر كه با دل ما را دوست داشته باشد و بزبان كمك كند ولى بهمراه ما با دشمنانمان نجنگد او يك درجه كمتر از اولى است و هر كه ما را با دل دوست بدارد ولى با زبان كمك نكند و نه با دست، او در بهشت است و هر كه ما را با دل دشمن بدارد و با زبان دوست بر ضرر ما كار كند او با دشمن ما در جهنم است و هر كه با دل دشمن بدارد و بر ضرر ما بوسيله دست و زبان كمك نكند در جهنم است.
فرمود من پشتيبان مؤمنينم و مال پيشتيبان ستمكاران. بخدا سوگند دوست نميدارد مرا مگر مؤمن و دشمن نميدارد مرا مگر منافق. علل الشرائع: زيد بن ثابت گفت پيامبر اكرم فرمود هر كه دوست بدارد على را در حيات من و بعد از مرگم خداوند براى او امن و ايمان را مينويسد در طول عمر و هر كه او را دشمن بدارد در حيات من و بعد از مرگم بمرگ جاهليت
مرده و نسبت بكردارش محاسبه خواهد شد. محاسن: عثمان بن زرين از ديگرى روايت كرد كه امير المؤمنين عليه السّلام فرمود شش امتياز است هر كه داراى آن باشد در پيشگاه پروردگار است و در طرف راست او است (يعنى خيلى مورد توجه خدا است).
: خداوند دوست دارد مسلمانى را كه براى برادر خود دوست بدارد آنچه را براى خود دوست ميدارد و ناپسند شمارد براى او آنچه براى خود ناپسند ميشمارد و ولايت خوبى داشته باشد (با ائمه عليهم السّلام) و آشنا بمقام من باشد و پيروى از من كند و منتظر عاقبت من باشد (شايد منظور ظهور امام عليه السّلام است). محاسن: بكر بن صالح از حضرت رضا عليه السّلام نقل كرد كه فرمود هر كس ميخواهد خداوند بدون پرده باو توجه داشته باشد و او نيز بىپرده خدا را ببيند دوست بدارد آل محمّد (ص) را و بيزارى جويد از دشمنان آنها و پيرو امام مؤمنين از آل محمّد باشد در اين صورت روز قيامت خدا بدون پرده او را مورد توجه قرار ميدهد و او خدا را بىپرده مىبيند.
توضيح: شايد منظور از تماشا و ديدار خدا ديدار پيامبر و ائمه عليهم السّلام است چنانچه در خبر نيز رسيده يا ديدن رحمت خدا است و يا منظور كمال عرفان است و منظور از ديدن خدا نيز لطف و احسان و توجه اوست چنين استعمالهائى بصورت مجاز در قرآن معمول است و هم در حديث و زبان عرب پس منظور از بدون پرده يعنى بيواسطه. محاسن: مفضل از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه فرمود هر كه اهل بيت را دوست داشته باشد و محكم كند حب ما را در دل خويش سرچشمههاى حكمت از زبانش جارى مىشود، ايمان در دلش تجديد مىگردد و براى او عمل هفتاد پيامبر را مىنويسند با هفتاد صديق و هفتاد شهيد و عمل هفتاد عابدى را كه هفتاد سال عبادت خدا را كرده باشد.
محاسن: بشر بن غالب از حسين بن على عليه السّلام نقل كرد كه فرمود يا بشر بن غالب! هر كه ما را دوست بدارد فقط براى خدا ما و او خواهيم آمد مانند بين اين دو انگشت سبابه خود را جمع نمود. و هر كه ما را دوست داشته باشد فقط براى دنيا زمانى كه امام قيام نمايد عدالت او شامل نيكوكار و تبهكار هر دو مىشود:
توضيح: يعنى او از عدالت امام فقط در دنيا بهرهمند مىشود كه فاجر نيز از همين عدالت بهره مىبرد. محاسن: ابن ابى ليلى از حسين بن على عليه السّلام نقل كرد كه پيامبر اكرم فرمود: در راه محبت اهل بيت پايدار باشيد زيرا هر كه بملاقات خدا با مودت ما اهل بيت برود داخل بهشت مىشود بشفاعت ما، قسم بآن كسى كه جانم در دست اوست هيچ كس بهرهمند از عمل خود نميشود مگر با شناخت حق ما. محاسن: ابو كلده از حضرت باقر عليه السّلام نقل كرد كه پيامبر اكرم فرمود بشاشت و آسايش و رحمت و نصرت، آسودگى و در تنگدستى نبودن و خشنودى و رضوان و گشايش و راهيابى و ظهور و تمكين و غنيمت و محبت از جانب خدا و پيامبر اختصاص دارد بكسى كه على را دوست داشته باشد و از او پيروى نمايد. محاسن: مدرك بن عبد الرحمن از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه فرمود هر چيزى اساسى دارد اساس اسلام دوستى ما اهل بيت است. محاسن: حفص دهّان گفت حضرت صادق عليه السّلام بمن فرمود بالاتر از هر عبادت عبادتى است و محبت ما اهل بيت بهترين عبادت است. محاسن: محمّد بن على از فضيل نقل كرد كه بحضرت ابو الحسن عليه السّلام عرضكردم چه چيز بيشتر موجب تقرب بخدا مىشود از واجبات فرمود: بهترين چيزى كه موجب تقرب بندگان بخدا مىشود اطاعت خدا و پيامبر و دوستى خدا و پيامبر است و اولى الامر. حضرت باقر عليه السّلام ميفرمود دوست داشتن ما ايمان است و دشمنى با ما كفر.
بصائر: زيد شحام گفت: حضرت صادق عليه السّلام بمن فرمود علاقه بما ايمان و دشمنى با ما كفر است. كامل الزيارات: ايوب بن حر برادر اديم گفت از حضرت صادق عليه السّلام شنيدم ميفرمود شما ما را براى طلا و نقرهاى كه نزد ما است دوست نداشتهايد.
دوستان پس از شنيدن اين خبر گفتند درست است شما ارزش طلا و نقره را ميدانيد از نظر ائمه عليهم السّلام كه در مقابل نعمتهاى آخرت بىارزش است.
يا دوستان گفتند شما از محل طلا و نقره خبر داريد كه دنيا را بخواهيد با خلفاى جور بايد همآهنگ شويد شما كه آنها را رها كردهايد و متمسك بولايت اهل بيت شدهايد پس براى طلا و نقره دم از محبت آنها نمىزنيد. محاسن: جابر از حضرت باقر عليه السّلام نقل كرد پيامبر اكرم فرمود:
رحمت و آسايش و رستگارى و پيروزى و آسودگى و بركت و آمرزش و سلامتى و تندرستى و بىنيازى از مردم و بشارت و شادمانى و خشنودى و نزديكى بخدا و خويشاوندى با ائمه و يارى و ظفر و تمكين قدرت و سرور و محبت از جانب خداوند تبارك و تعالى اختصاص بكسى دارد كه على بن ابى طالب را دوست بدارد و او را ولى امر بداند و از او پيروى كند و بمقامش اقرار نمايد و جانشينانش را پس از او دوست بدارد و بر من لازم است كه آنها را مشمول شفاعت خود كنم و بر خداوند لازم است دعاى مرا در باره آنها مستجاب نمايد ايشان پيروان من هستند و هر كه پيرو من باشد از من است. در باره من و جانشينانم پس از من مثل ابراهيم جارى است زيرا من از ابراهيم و ابراهيم عليه السّلام از من است دين او دين من و سنت او سنت من است و من از او برتر و افضلم و فضل او از فضل من است سخن مرا سخن پروردگارم تصديق مىنمايد ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ. محاسن: ابو حمزه ثمالى گفت: على بن الحسين عليه السّلام فرمود: پيامبر اكرم فرموده: در بهشت سه درجه است و در جهنم نيز سه نوع بدبختى است بالاترين درجه بهشت مخصوص كسى است كه ما را با دل دوست بدارد و با دست يارى كند
و در درجه دوم كسانى هستند كه ما را بدل دوست دارند و با زبان يارى ميكنند و در درجه سوم كسانى هستند كه بدل ما را دوست ميدارند و در پائينترين عذابگاه جهنم كسانى هستند كه ما را بدل دشمن ميدارند و با زبان و دست عليه ما كار ميكنند و در درجه خفيفتر از آن كسانى هستند كه ما را بدل دشمن دارند و با زبان عليه ما كار ميكنند در درجه سوم كسانى هستند كه فقط با دل ما را دشمن ميدارند. محاسن: عمرو بن ابى المقدام از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم بامير المؤمنين عليه السّلام فرمود مثل تو مانند قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ است هر كه يك بار بخواند مثل اين است كه يك سوم قرآن را خوانده و هر كه دو بار بخواند دو سوم قرآن را و هر كه سه مرتبه بخواند مثل اين است كه تمام قرآن را خوانده.
همچنين هر كس ترا با دل دوست داشته معادل ثواب يك سوم از اعمال بندگان باو ميدهند و هر كه ترا با دل دوست داشته باشد و با زبان ياريت كند باو دو سوم از ثواب اعمال بندگان را ميدهند و هر كس ترا با دل دوست داشته باشد و با زبان و دست خود يارى كند معادل ثواب تمام بندگان باو ميدهند.
توضيح: شايد منظور ثواب اعمال بندگان غير محب است بطور فرضى.
يا ثواب اعمال محبين بجز ثواب حب و علاقه يعنى اعمال اعضاء. اما ظاهر جز اين است كه بآنها داده مىشود معادل ثواب اعمال بندگان از روى استحقاق گر چه آنچه بر آنها تفضل ميفرمايد بيشتر از اين است. تفسير عياشى: ابو عبيده حذاء گفت خدمت حضرت باقر عليه السّلام رسيدم.
عرضكردم فدايت شوم گاهى كه شيطان مرا تنها يابد نفس مرا آلوده ميكند بعد بياد دوست داشتنم شما را مىافتم و اينكه خدمت شما ميرسم باز خوشحال ميشوم فرمود: اى زياد مگر دين جز حبّ است مگر اين آيه را نشنيدهاى إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ اگر خدا را دوست داريد از من پيروى كنيد تا خدا شما را دوست داشته باشد.
توضيح: شايد استشهاد بآيه يا به جهت اين است كه دوستى با آنها دوستى با خدا است يا باينكه حب تكميل نميشود مگر با متابعت. تفسير عياشى: بشر دهان از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد: كه فرمود:
شما ما را شناختيد در ميان منكرين زياد و بما علاقه پيدا كرديد در ميان دشمنان فراوان كه ما داريم.
گاهى علاقه بخدا در راه خدا و پيامبر است و گاهى علاقه در راه دنيا است آنچه در راه خدا و پيامبر باشد پاداش آن بر خدا است و آنچه در راه دنيا باشد چيزى نيست دست خود را بعلامت بىارزش بودن تكان داد.
سپس فرمود اين مرجئه و قدريها و خوارج همه مدعى هستند كه خودشان بر حق ميباشند ولى شما ما را در راه خدا دوست ميداريد سپس اين آيات را خواند. أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا. مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ. إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ.
توضيح: شايد منظور اين باشد كه علاقه و حب با خدا در صورتى سودمند است كه همراه با عمل بدستور خدا و پيروى از كسى كه خداوند دستور اطاعتش را داده باشد اما مخالفين گر چه خدا را دوست ميدارند ولى چون مخالفت با فرمان خدا كردهاند اين محبت براى ايشان سودى ندارد. آنگاه استشهاد بآيات ميفرمايد براى توجه دادن بمخالفت كردن آنها امر خدا را و با ذكر آيه آخرى ميفهماند كه علامت دوست داشتن خدا پيروى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله است. تفسير عياشى: بريد بن معاوية عجلى گفت خدمت حضرت باقر عليه السّلام بودم كه يك نفر تازه وارد از خراسان داخل شد كه پياده آمده بود پاهاى خود را نشان داد كه پينه بسته بود گفت بخدا قسم مرا از اين راه دور خدمت شما نياورده مگر محبت شما اهل بيت. حضرت باقر عليه السّلام فرمود بخدا قسم اگر ما را سنگى دوست داشته باشد خداوند او را با ما محشور ميكند
هل الدين الا الحب
مگر
دين غير حب و دوستى است خداوند فرموده: إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ. تفسير عياشى: ربعى پسر عبد اللَّه گفت بحضرت صادق عرضكردند فدايت شويم ما بچههاى خود را بنام شما و پدران گرامتان مىناميم آيا اين كار براى ما سودمند است. فرمود آيا دين جز محبت است خداوند ميفرمايد إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ.
توضيح: جواب اين است كه نام نهادن فرزندان بنام ائمه عليهم السّلام از حبّ و دوستى سرچشمه ميگيرد. تفسير امام: پيامبر اكرم از جبرئيل از جانب خدا نقل كرد كه فرمود بندگان من بزرگترين اطاعت و با ارزشترين آنها را بجاى آوريد گر چه در مورد بقيه اطاعتها كوتاهى داشته باشيد. و رها كنيد بزرگترين و زشتترين گناهان را تا پىگيرى نكنم با شما در باره ساير گناهان. بزرگترين اطاعتها توحيد و تصديق پيامبر من و تسليم در مقابل كسانى كه او جانشين خود قرار ميدهد و او على بن ابى طالب و ائمه طاهرين از نژاد او است.
و بزرگترين گناهان در نزد من كفر بمن و پيامبر من است و جنگ كردن با جانشين پيامبر بعد از او على بن ابى طالب و اولياى بعد از او. اگر ميخواهيد در نزد من در منظر اعلى و مقام بس ارجمند باشيد نبايد هيچ كس در نظر شما مقدم و بهتر از محمّد و بعد از او برادرش على و بعد از اين دو فرزندان آن دو كه جانشين و قائم بامر بندگان هستند پس از آن دو باشد هر كس چنين عقيدهاى داشته باشد او را از بهترين فرمانروايان بهشت خود قرار ميدهم.
بدانيد دشمنترين فرد در نزد من كسى است كه خود را بشكل من در آورد و ادعاى خدائى كند و دشمنترين فرد نزد من بعد از او كسى است كه بشكل محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم درآيد و در نبوت با او بنزاع پردازد و ادعاى نبوت كند و دشمنترين شخص بعد از آن دو كسى است كه بصورت وصى او درآيد و موقعيت مقامش را ادعا
كند و دشمنترين مردم نزد من بعد از اين ادعاكنندگان كسانى هستند كه آنها را در اين ادعا كمك كنند و مشمول خشم من شوند و دشمنترين افراد بعد از اينها كسانى هستند كه راضى بفعل آنها باشند گر چه كمك بايشان نكرده باشند.
همچنين محبوبترين مردم در نزد من كسانى هستند كه در راه من پايدار باشند و گرامىترين و باارزشترين فرد در نزد من محمّد سرور جهانيان و گرامىترين و با ارزشترين فرد بعد از او على برادر اوست سپس بعد از او عدالت گستران از ائمه حق و برترين مردم پس از آنها كسانى هستند كه آنها را در حقشان كمك كنند و محبوبترين فرد بعد از آنها كسى است كه آنها را دوست داشته باشد و دشمنان ايشان را دشمن گر چه نتواند بآنها كمك كند. تفسير امام: پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: وقتى خداوند عرش را آفريد براى آن سيصد و شصت هزار ركن قرار داد و در جلو هر ركنى سيصد و شصت هزار فرشته قرار داد اگر خداوند بيكى از آنها دستور دهد تمام آسمانهاى هفتگانه و زمينهاى هفتگانه را مىبلعد و تمام آن ميان دهانش چون ريگى است در بيابان وسيعى خداوند بآنها فرمود بندگانم! عرش مرا برداريد با يك ديگر كمك كردند قدرت حمل آن را نداشتند و نه قدرت حركت دادنش را.
خداوند با هر ملكى ملك ديگرى آفريد باز قدرت تكان دادنش را نداشتند با هر كدام خدا ده ملك آفريد باز قدرت حركت دادن آن را نداشتند در مقابل هر كدام بتعداد تمام آنها آفريد باز قدرت حركت آن را نداشتند خداوند بهمه آنها فرمود رهايش كنيد تا خودم بقدرت خويش آن را نگه دارم.
رها كردند خداوند بقدرت خويش آن را نگه داشت.
سپس بهشت ملك از آنها فرمود شما برداريد. گفتند ما با اين همه ملك قدرت حمل آن را نداشتيم چگونه تنها حمل كنيم بدون آنها؟ فرمود چون من خدائى هستم كه دور را نزديك و مشكل را آسان و آسان را مشكل و ساده را سخت ميكنم هر چه بخواهم انجام ميدهم و هر چه بخواهم حكم ميكنم بشما كلماتى
مىآموزم وقتى آن كلمات را بگوئيد براى شما سبك مىشود. عرضكردند آن كلمات چيست؟ فرمود بگوئيد:
بسم اللَّه الرحمن الرحيم و لا حول و لا قوة الا باللَّه العلى العظيم و صلّى اللَّه على محمّد و آله الطيبين
اين كلمات را گفتند آن را حمل كردند بر شانههاى ايشان سبك آمد چون موئى كه بر شانه مردى چابك و قوى برويد. خداوند بساير ملكها فرمود كنار برويد تا عرش مرا اين هشت ملك بردارند شما اطراف عرش طواف كنيد مرا تسبيح و تمجيد و تقديس نمائيد من خدائى هستم كه قادرم بر آنچه شما ديديد و بر هر چيزى توانايم.
اصحاب پيامبر عرضكردند چقدر شگفت انگيز است كار اين ملائكه حامل عرش از نظر زيادى و قدرت و بزرگى خلقت ايشان.
پيامبر اكرم فرمود اينها با آن قدرتى كه دارند نميتوانند بردارند نوشتههائى را كه در آن نوشته شده باشد حسنات يك مرد از امت من عرضكردند آن شخص كيست يا رسول اللَّه تا او را دوست داشته باشيم و احترام كنيم و تقرب جوئيم بخدا با دوستى او.
فرمود آن مرد همان كسى است كه با دوستان خود نشسته بود. يكى از اهل بيت من از كنار او رد شد چون سر خود را پوشيده بود او را نشناخت وقتى رد شد به پشت سر توجه كرده او را شناخت از جاى حركت كرد سر و پاى برهنه و دست او را گرفته بوسيد و سر و سينه و پيشانيش را بوسه داد گفت پدرم و مادرم فدايت اى محبوب پيامبر اسلام گوشت تو گوشت او خونت خون او علمت علم او و حلم تو حلم او عقل تو عقل اوست از خدا درخواست دارم كه مرا بمحبت شما اهل بيت سعادتمند كند خداوند بواسطه اين كار و اين حرف آنقدر ثواب براى او نوشت كه اگر تفصيل آن را در نوشتههائى بنويسند تمام اين ملائكه كه اطراف عرش مىگردند با ملائكهاى كه حامل عرشند نميتوانند آن را حمل نمايند وقتى برگشت، دوستان آن مرد گفتند تو با اين مقام و سابقهاى كه در
اسلام دارى و ارزشى كه در نزد پيامبر دارا ميباشى نسبت باين شخص چنان كردى. بآنها گفت اى نادانان آيا بكسى ثواب ميدهند جز بوسيله حب محمّد و علاقه باين شخص؟ خداوند پاداش اين حرف او را آن مقدار داد كه بواسطه حرف قبل و كارش داده بود. پيامبر اكرم فرمود: حرفى كه زده بود درست بود چون اگر خداوند مردى را عمر دهد باندازه صد هزار برابر عمر دنيا و باو روزى شود باندازه صد هزار برابر اموالش را انفاق نمايد در راه خدا و تمام عمر خود را در روزه گرفتن روزها و شبزندهدارى نه روزى را افطار كند و نه خسته شود بعد به پيشگاه پروردگار رود با دشمنى محمّد يا دشمنى آن مرديكه اين شخص پيش پاى او حركت كرد باحترام خداوند او را بسر در آتش جهنم مىاندازد تمام اعمالش را باو رد ميكند و از ميان مىبرد.
گفت عرضكردند آن دو مرد كيانند يا رسول اللَّه اما آن كسى كه اين كار را كرد همين كس است سر را پوشيده و مىآيد. مردم تمام متوجه شدند ديدند سعد بن معاذ اوسى انصارى است اما آن ديگرى كه اين شخص آن حرف را در بارهاش زد همين كسى است كه سر را پوشيده و مىآيد تا متوجه شدند ديدند على بن ابى طالب عليه السّلام است.
سپس فرمود چقدر جمعيت زيادى هستند كه سعادتمند ميشوند بواسطه محبت اين دو نفر و چقدر زيادند آنها كه شقاوت آنها را فرا مىگيرد چون يكى از اين دو را دوست دارند و با ديگرى دشمنند اين دو با هم دشمن اويند و هر كس كه اين دو با او دشمن باشند محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم با او دشمن است و هر كس محمّد با او دشمن باشد خدا با آنها دشمن است و بر او پيروز مىشود و عذاب خود را بر او واجب مىنمايد.
سپس پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: اى بندگان خدا فضل را براى اهل فضل اهل فضل ميشناسند آنگاه پيامبر اكرم فرمود بشارت باد ترا كه خداوند عاقبت
ترا بشهادت ختم مينمايد و بواسطه تو هلاك ميكند گروهى از كافران را و عرش خدا از مرگ تو بلرزه مىافتد و بواسطه شفاعت تو داخل بهشت ميشوند بتعداد موىهاى پيكر حيوانات قبيله بنى كلب فرمود اين است فرموده خدا جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِراشاً فرش ميكند آنها را براى خواب و بيدارىتان وَ السَّماءَ بِناءً آسمان را سقفى محفوظ قرار داد بقدرت خود تا بر زمين فرو نريزد حركت ميكند در آن خورشيد و ماهش و ستارگان مسخرش براى منافع بندگان مرد و زنش. سپس فرمود تعجب نكنيد از حفظ نمودن خدا آسمان را از فرو ريختن بر زمين خداوند از اين بزرگتر را حفظ ميكند عرضكردند بزرگتر از آن چيست فرمود ثواب اطاعت دوستداران محمّد و آلش سپس فرمود وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً منظور فرو فرستادن باران است با هر قطرهاى ملكى پائين مىآيد كه آن را در جايى كه خداوند باو دستور داده قرار دهد. مردم تعجب كردند از اين پيامبر اكرم فرمود شما تعداد آنها را زياد ميشماريد تعداد ملائكهاى كه استغفار ميكنند.
سپس فرمود خداوند ميفرمايد فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ مگر نمىبينيد تعداد زياد برگها و دانه و خاشاك را گفتند چرا يا رسول اللَّه چقدر زيادند. پيامبر اكرم فرمود از آنها بيشتر تعداد ملائكهايست كه براى آل محمّد تحفه مىآورند ميدانيد چه مىآورند؟ طبقهائى از نور كه بر آنها تحفههائى از جانب پروردگار است كه بالاى آنها حولههائى از نور است و خدمت ميكنند در مورد حمل آن مقدار از اين تحفهها كه آل محمّد صلّى اللَّه عليه و آله براى شيعيان و دوستان خود ميفرستد يكى از اين طبقها آن قدر پر بركت است كه تمام اموال دنيا نميتواند برابرى با كمترين جزء آن خيرات بنمايد.
تفسير امام: ثوبان غلام پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله از جاى حركت كرده گفت پدر و مادرم فدايت يا رسول اللَّه كى قيامت بر پا مىشود. پيامبر اكرم فرمود:
چه چيز براى قيامت آماده كردهاى كه مىپرسى گفت يا رسول اللَّه من عمل زيادى آماده نكردهام جز اينكه خدا و پيامبرش را دوست ميدارم پيامبر اكرم فرمود چقدر پيامبر را دوست ميدارى؟ گفت قسم بآن كسى كه ترا بحق به پيامبرى مبعوث نموده در دل من آنقدر محبت شما جاى گرفته كه اگر مرا با شمشير قطعه قطعه كنند و با ارّه ببرند و با مقراض ريز ريزه كنند و با آتش بسوزانند و با آسياب سنگ نرم كنند برايم بهتر و سادهتر است از اينكه در دل خود غلّ و غشى يا كينهاى بيابم نسبت بشما يا يكى از اهل بيتت و اصحابت.
و محبوبترين شخص نزد من بعد از شما كسى است كه او را بيشتر دوست ميدارى و دشمنترين شخص نزد من كسى است كه ترا دوست نداشته باشد و دشمن تو يا يكى از اصحابت باشد عرضكرد اين بود مقدار علاقه من بشما و علاقهام بدوستانت و دشمنى با دشمنان شما يا كسى كه دشمن باشد با يكى از دوستان شما اگر اين مقدار از من قبول شود سعادتمند هستم اگر عمل ديگرى غير از اين از من خواسته باشيد چيزى كه آماده كرده باشم و بتوان بر آن اعتماد داشت ندارم همه شما را دوست ميدارم با اصحابت گر چه عمل آنها را ندارم.
فرمود بتو بشارت ميدهم همانا در روز قيامت شخص محشور مىشود با كسى كه او را دوست ميدارد اى ثوبان اگر آنقدر گناه داشته باشى بمقدار فاصله بين زمين تا عرش با اين موالاتى كه دارى تمام آنها از بين ميرود با سرعتى زيادتر از رفتن سايه از روى سنگ صاف هنگامى كه آفتاب بر آن بتابد و مانند رفتن نور خورشيد از روى همين سنگ وقتى خورشيد غروب كند. تفسير امام: فرمود هر كس پيوسته دوستدار ما اهل بيت باشد، خداوند هشت درب بهشت را بروى او ميگشايد و او را اجازه ميدهد كه از هر درب مايل است داخل شود هر يك از دربها او را صدا ميزنند: اى ولى اللَّه از من داخل
نميشوى مرا از بين ساير دربها باين امتياز مفتخر نميكنى؟ مجالس مفيد: عبد الرحمن بن ابى ليلى از حسين بن على عليه السّلام نقل كرد پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود محبت ما را از دست ندهيد زيرا هر كس خدا را با محبت ما اهل بيت ملاقات كند بشفاعت ما داخل بهشت مىشود قسم بآن كسى كه جانم در دست اوست هيچ بندهاى از عمل خود بهرهمند نميشود مگر با معرفت ما. مجالس مفيد: ابن ابى المقدام از پدر خود از حسن بن على عليه السّلام نقل كرد كه فرمود: هر كه ما را با دل دوست داشته باشد و با دست و زبان يارى كند با ما خواهد بود در غرفهاى كه ما در آن هستيم و هر كه ما را بدل دوست داشته باشد و با زبان يارى كند او يك درجه پائينتر خواهد بود و هر كه با دل دوست داشته باشد اما دست و زبان خود را نگه دارد او اهل بهشت است. مجالس مفيد: محمّد بن شريح از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه فرمود:
خداوند ولايت ما را لازم دانست و محبت ما را واجب نمود بخدا قسم ما از روى هواى نفس حرف نمىزنيم و نه از روى راى و خواست خود كار ميكنيم جز آنچه پروردگارمان بگويد نمىگوئيم. مجالس مفيد: ابو هارون عبدى گفت من عقيدهى خوارج را داشتم جز اين راى را نمىپسنديدم تا با ابو سعيد خدرى رحمة اللَّه عليه برخورد كردم شنيدم ميگفت مردم را خداوند به پنج كار مأمور نموده كه چهار عمل را انجام ميدهند و يكى را رها كردهاند. شخصى گفت آن چهار چيز كه انجام ميدهند چيست؟
گفت نماز زكات حج، و روزه ماه رمضان و آنچه ترك كردهاند چيست؟ گفت:
ولايت على بن ابى طالب. آن مرد گفت ولايت نيز مثل آن چهار چيز واجب است. ابو سعيد گفت آرى قسم بپروردگار كعبه. آن مرد گفت پس در اين صورت مردم كافر شدهاند. ابو سعيد جواب داد مرا چه گناهى است. مجالس مفيد: عبد اللَّه بن مسعود گفت در يكى از سفرها خدمت پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله بوديم ناگاه مردى عرب با صداى بلند گفت يا محمّد! پيامبر اكرم
فرمود چه ميخواهى گفت شخص گروهى را دوست ميدارد اما عمل آنها را انجام نميدهد. پيامبر اكرم فرمود اين شخص با كسانى است كه آنها را دوست ميدارد.
گفت يا محمّد اسلام را بر من عرضه بدار. فرمود گواهى بلا اله الا اللَّه و رسالت من و انجام نماز و پرداخت زكات و روزه ماه رمضان و حج خانه خدا.
گفت يا محمّد آيا براى اين راهنمائى از من پاداشى هم ميگيرى فرمود نه جز دوستى با خويشاوندانم عرضكرد خويشاوندان خود يا خويشاوندان شما فرمود خويشاوندان من. گفت دست خود را بده تا با تو بيعت كنم خير و خوبى نيست در كسى ترا دوست داشته باشد ولى خويشاوندانت را دوست نداشته باشد. مجالس مفيد: عبد الرزاق بن همام بن نافع از پدر خود نقل كرد كه مينا غلام عبد الرحمن بن عوف بمن گفت: عبد الرحمن بمن گفت نميخواهى حديثى را كه از پيامبر اكرم شنيدهام برايت نقل كنم گفتم چرا. گفت شنيدم كه ميفرمود من درخت هستم و فاطمه عليها السّلام شاخه آن است و على شكوفه آن و حسن و حسين ميوه آن درخت و دوستان آنها از امتم برگ آن درخت هستند. مجالس مفيد: ثمالى از حضرت باقر عليه السّلام نقل كرد كه فرمود اسلام بر پنج پايه نهاده شده. نماز خواندن و زكات و روزه ماه رمضان و حج خانه خدا و ولايت ما اهل بيت. مجالس مفيد: با همين اسناد گفت پيامبر اكرم فرمود بنده در پيشگاه پروردگار روز قيامت قدم برنميدارد مگر اينكه از او راجع بچهار چيز سؤال ميكنند. عمرت را در چه راه از بين بردهاى و پيكرت را در چه راه فرسوده نمودهاى. و مالت را از كجا بدست آوردهاى و كجا خرج كردهاى و از محبت ما اهل بيت. مردى از حاضرين گفت علامت دوستى شما چيست؟
فرمود: دوستى با اين، دست خود را گذاشت بر سر على بن ابى طالب عليه السّلام. رجال كشى: على بن عقبه از پدر خود نقل كرد بحضرت صادق عليه السّلام گفتم من يك كنيز و كارگر زنى دارم كه اطلاع از اعتقاد ما ندارد وقتى كار بدى ميكند
و بخواهد قسم بخورد ميگويد نه بحق آن كسى كه وقتى نامش را مىبريد گريه ميكنيد. امام عليه السّلام فرمود: خداوند شما را رحمت كند بپاداش محبتى كه با اهل بيت داريد. كشف الغمه: ابن مسعود از پيامبر اكرم نقل كرد كه فرمود: يك روز دوستى با آل محمّد بهتر است از عبادت يك سال هر كه بر محبت اهل بيت بميرد داخل بهشت مىشود. ابو هريره از پيامبر اكرم نقل كرد كه فرمود: بهترين شما كسى است كه بهتر باشد براى خانواده من. فضائل الشيعه: جابر بن عبد اللَّه انصارى گفت: پيامبر اكرم در مسجد نشسته بود كه على در حالى كه حسن طرف راست و حسين طرف چپش بود، وارد شد، پيامبر از جاى حركت كرد على را در بغل گرفت و حسن را روى زانوى چپش نشاند پيوسته آن دو را مىبوسيد و لبان آنها را مىمكيد و ميفرمود پدرم فداى پدرتان و مادرم فداى مادرتان.
سپس فرمود: مردم خداوند تبارك و تعالى مباهات كرد باين دو و بپدر و مادرشان و به نيكوكاران از فرزندان اين دو بر تمام ملائكه. بعد فرمود: خدايا گواه باش من اينها را دوست ميدارم و هر كس اينها را دوست داشته باشد خدايا هر كس مرا اطاعت كند در مورد اينها و وصيت مرا حفظ نمايد او را رحمت فرما برحمت خود يا ارحم الراحمين اينها خانواده من و بپاداران دين من و زندهكنندگان سنّتم و خواننده كتاب پروردگارم، اطاعت از آنها اطاعت من و مخالفت با آنها مخالفت با من است. كشف الغمه: ابو ذر كه عشق بعلى ميورزيد و پيوسته ملازم او بود و باهل بيت پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله گفت به پيامبر اكرم عرضكردم گروهى را دوست دارم كه بپايه عمل آنها نميرسم فرمود ابا ذر آدم با كسى است كه او را دوست ميدارد و هر چه كسب كند نصيب او مىگردد گفتم من خدا و پيامبر و اهل بيت پيامبرم را
دوست ميدارم فرمود تو با آن كسانى كه دوست ميدارى هستى و پيامبر در ميان گروهى از اصحاب خود بود خشمگين شد و فرمود مردم! دوست بداريد خدا را چون شما را از نعمتهاى خود تغذيه ميكند و مرا دوست بداريد براى دوستى خدا و دوست بداريد خانواده مرا بواسطه محبت من. سوگند بحق خدائى كه جانم در دست اوست اگر كسى بين ركن و مقام در حال روزه و ركوع و سجود پيوسته باشد سپس خدا را ملاقات نمايد بدون محبت اهل بيتم اين اعمال او را سودى نمىبخشد.
عرضكردند اهل بيت شما كيانند يا پرسيدند كداميك از اهل بيتت چنين امتيازى را دارند؟ فرمود هر كس دعوت مرا اجابت نمايد و قبله مرا بپذيرد و كسى كه خداوند او را از من و از گوشت و خونم آفريده گفتند ما دوست ميداريم خدا و پيامبرش و اهل بيت پيامبرش را فرمود بسيار خوب بهبه شما همانها هستيد و از ايشان بشمار ميرويد آدم محشور مىشود با كسى كه او را دوست ميدارد و بهرهمند مىشود از هر چه انجام ميدهد. بشارة المصطفى: ابن عباس گفت پيامبر اكرم از خانه خارج شد با حسن و حسين يكى را روى شانه و ديگرى را روى شانه ديگر يك مرتبه او را ميبوسيد و يك مرتبه اين را جبرئيل باو گفت آيا اين دو را دوست داريد فرمود دوست دارم اين دو را و كسى كه آنها را دوست داشته باشد هر كه آنها را دوست داشته باشد مرا دوست داشته و هر كه با آنها دشمن باشد با من دشمن است. بشارة المصطفى: زيد بن مطرف گفت: پيامبر اكرم فرمود: كسى كه ميخواهد بزندگى من زنده باشد و بنوع مردن من بميرد و داخل بهشتى كه خدايم وعده داده شود على بن ابى طالب و ذريهاش را دوست بدارد همانا ايشان شما را از شاهراه هدايت خارج نميكنند و بوادى گمراهى نميكشانند. بشارة المصطفى: حسين بن مصعب گفت: از حضرت صادق عليه السّلام شنيدم ميفرمود هر كه ما را دوست ميدارد، دوست بدارد نه براى هدف مادى و دشمن
باشد با دشمن ما نه براى اختلافى كه با او دارد روز قيامت كه وارد محشر شود اگر باندازه ريگهاى انبوه و كف دريا گناه داشته باشد خدا او را مىآمرزد. بشارة المصطفى: عبد الرحمن بن عوف گفت مايلى حديثى را برايت نقل كنم قبل از اينكه احاديث در هم مخلوط شود با گفتارهاى باطل. آن حديث اين است كه پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: من درختى هستم و فاطمه و على شاخه آن و حسن و حسين ميوه درخت و دوستان آنها از امتم برگ درخت هر جا ريشه درخت برويد شاخهاش نيز ميرويد در بهشت عدن. قسم بكسى كه مرا به پيامبرى بر انگيخت.
توضيح: شايد منظور از روئيدن درخت در جنت عدن گرفتن طينت و سرشت آنها از آنجا بوده تا كنايه از رسيدن ايشان به جنت عدن باشد يا اشاره بارزش زيبائى و طراوت و بلندى مرتبه آنها باشد يا تشبيه بدرخت بهشت عدن ممكن است نيز در بهشت عدن درختى باشد كه در آن مبتداء آنها شاخه و برگ باشد چنانچه بعضى از اخبار شاهد آنست. بشارة: سلمان گفت: پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود ايمان ندارد كسى كه اهل بيت مرا دوست نداشته باشد و تا وقتى كه بحث و جدال را رها كند گر چه حق با او باشد عمر بن خطاب گفت علامت دوستدار اهل بيت شما چيست فرمود اين، و با دست خود بر شانه على بن ابى طالب زد. كتاب صفوة الاخبار از ابراهيم بن محمّد نوفلى از پدرش كه خادم حضرت رضا عليه السّلام بود نقل ميكند كه حضرت موسى بن جعفر از آباء گرام خود از امير المؤمنين على بن ابى طالب صلوات اللَّه عليه نقل كرد كه فرمود: برادر و دوستم پيامبر اكرم فرمود: هر كس مايل است خدا را ملاقات نمايد در حالى كه باو توجه داشته باشد و از او روى نگرداند بايد ترا دوست داشته باشد يا على و هر كه دوست دارد خدا را ملاقات كند در حالى كه از او راضى باشد بايد دوست
بدارد فرزندت حسن را هر كه ميخواهد خدا را ملاقات نمايد در حالى كه ترسى نداشته باشد بايد دوست داشته باشد فرزندت حسين را و هر كه بخواهد خدا را ملاقات نمايد در حالى كه گناهانش از بين رفته باشد بايد على بن الحسين را دوست بدارد زيرا او از كسانى است كه خداوند در باره آنها فرموده سِيماهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ.
و هر كه دوست دارد خدا را ملاقات كند با چشم روشن بايد دوست داشته باشد محمّد بن علي حضرت باقر را و هر كه مايل است خدا را ملاقات نمايد در حالى كه نامه عملش را بدست راستش بدهند دوست بدارد جعفر بن محمّد عليه السّلام را و هر كه دوست دارد خدا را ملاقات نمايد پاك و پاكيزه بايد دوست بدارد موسى بن جعفر عليه السّلام را و هر كه مايل است خدا را شاد و خندان دوست بدارد على بن موسى الرضا عليه السّلام را و هر كه دوست دارد خدا را ملاقات كند با درجات بلند و گناهانش تبديل بحسنه شده باشد بايد دوست بدارد محمّد بن علي حضرت جواد را.
و هر كه مايل است خدا را ملاقات نمايد و از او بسادگى حساب بكشند و داخل بهشت عدنى شود كه عرض آن باندازه آسمانها و زمين است كه آماده پذيرائى براى پرهيزگاران است بايد دوست بدارد على بن محمّد حضرت هادى عليه السّلام را.
و هر كه ميخواهد خدا را ملاقات كند در حالى كه از رستگاران باشد بايد دوست بدارد حسن بن على حضرت عسكرى را و هر كه مايل است خدا را ملاقات كند با ايمان كامل و اسلام نيكو بايد دوست بدارد حجة بن حسن امام منتظر صلوات اللَّه عليه را اينهايند پيشوايان هدايت و راهنماى تقوى هر كه آنها را دوست بدارد من بهشت را ضامن ميشوم براى او از جانب خدا. تفسير فرات: جعفر بن احمد از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه فرمود من با پدرم روزى رفتيم بجانب مسجد پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله ديديم گروهى از اصحاب بين منبر و قبر پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله نشستهاند پدرم بر آنها سلام كرد سپس فرمود اما و اللَّه انى
لا حب ريحكم و ارواحكم فاعينونى على ذلك بورع و اجتهاد، من ائتم بعبد فليعمل بعمله.
توجه داشته باشيد بخدا قسم من دوست دارم بوى شما و ارواحتان را مرا كمك كنيد بر اين محبت با پارسائى و كوشش هر كسى پيرو شخصى باشد بايد پيرو عمل او باشد شما شيعه آل محمّد و پاسدار خدا و ياران خدا و شما سبقتگيران از گذشتگان و سبقت گيران هستيد از آيندگان در دنيا و سبقت گيران هستيد در آخرت بسوى بهشت ما بهشت را براى شما تضمين كردهايم از جانب خدا و پيامبر و اهل بيت آن جناب. شما طيبين هستيد و زنان شما طيبانند هر زن و مرد مؤمنى صديق است. چند مرتبه امير المؤمنين على بن ابى طالب عليه السّلام بقنبر فرمود قنبر! مژده باد ترا و مژده بده بديگران و خوشحال باش بخدا قسم پيامبر اكرم از دنيا رفت در حالى كه بر تمام امت خشم داشت بجز شيعه براى هر چيزى شرفي است شرف دين اسلام شيعه است بايد بدانى كه هر چيزى را دست آويزى است دست آويز دين اسلام شيعه است هر چيزى را امامى است امام زمين زمينى است كه شيعه در آن ساكن است هر چيزى سرورى دارد سرور مجالس مجلس شيعه است هر- چيزى بجهت و سرور دنيا و لذت او بجهت سكونت شيعه است در آن.
بخدا قسم اگر نباشيد شما در زمين مخالفين شما از خوبيهاى زندگى خود بهره نمىبرند و در آخرت نصيبى ندارند هر دشمن ناصب اگر چه پارسا باشد مشمول اين آيه است وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ خاشِعَةٌ عامِلَةٌ ناصِبَةٌ تَصْلى ناراً حامِيَةً تُسْقى مِنْ عَيْنٍ آنِيَةٍ.
هر يك از مخالفين شما دعائى بكند اجابت دعاى او براى شما است و هر كدام از شما حاجتى از خدا بخواهد صد برابر مىشود و هر كه درخواستى كند صد برابر و هر كه دعائى كند باو صد برابر ميدهند هر كدام از شما عمل نيكى انجام دهد چندان برابر شدن آن شمرده نميشود و هر كدام از شما خطائى كند
محمّد صلّى اللَّه عليه و آله از جانب او بازخواست خدا را جوابگو است. بخدا قسم روزه دار شما در باغهاى بهشت ميخرامد ملائكه براى او دعا ميكنند كه خدا كمكش كند تا وقتى افطار نمايد حاجى شما و عمرهگزارتان از شخصيتهاى برجسته در نزد خدايند و همه شما از درخواستكنندگان پيشگاه خدائيد و جواب گيران از جانب او و اهل علاقه و ولايت با خدائيد هيچ ترس و اندوهى براى شما نيست همه شما در بهشتيد سعى كنيد در احراز درجات عالى.
قسم بخدا كسى در روز قيامت نزديكتر بعرش خدا از شيعيان ما نيست.
چقدر خدا بشما لطف خواهد كرد بخدا قسم اگر نه اين بود كه فريفته ميشديد آنگاه دشمنان بر شما خورده ميگرفتند و مردم اين جريان را متوجه ميشدند ملائكه بشما سلام ميكردند امير المؤمنين عليه السّلام فرموده دوستان ما روز قيامت از قبرهايشان خارج ميشوند با صورتهاى درخشان و خوشحالى.
بخدا قسم هر كدام از شما كه براى نماز مىايستد ملائكه اطراف او را از پشت سر ميگيرند بر او درود ميفرستند و برايش دعا ميكنند تا از نماز فارغ شود بدانيد هر چيزى جوهر و حقيقتى دارد گوهر گرانبهاى فرزندان آدم ما و شيعيانمان هستيم. سعدان بن مسلم گفت در حديث ميثم بن اسلم از معاوية بن عمار از حضرت صادق اين قسمت را اضافه نقل نموده: بخدا قسم اگر شما نبوديد بهشت زينت نميشد بخدا قسم اگر شما نبوديد حوريه خلق نميشد بخدا سوگند اگر شما نبوديد قطرهاى (باران) نازل نميگشت بخدا قسم اگر شما نبوديد دانهاى نمى- روئيد. بخدا سوگند اگر شما نبوديد هيچ خوشحالى وجود نداشت. بخدا قسم خداوند شما را بيشتر دوست ميدارد از دوست داشتن ما شما را اينك ما را كمك كنيد بر اين موقعيت با ورع و كوشش و عمل باطاعت خدا. كنز الفوائد: ابن عباس گفت: پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: روز قيامت خداوند بمالك دستور ميدهد كه جهنم هفتگانه را بيافروزد و برضوان امر
ميكند بهشت هشتگانه را بيارايد و بميكائيل دستور ميدهد كه صراط را بر روى جهنم بكشد و بجبرئيل مىفرمايد كه ترازوى عدل را برقرار نمايد در زير عرش و ميفرمايد اى محمّد امتت را براى حساب بياور.
بعد دستور ميدهد خدا كه بر صراط هفت پل قرار دهند طول هر پل هفده هزار فرسخ است و بر روى هر پل هفتاد هزار ملك از مرد و زن اين امت بر پل اولى ميرسند از ولايت على بن ابى طالب و حب اهل بيت محمّد. هر كس ولايت و حب او درست باشد از پل اوّلى چون برق جهنده ميگذرد و هر كه اهل بيت پيامبر را دوست نداشته باشد بسر در قعر جهنم مىافتد اگر چه اعمال نيكوى او برابر با هفتاد صديق باشد. صاحب كشاف و ثعلبى در تفسير اين آيه قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً* باسناد خود تا جرير بن عبد اللَّه بجلى نقل ميكند كه پيامبر اكرم فرمود هر كه بميرد با حب آل محمّد شهيد مرده و هر كه بميرد با حب آل محمّد آمرزيده مرده. بدانيد هر كه بميرد با حب آل محمّد با توبه مرده و هر كه بميرد با حب آل محمّد مؤمن مرده با ايمان كامل.
هر كه بميرد با حب آل محمّد ملك الموت او را بشارت بهشت ميدهد. بعد از ملك الموت منكر و نكير. بدانيد هر كه با حب آل محمّد بميرد چنان روانه بهشت مىشود مثل عروسى كه بحجله داماد ميرود بدانيد هر كه با حب آل محمّد بميرد ملائكه رحمت بدستور خدا در قبر بزيارت مىآيند بدانيد هر كس بميرد با حب آل محمّد بر سنت و جماعت بوده و هر كه بميرد بر بغض آل محمّد روز قيامت مىآيد در حالى كه بر پيشانى او نوشته شده مايوس از رحمت خدا است بدانيد هر كه با بغض آل محمّد بميرد بوى بهشت را نمىشنود. كنز الفوائد كراجكى: ابن نباته گفت از سلمان فارسى راجع به على بن ابى طالب عليه السّلام پرسيدند گفت: شنيدم پيامبر اكرم ميفرمود دست از على
بر نداريد او مولاى شما است او را دوست بداريد او بزرگ شما است از او پيروى كنيد او عالم شما است گرامى بداريد و رهبر شما بسوى بهشت است احترامش كنيد هر گاه شما را دعوت كرد اجابتش نمائيد اگر فرمانى داد اطاعت كنيد او را دوست بداريد براى دوستى من و گرامى بداريد بواسطه گرامى داشت من چيزى در باره على عليه السّلام بشما نميگويم مگر اينكه خدا بمن دستور داده.* سهل بن سعد گفت ابا ذر با گروهى از اصحاب پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله نشسته بود من نيز از آن جمله بودم على بن ابى طالب عليه السّلام آمد ابا ذر چشم بآن جناب دوخت و بعد برگشت و رو بجمعيت نموده گفت كه ميتواند معرفى كند مردى را كه محبت او گناهان را چنان ميزدايد همچون بادى شديد و سخت كه برگ را از درخت ميريزد؟ من از پيامبر اكرم شنيدم در باره او چنين ميفرمود گفتند آن كيست؟ فرمود همين مردى كه بجانب شما مىآيد پسر عموى پيامبرتان شنيدم ميفرمود على باب علم من روشنگر تمام چيزهائى است كه من از جانب پروردگار براى امت آوردهام پس از من. حب على ايمان و دشمنى با او نفاق است تماشاى او با مهربانى و علاقه عبادت است. از پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم شنيدم ميفرمود: مثل اهل بيت من در امتم مانند كشتى نوح است هر كه سوار آن شد نجات يافت و هر كه فاصله گرفت غرق شد و مانند باب حطه در بنى اسرائيل است.
سپس فرمود: يا ابا ذر هر كه عمل براى آخرت خود كند خداوند امور دنيا و آخرتش را كفايت خواهد كرد و هر كه بين خود و خدا به نيكى پردازد خداوند آنچه بين او و مردم است برايش درست ميكند و هر كه قلبش را اصلاح نمايد خداوند ظاهر او را نيكو مينمايد. لقمان حكيم بفرزندش در حالى كه او را پند ميداد گفت پسرم چه كسى جوياى خدا شد او را نيافت و چه كسى بخدا پناه برد خدا از او دفاع نكرد و چه كس بخدا توكل كرد، خداوند كار او را درست نكرد.
سپس على عليه السّلام رد شد ابو ذر جمعيت را مخاطب قرار داده گفت قسم بآن كس كه جان ابا ذر در اختيار اوست هيچ امتى نيست كه پيشوا قرار داد (يا گفت پيروى كرد از شخصى) و حال اينكه در ميان آنها داناتر از آن شخص بخدا و دين وجود دارد مگر اينكه كار آنها تباه شده. كتاب مناقب ابن شاذان: ابن عباس گفت: پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود:
يا على جبرئيل مرا خبر داد بامرى در باره تو كه موجب روشنى چشم و شادى قلبم شد. بمن گفت يا محمّد خداوند بمن فرمود محمّد را از جانب من سلام برسان و باو اعلام كن كه على پيشواى هدايت و چراغ تاريكى و حجت بر اهل دنيا است او صديق اكبر و فاروق اعظم است من بذات خود سوگند خوردهام داخل جهنم نكنم كسى كه او را دوست داشته باشد و تسليم او و اوصياى بعد از او باشد و داخل بهشت نميكنم كسى را كه ولايت او را رها نمايد و تسليم او و اوصياى پس از او نشود، اين يك واقعيت است كه ميگويم جهنم و طبقات آن را پر خواهم كرد از دشمنان او و بهشت را پر از دوستان و شيعيانش ميكنم.* باسناد قبلى از پسر عمر نقل ميكند كه گفت: ما از پيامبر اكرم سؤال كرديم راجع بعلى بن ابى طالب عليه السّلام آن جناب خشمگين شده فرمود چه شده گروهى را كه صحبت از كسى ميكنند كه مقامش مانند مقام من است بجز نبوت.
آگاه باشيد هر كسى على را دوست داشته باشد مرا دوست داشته و هر كه مرا دوست داشته باشد خدا از او خشنود است و هر كه خدا از او خشنود باشد او را پاداش بهشت ميدهد آگاه باشيد هر كه على را دوست داشته باشد ملائكه براى او استغفار ميكنند و دربهاى بهشت براى او باز مىشود كه از هر درب خواست وارد شود بدون حساب.
آگاه باشيد هر كه على را دوست داشته باشد خداوند نامه عملش را بدست راستش ميدهد و حساب او را مانند انبياء ميكشد بدانيد هر كسى على را دوست
داشته باشد از دنيا خارج نميشود مگر اينكه از كوثر مىآشامد و از درخت طوبى ميل ميكند و مقام خود را در بهشت مىبيند بدانيد هر كس على را دوست داشته باشد خداوند سكرات مرگ را بر او آسان ميكند و قبرش را باغى از باغهاى بهشت قرار ميدهد. بدانيد هر كسى على را دوست داشته باشد خداوند باو عنايت خواهد كرد در مقابل هر رگى كه در بدن دارد حوريهاى در بهشت و او را شفيع قرار ميدهد در باره هشتاد نفر از خانوادهاش و مقدار موىهاى بدنش باو باغ در بهشت ميدهند «1» بدانيد هر كس على را بشناسد و او را دوست بدارد خداوند ملك الموت را پيش او مىفرستد همان طورى كه بسوى انبياء ميفرستد و وحشت نكير و منكر را از او برطرف مينمايد و قبرش را نورانى مينمايد و آن را وسعت ميدهد باندازه هفتاد سال و صورتش را در قيامت سفيد ميكند.
بدانيد هر كسى على را دوست داشته باشد خدا او را در سايه عرش خود با صديقين و شهداء و صالحين قرار ميدهد و او را از وحشت بزرگتر و وحشتهاى روز قيامت در امان خواهد نمود بدانيد هر كس على را دوست داشته باشد خداوند حسنات او را قبول ميكند و از گناهانش ميگذرد و در بهشت رفيق حمزه سيد الشهداء خواهد بود بدانيد هر كس على را دوست داشته باشد خداوند حكمت را در دلش قرار ميدهد و بر زبان او واقعيت را اجرا ميكند و درهاى رحمت را برويش ميگشايد بدانيد هر كس على را دوست بدارد مطيع خدا ناميده مىشود در زمين و خدا با ملائكه و حاملين عرش بواسطه او مباهات ميكند.
بدانيد هر كسى على را دوست داشته باشد فرشتهاى از زير عرش او را صدا ميزند: اى بندهى خدا كار خود را از سر بگير خداوند تمام گناهانت را آمرزيده بدانيد هر كسى على را دوست داشته باشد روز قيامت خواهد آمد در حالى كه صورتش چون ماه ميدرخشد بدانيد هر كسى على را دوست داشته باشد
خداوند بر سر او تاج كرامت و بر پيكرش لباس عزت مىپوشاند آگاه باشيد هر كسى على را دوست داشته باشد از صراط رد مىشود مانند برق جهنده و هيچ مشكلى را نخواهد ديد. بدانيد هر كسى على را دوست داشته باشد براى او برات آزادى از جهنم و آزادى از نفاق و عبور از صراط و امان از عذاب مينويسند.
بدانيد هر كسى على را دوست داشته باشد نامه عملش باز نميشود و برايش ترازوى حساب نميگذارند باو گفته مىشود داخل بهشت بشو بدون حساب.
بدانيد هر كسى على را دوست داشته باشد از حساب و ميزان و صراط در امان است بدانيد هر كسى بميرد با محبت آل محمّد صلّى اللَّه عليه و آله ملائكه باو دست ميدهند و ارواح انبياء بديدار او مىآيند و هر حاجتى كه در نزد خدا داشته باشد خداوند برايش برآورده ميكند بدانيد هر كس بميرد با دشمنى آل محمّد كافر از دنيا ميرود بدانيد هر كسى بميرد با دوستى آل محمّد بر ايمان مرده و من كفيل او خواهم بود به بهشت.* با همان اسناد از ابن عباس نقل ميكند كه پيامبر اكرم فرمود هر كه با على مصافحه كند و دست دهد مثل اين است كه با من مصافحه نموده و هر كه با من مصافحه كند مثل اين است كه با اركان عرش مصافحه نموده و هر كه با او معانقه كند (او را در آغوش بگيرد) مثل اين است كه با من معانقه كرده و هر كه با من معانقه كند مثل اين است كه با تمام انبياء معانقه كرده هر كه بعلى دست دهد با علاقه و محبت خداوند گناهانش را مىآمرزد و بدون حساب وارد بهشت مىشود.* با همان سند از ابا صلت هروى نقل ميكند كه گفت از حضرت رضا شنيدم كه از آباء گرام خود از امير المؤمنين صلوات اللَّه عليه از پيامبر اكرم نقل ميكرد كه ميفرمود از خداوند تبارك و تعالى شنيدم ميفرمود على بن ابى طالب حجت من بر مردم و نور من در بلادم و امين من در علم من است. داخل آتش نميكنم كسى كه او را بشناسد گر چه معصيت مرا كرده باشد و داخل بهشت نميكنم
كسى را كه منكر او باشد گر چه اطاعت مرا نموده باشد.* ابن عمر گفت پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود هر كسى ميخواهد توكل بر خدا كند بايد اهل بيت مرا دوست داشته باشد و هر كه بخواهد از عذاب قبر نجات يابد بايد اهل بيت مرا دوست داشته باشد و هر كه جوياى حكمت باشد اهل- بيتم را دوست بدارد و هر كه مايل است داخل بهشت بدون حساب شود اهل بيت مرا دوست داشته باشد بخدا قسم دوست ندارد آنها را كسى مگر اينكه سود برده در دنيا و آخرت.* ابن مسعود گفت پيامبر اكرم فرمود: وقتى روز قيامت شود على بن ابى طالب بر فردوس مىنشيند كه كوهى مشرف بر بهشت و بالاى آن عرش خداى جهان است از پائين آن كوه نهرهاى بهشت خارج مىشود و در اطراف بهشت جارى مىگردد روى تختى از نور نشسته از جلو آن جناب نهر تسنيم جارى است از صراط عبور نميكند احدى مگر اينكه با او نوشتهاى از ولايت على و اهل بيتش باشد مشرف به بهشت مىشود محبين خود را داخل بهشت و دشمنان خود را داخل جهنم مىنمايد.* سلمان فارسى گفت پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: اى سلمان هر كه فاطمه را دوست بدارد او در بهشت با من خواهد بود و هر كه دشمن بدارد در جهنم. سلمان! دوستى فاطمه در صد جايگاه سود ميبخشد كه سادهترين اين جايگاهها مرگ و قبر و ميزان و محشر و صراط و محاسبه است هر كه دخترم فاطمه از او راضى باشد من از او راضيم و هر كه من از او راضى باشم خدا از او راضى است و هر كه فاطمه بر او خشم بگيرد من بر او خشم ميگيرم و هر كس من بر او خشم بگيرم خدا بر او خشمگين است. سلمان واى بر كسى كه او را ستم نمايد و ستم بر ذريه و شيعيانش كند.* سمره گفت پيامبر اكرم هر روز صبح رو باصحاب خود ميكرد و ميفرمود گويا كسى از شما خوابى ديده؟ يك روز پيامبر اكرم فرمود در خواب
عمويم حمزه و پسر عمويم جعفر را ديدم نشستهاند و جلو آنها ظرفى از انجير است مشغول خوردن هستند انجير تبديل بخرما شد از آن نيز خوردند بآن دو گفتم كدام عمل را در آخرت بهترين اعمال يافتيد گفتند نماز و دوست داشتن على بن ابى طالب و پنهان صدقه دادن.* با همان سند از بلال بن حمامه گفت: روزى پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم با چهرهاى درخشان همچون ماه تابان پيش ما آمد عبد اللَّه بن عوف از جاى حركت كرده گفت يا رسول اللَّه اين چه نورى است؟ فرمود: بشارتى است كه از جانب خدا در مورد برادر و پسر عمو و دخترم آمده. خداوند بازدواج على در آورده فاطمه را و دستور داد برضوان نگهبان بهشت كه درخت طوبى را تكان دهد تكههاى كاغذى بارور گرديد بتعداد دوستان اهل بيتم و از زير درخت طوبى ملائكهاى از نور بوجود مىآيد و در اختيار هر ملكى يكى از نوشتهها قرار ميگيرد وقتى قيامت برپا مىشود ملائكه در ميان خلايق فرياد ميزنند بهر يك از دوستان ما اهل بيت ميرسند يكى از آن نامهها را كه آزادى از جهنم است باو مىدهند بوسيله برادر و پسر عمويم و دخترم آزاد ميشوند گروهى از امتم از آتش جهنم.* ايوب سجستانى گفت من مشغول طواف بودم كه انس بن مالك با من روبرو شد گفت ترا مژدهاى ندهم كه خوشحال شوى. گفتم چرا گفت در مسجد مدينه خدمت پيامبر اكرم بودم او در صحن مسجد نشسته بود بمن فرمود برو و على بن ابى طالب را بياور رفتم على و فاطمه عليها السّلام را ديدم باو گفتم پيامبر اكرم شما را صدا ميزند. على عليه السّلام آمد پيامبر فرمود: يا على بجبرئيل سلام كن على عليه السّلام گفت سلام عليك جبرئيل! جبرئيل جواب سلامش را داد پيامبر اكرم فرمود جبرئيل ميگويد خداوند بتو سلام ميرساند و ميگويد خوشا بحال تو و شيعيان و محبينت واى واى بر دشمنانت.
وقتى روز قيامت شد يك منادى از دل عرش فرياد ميزند كجا هستند محمّد
و على شما را بآسمان ميبرند تا در پيشگاه پروردگار ميايستيد به پيامبر ميفرمايد على را ببر بر لب حوض و اين جامى است باو بده تا دوستان و شيعيان خود را سيرآب كند مبادا بدشمنان خود بدهد و امر ميكند از دوستان على حساب ساده و آسانى بكشند و آنها را روانه بهشت ميكند.* عمر بن خطاب گفت شنيدم از پيامبر اكرم ميفرمود: خداوند تبارك و تعالى از نور صورت على بن ابى طالب هفتاد ميليون ملك آفريده كه خدا را تسبيح و تقديس ميكنند و ثوابش را براى دوستان او و دوستان فرزندانش مينويسند.* با همان اسناد از حضرت صادق عليه السّلام از آباء گرامش فرمود: پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: جبرئيل مرا خبر داد از جانب پروردگار عزيز كه فرمود هر كس بداند خدائى جز من نيست و محمّد بنده و پيامبر من و على بن ابى- طالب خليفه من و ائمه از فرزندان او حجتهاى منند او را برحمت خود داخل بهشت ميكنم و با عفوم از آتش نجات ميدهم و همسايگى خود را باو ميبخشم و مستوجب لطف خويش ميگردانم و نعمتم را بر او تكميل ميكنم و او را از برجستهها و شخصيتهاى مخصوص خود مىگردانم اگر مرا بخواند جوابش را ميدهم و اگر درخواستى بكند باو عنايت مىنمايم اگر ساكت باشد پيش از سؤال باو مىدهم اگر خطا كند مىبخشم و اگر از من فرار نمايد صدايش ميزنم. اگر برگردد او را مىپذيرم. اگر درب خانه مرا بكوبد برايش ميگشايم.
و هر كه گواهى بيكتائى من ندهد يا گواهى بدهد و گواهى به بندگى و رسالت پيامبرم ندهد يا اين را قبول داشته باشد اما گواهى بخلافت على بن ابى طالب ندهد يا اين گواهى را بدهد و گواهى باينكه ائمه از فرزندان او حجت منند ندهد نعمت مرا منكر و عظمت مرا تحقير و بآيات و كتابها و پيامبران من كافر شده اگر بجانب من آيد راهش نمىدهم اگر تقاضا كند تقاضايش را بر نمىآورم اگر مرا بخواند بحرفش گوش نمىدهم اگر دعا كند دعايش را
مستجاب نميكنم اگر بمن اميدى داشته باشد نااميدش ميكنم، اينست كيفر او از جانب من، من هرگز ستم به بندگان روا نمىدارم.
جابر بن عبد اللَّه انصارى از جاى حركت كرده گفت يا رسول اللَّه ائمه از فرزندان على بن ابى طالب كيانند؟! فرمود: حسن و حسين سرور جوانان اهل بهشت بعد از او زينت بخش عبادتكنندگان در زمان خود على بن الحسين سپس باقر، محمّد بن على در آينده او را خواهى ديد اگر او را ديدى سلام مرا باو برسان. پس از او صادق: جعفر بن محمّد. آنگاه كاظم: موسى بن جعفر. بعد رضا: على بن موسى. سپس تقى: محمّد بن على بعد نقى: على بن محمّد بعد زكى: حسن بن على سپس پسرى قائم بحق مهدى امت من كه زمين را پر از قسط و عدل ميكند همان طورى كه پر از ظلم و جور شده.
جابر! اينها خلفاء و اوصيا و اولاد و عترت من هستند هر كه از آنها اطاعت كند مرا اطاعت نموده و هر كه با آنها مخالفت كند معصيت مرا نموده و هر كس منكر يك نفر از آنها باشد منكر من است بواسطه آنها خدا نگه ميدارد آسمان را كه بر زمين نيفتد مگر باجازه خودش و بوسيله آنها خداوند نگه ميدارد كه زمين اهلش را نلرزاند.* ابن عمر گفت پيامبر اكرم فرمود: هر كه على را دوست بدارد خداوند نماز و روزه و قيام و دعايش را مىپذيرد. هر كس على را دوست بدارد خداوند بتعداد هر رگى كه در بدن دارد شهرى در بهشت باو ميدهد. بدانيد هر كس دوست بدارد آل محمّد را از حساب و ميزان و صراط در امان است و هر كه بميرد با حب آل محمّد من ضامن بهشت براى او هستم با انبياء بدانيد هر كس دشمن بدارد آل محمّد را روز قيامت مىآيد در حالى كه در پيشانيش نوشته است مايوس از رحمت خدا است.* حضرت جواد از آباء گرام خود از حضرت باقر از فاطمه دختر حسين عليه السّلام از پدرش و عمويش حسن بن على از امير المؤمنين صلوات اللَّه عليه نقل كرد
كه فرمود: وقتى مرا داخل بهشت كردند ديدم درختى زيور و زينتهائى دارد پائين درخت مركبهاى سفيد و سياهند و در وسط آن حور عين هستند و در بالاى درخت رضوان است.
بجبرئيل گفتم اين درخت از كيست؟ گفت متعلق به پسر عمويت امير- المؤمنين است وقتى خداوند دستور دهد مردم داخل بهشت شوند شيعيان على بن ابى طالب را مىآورند تا باين درخت ميرسند آنگاه لباسهاى زينتى و حلههاى بهشتى را ميپوشند و سوار بر مركبهاى سياه و سفيد بهشتى ميگردند منادى فرياد ميزند اينها شيعيان على بن ابى طالب هستند كه در دنيا بر آزار و اذيت صبر كردند امروز بآنها اين كرامت بخشيده شده.* از حضرت رضا از آباء گرامش از حسين بن على عليه السّلام نقل كرد كه پيامبر اسلام صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: وقتى مرا بجانب آسمان بردند پدرم نوح مرا ديد پرسيد محمّد! چه كسى را در ميان امت خود جانشين قرار دادهاى گفتم على بن ابى طالب را. گفت خوب جانشينى است بعد برادرم موسى مرا ديد گفت چه كسى را در ميان امت بجانشينى تعيين كردهاى گفتم على را گفت خوب جانشينى است سپس با عيسى برخورد كردم او نيز پرسيد چه كسى را جانشين خود قرار دادهاى گفتم على را گفت خوب جانشينى است.
بجبرئيل گفتم چرا ابراهيم را نمىبينم مرا بجانب باغى برد كه در آن درختى بود داراى پستانهائى مانند پستان گوسفند هر وقت پستان از دهان يكى از آنها خارج ميشد خداوند آن را بر ميگرداند ابراهيم باو گفت اى محمّد چه كسى را جانشين ميان امت قرار دادهاى گفتم على را گفت خوب جانشينى است يا محمّد صلّى اللَّه عليه و آله من از خدا درخواست كردم مرا مامور غذا دادن اطفال شيعه على بن ابى طالب بگرداند تا روز قيامت بآنها غذا خواهم داد.* اعلام الدين: صفوان از حضرت صادق نقل ميكند كه فرمود هر كس ما را دوست بدارد و خدا را ملاقات كند با اينكه باندازه كف دريا گناه داشته
باشد سزاوار است كه خدا او را بيامرزد.* حبيش بن معتمر گفت خدمت على عليه السّلام رسيدم او در صحن مسجد تكيه كرده بود عرضكردم سلام عليك يا امير المؤمنين و رحمة اللَّه و بركاته حال شما چطور است. آن جناب سر بلند نمود و جواب مرا داد فرمود هم اكنون در حالى هستم كه دوست دارم دوستدار خود را و صبر ميكنم بر دشمنى دشمنانم دوستان ما منتظر آسايش و فرج در هر شب و روز هستند و دشمنان ما بنيانى را بنا نهاده بر كنار گودالى سراشيب كه هر آن انتظار سرازير شدن آنها است.* حضرت صادق عليه السّلام بداود رقى گفت برايت توضيح ندهم حسنهاى را كه هر كس انجام دهد از وحشت روز قيامت در امان است و آن سيئهاى كه هر كس انجام دهد خداوند او را بصورت در آتش مياندازد؟ گفتم چرا. فرمود:
حسنه حب ما است و سيّئه دشمنى با ما است.* حارث اعور گفت خدمت امير المؤمنين عليه السّلام رسيدم فرمود: براى چه آمدهاى. گفتم علاقه بشما مرا اينجا آورده فرمود: ترا بخدا راست بگو فقط محبت ترا آورده گفتم آرى. فرمود اينك براى تو جريانى را ميگويم كه پاداش آن را ببينى. هيچ بندهاى نمىميرد كه مرا دوست داشته باشد جز اينكه مرا خواهد آن طور دوست دارد و نخواهد مرد بندهاى كه با من دشمن است جز اينكه مرا مىبيند آن طور كه موجب ناراحتى او مىشود.* حضرت صادق عليه السّلام بعمر بن حنظله فرمود اى ابا صخر خداوند دنيا را هم بكسى كه او را دوست ميدارد و هم بكسى كه با او دشمن است ولى مسأله ولايت را نميدهد مگر به برگزيدگانش بخدا قسم شما بر دين من و دين آباى من هستيد.* فرمود بخدا قسم شفاعت خواهم كرد بخدا قسم شفاعت خواهم كرد البته سه مرتبه تكرار كرد تا جايى كه دشمن ما ميگويد ما شفاعتكننده و
دوست مهربانى نداريم شيعيان ما دامن ما را مىگيرند و ما دامن پيامبرمان را ميگيريم و او چنگ بلطف خدا ميزند.* زياد اسود بامام عرضكرد من متوجه گناهانم ميشوم ميترسم كه هلاك شوم بعد بياد محبت شما مىافتم اميدوار بنجات مىشوم امام عليه السّلام فرمود آيا دين جز حبّ است خداوند مىفرمايد حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ و فرموده إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ و مردى به پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله عرضكرد من شما را دوست دارم فرمود: تو مرا دوست ميدارى عرضكرد آرى بخدا فرمود تو با آن كسى خواهى بود كه او را دوست ميدارى.* جابر جعفى از حضرت باقر عليه السّلام نقل كرد كه فرمود: مؤمن نزد خدا بيست امتياز دارد كه خداوند برايش وفا خواهد كرد: يكى اين است كه نفريبد او را و گمراهش نكند و او را عريان نكند و گرسنهاش نكند و او را خوار نگرداند و عزيزش كند و اينكه خدا او را بغرق و يا سوختن نكشد و اينكه بر روى چيزى نيفتد و چيزى بر روى او نيفتد و اينكه او را از حيله حيلهگران نگه دارد و از ستم ستمگران و اينكه خداوند او را با ما قرار دهد در دنيا و آخرت و اينكه خداوند بر او مسلط نكند بيمارىهائى را كه شكل او را بد و زشت ميكند.
و او را بر گناه كبيره نميراند و اينكه خداوند او را نفراموشاند از گناهان تا تجديد توبه نمايد و او را از دانش خود مانع نشود و او را عارف بحجت خود نمايد و اينكه باطل را از دلش بيرون كند و اينكه خداوند او را روز قيامت محشور نمايد در حالى كه نورش پيشاپيش مىدرخشد و او را موفق براى هر كار نيك كند و دشمنش را بر او مسلط نكند تا خوار و ذليلش نمايد و عاقبت او را با من و ايمان ختم كند و او را با ما قرار دهد در رفيق اعلى اينست تعهد خدا براى مؤمنين.* از كتاب فرج الكرب از ابى بصير نقل كرده كه گفت حضرت صادق
عليه السّلام فرمود اى ابا محمّد مردم بدستههاى مختلف متفرق شدند شما دل بستيد باهل بيت پيامبرتان آنچه خدا ميخواست خواستيد و آن كس را كه خدا دوست ميدارد شما دوست داريد و كسى را كه خدا انتخاب نموده شما انتخاب نموديد بشارت باد شما را شاد باشيد، شما بخدا قسم آمرزيده هستيد و حسنات شما را قبول ميكنند و از گناهان شما مىگذرند آيا موجب شادى تو شدم عرض كردم آرى. فرمود اى ابا محمّد گناهها از پشت شيعيان ما ميريزد چنانچه برگها بوسيله باد از درخت مىريزد اين آيه همان است كه مىفرمايد وَ تَرَى الْمَلائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ «1» وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا «2» فرمود بخدا قسم اى ابا محمّد خداوند در اين آيه جز شما را اراده نكرده آيا ترا مسرور كردم گفتم آرى اضافه بفرمائيد.
فرمود خداوند شما را در كتاب كريمش ذكر كرده رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ منظور اين است كه شما وفا كردهايد به پيمانى كه در مورد ولايت ما از شما گرفته شده و ديگرى را بجاى ما نگرفتيد و فرموده است الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ بخدا قسم از متقين جز شما را اراده نكرده آيا ترا مسرور كردم عرضكردم آرى اضافه بفرمائيد.
فرمود خداوند در اين آيه شما را ذكر نموده إِخْواناً عَلى سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ بخدا قسم جز شما را اراده نكرده آيا شادت كردم.
عرضكردم آرى ولى بيشتر بفرمائيد فرمود در اين آيه خداوند از شما ياد كرده فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ پيامبر اكرم در اين آيه نبيين است ما صديقين و شهداء هستيم و شما صالحين
هستيد بخدا قسم شما شيعيان ما هستيد آيا مسرورت كردم؟ گفتم: آرى اضافه بفرمائيد. خداوند شما را از تسلط شيطان استثناء كرد فرموده إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ* بخدا قسم جز شما را از اين آيه اراده نكرده آيا مسرورت كردم گفتم آرى اضافه بفرمائيد. فرمود خداوند مىفرمايد: يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً بخدا قسم جز شما را اراده نكرده آيا مسرورت كردم اى ابا محمّد؟ گفتم آرى بيشتر بفرمائيد فرمود اى ابا محمّد هيچ يك از پيامبران و پيروان آنها را استثناء نفرموده جز شيعيان ما را فرموده است يَوْمَ لا يُغْنِي مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَيْئاً وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ إِلَّا مَنْ رَحِمَ اللَّهُ آنها كه مورد رحمت خدا قرار ميگيرند شيعيان ما هستند آيا ترا مسرور كردم؟ عرضكردم:
آرى اضافه بفرمائيد يا ابن رسول اللَّه فرمود: خداوند شما را در كتاب خود ياد كرده در اين آيه هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ ما كسانى هستيم كه ميدانيم و دشمنان ما آنهايند كه نمىدانند و شيعيان ما اولو الالباب هستند عرض كردم بيشتر بفرمائيد.
فرمود يا ابا محمّد چند برابر شدن ثواب اعمال شما از حدّ شماره بيرون است. اى ابا محمّد هر آيهاى كه معنى آن برگشت به بهشت ميكند و اهل بهشت را به نيكى ياد ميكند در باره ما و شما است و هر آيهاى كه اشاره بجهنم دارد در باره دشمن ما و مخالفين ما است بخدا قسم بر دين محمّد و ملّت ابراهيم جز ما و شما نيست ساير مردم از شما بيزارند اى ابا محمّد آيا ترا مسرور كردم گفتم آرى يا ابن رسول اللَّه فدايت شوم بعد با شادى و خوشحالى از خدمت امام مرخص شدم.* از حضرت صادق عليه السّلام در باره آيه فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ فرمود هر كس طرفدار ولايت ما باشد از گردنه گذشته است ما همان گردنهاى هستيم كه هر كس از آن بگذرد نجات يابد اينك توجه كن برايت حرفى ميزنم كه بهتر از دنيا و آنچه در دنيا است باشد در اين آيه مىفرمايد فَكُّ رَقَبَةٍ خداوند
شما را از آتش جهنم بواسطه ولايت ما رهانيد شما برگزيده خدائيد اگر مردى از شما بمحشر آيد با گناهى باندازه انبوهى شن ما شفيع او خواهيم بود نزد خداوند شما را بشارت باد در دنيا و آخرت تغييرى در كلمات خدا نيست اينست آن رستگارى بزرگ.* ميسر گفت من و علقمه پسر حضرمى و ابو حسان عجلى و عبد اللَّه بن عجلان منتظر حضرت باقر بوديم خارج شدند و فرمودند خوش آمديد شاد باشيد بخدا قسم من بوى شما و ارواح شما را دوست مىدارم شما بر دين خدا هستيد علقمه گفت هر كس بر دين خود باشد شما براى او گواهى بهشت ميدهيد مختصرى امام عليه السّلام توقف نمود سپس فرمود خود را بيازمائيد اگر مرتكب كبائر نباشيد من گواهى ميدهم عرضكرديم كبائر چيست؟ فرمود شرك بخداى بزرگ و خوردن مال يتيم و نسبت ناشايست دادن بزنان شوهردار و نافرمانى پدر و مادر و آدم كشى و ربا و فرار از جنگ.
گفت هيچ يك از ما فاعل يكى از اينها نبوده فرمود در اين صورت نجات مىيابيد اين ولايت خود را براى خدا قرار دهيد مبادا براى مردم باشد زيرا هر چه براى مردم باشد بمردم بر ميگردد و هر چه براى خدا باشد ارتباط بخدا پيدا ميكند. با مردم بنزاع نپردازيد راجع بدين خود زيرا خصومت دل را بيمار ميكند خداوند به پيامبرش مىفرمايد إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ و فرموده أَ فَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ.* ابو حمزه گفت از حضرت صادق عليه السّلام شنيدم مىفرمود شيعيان ما نزديكترين خلق بعرش خدا هستند در روز قيامت و فرمود شما را خداوند تحيت بسلام ميگويد و شما برگزيده رحمت خدائيد و كسانى هستيد كه خداوند توفيق بآنها داده براى جلوگيرى از گناه و شما را دعوت باطاعت نموده هيچ باكى بر شما نيست و نه محزون ميشويد. اسامى شما در نزد ما صالحين خيرخواه هستيد شما اهل رضا هستيد بواسطه خشنودى خدا از شما ملائكه برادران شما هستند
در نيكى هر وقت كوشش نموديد دعا كنيد و اگر گناهى كرديد استغفار نمائيد شما بهترين مردم هستيد بعد از ما، شهر و ديار شما برايتان بهشت است.
و قبرهاى شما برايتان بهشت است براى بهشت آفريده شدهايد و در بهشت نعمتهاى شما است و بسوى بهشت در حركت هستيد.* خالد بن نجيح گفت: خدمت حضرت صادق عليه السّلام رسيديم فرمود:
خوش آمديد شاد باشيد و موفق، بخدا قسم ما بديدار شما انس داريم شما ما را بواسطه خويشاوندى كه بينمان باشد دوست نميداريد ولى براى خويشاوندى ما با پيامبر است اين علاقه شما بواسطه پيامبر است نه براى بهرهاى دنيوى كه از ما ببريد و نه مالى بر اين محبت بشما پرداخت شده شما دعوت ما را در راه يكتائى خدا كه شريك ندارد پذيرفتيد خداوند در باره ساكنين آسمانها و زمين حكمى مقرر نموده فرموده كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ همه چيز از بين ميرود جز وجه پروردگار چيزى باقى نمىماند مگر خداى يكتا كه شريك ندارد خدايا همان طورى كه اينها در دنيا با آل محمّد بودهاند در آخرت نيز ايشان را با آل محمّد قرار ده خدايا همان طورى كه پنهان و آشكار آنها مانند پنهان و سرّ آل محمّد است ايشان را در گروه آل محمّد در قيامت قرار ده.* ابو بصير از امام عليه السّلام سؤال كرد راجع باين آيه وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً منظورش چيست؟ فرمود منظور از حكمت معرفت امام است و اجتناب كبائر. هر كس بميرد و بر گردن او تعهد امامى نباشد بنوع جاهليت مرده. بهانهاى از مردم نمىپذيرند در راه شناسائى امامشان هر كه با عرفان امام خويش بميرد او را زيانى نخواهد رسيد كه ظهور پيش افتد يا تاخير شود او مثل كسى است كه با قائم بوده در خيمهاش. راوى گفت مختصرى مكث نمود سپس فرمود نه بلكه مانند كسى است كه در ركابش بجنگ پردازد سپس فرمود: نه بخدا مانند كسى است كه در سپاه پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله بشهادت رسيده باشد.
* حارث بن احول گفت از حضرت باقر عليه السّلام شنيدم مىفرمود پيامبر اكرم بعلى عليه السّلام فرمود شبى كه مرا بآسمان بردند در بهشت نهرى سفيدتر از شير و شيرينتر از عسل ديدم كنار نهر آفتابههائى بتعداد ستارگان آسمان بود بر كنارش قبههاى ياقوت قرمز و درّ سفيد بود جبرئيل با پر خود زد بيك طرف آن ناگاه مشك ناب مشاهده شد.
سپس فرمود قسم بآن كس كه جان محمّد (ص) در دست اوست در آن بهشت درختى است صدائى به تسبيح بلند ميكند كه پيشينيان و آيندگان مانند آن صدا را نشنيدهاند ميوههائى مانند انار ميدهد. ميوه آن فرو مىريزد براى شخص آن را ميشكافد داراى هفتاد زيور است. يا على مؤمنين بر روى تختهائى از نور نشستهاند و آنها داراى چهرهاى درخشانند و تو امام آنها هستى شخص داراى كفشى است كه بند كفش او چنان مىدرخشد كه راهش را روشن ميكند هر جاى بهشت را كه بخواهد. در همين موقع زنى از بالاى سر آنها مشرف مىشود و ميگويد: سبحان اللَّه اى بنده خدا ما را مفتخر نميفرمائى باو ميگويد تو كه هستى. جواب ميدهد من از آن بانوانى هستم كه خداوند در قرآن ميفرمايد در نزد ما افزون هست (و لدينا من مزيد) در همين موقع زن ديگرى بر او مشرف مىشود از بالاى سرشان و ميگويد سبحان اللَّه اى بنده خدا آيا مرا مفتخر نمىفرمائى.
ميگويد تو كه هستى جواب ميدهد من از آن نعمتهائى هستم كه خداوند ميفرمايد فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ هيچ كس نميداند چه چيزها براى آنها ذخيره شده است از چيزهائى كه موجب روشنى چشمش مىگردد در مقابل اعمالى كه انجام دادهاند.
سپس فرمود قسم بآن كسى كه جان محمّد در دست اوست هفتاد هزار فرشته پيش او مىآيند او را بنام خود و پدرش مىنامند.* حسن بن سليمان سند را ميرساند به سلمان فارسى رضى اللَّه عنه گفت در نزد پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله بوديم كه مرد عربى از بنى عامر وارد شد سلام كرده
گفت يا رسول اللَّه از طرف شما پيكى آمد و ما را دعوت باسلام نمود مسلمان شديم بعد ما را به نماز و روزه و جهاد دعوت كرد ديديم كار خوبى است بعد ما را از زنا و دزدى و غيبت و كار زشت باز داشت ما هم اين كارها ترك كرديم پيك شما بما گفت بر ما واجب است داماد شما على بن ابى طالب عليه السّلام را دوست بداريم سرّ اين چيست با اينكه عبادت شمرده نميشود. پيامبر اكرم فرمود: بواسطه پنج امتياز. اول اينكه من در روز بدر پس از تمام شدن جنگ نشسته بودم كه جبرئيل نازل شده گفت خداوند سلامت ميرساند.
و ميگويد من مباهات كردم امروز بواسطه على با ملائكه آن موقعى كه در بين صفوف جنگ در نبرد بود و اللَّه اكبر ميگفت ملائكه با او تكبير ميگفتند.
قسم بعزت و جلالم حب او را ارزانى ميدارم بكسى كه دوست او باشد و بغضش را بكسى كه با او دشمن باشد.
دوم من روز جنگ احد نشسته بودم كار تجهيز عمويم حمزه تمام شده بود كه جبرئيل بر من نازل شد. گفت يا محمّد خداوند مىفرمايد نماز را واجب كردم.
و آن را از مريض برداشتم و روزه را واجب نمودم اما از مريض و مسافر برداشتم و حج را واجب نمودم اما از ناتوان فقير برداشتم و زكات را واجب نمودم اما از كسى كه مالك نصاب نباشد برداشتم ولى دوستى على بن ابى طالب را برايش راه فرارى نگذاشتم.
سوم. خداوند هيچ كتابى را نفرستاده و نه خلقى را آفريده جز اينكه برايش سرورى قرار داده قرآن سرور كتابهاى آسمانى است و جبرئيل سرور ملائكه يا فرمود اسرافيل. و من سرور انبياء هستم و على سرور اوصياء، هر چيزى سرورى دارد دوستى من و دوستى على بهترين چيزى است كه بنده مطيع ميتواند بوسيله آن بخدا تقرب جويد.
چهارم. خداوند در دلم انداخت كه حبّ على درخت طوبى است كه خداوند در بهشت آن را بدست خويش كاشته.
پنجم. جبرئيل گفت روز قيامت براى تو منبرى نصب مىشود طرف راست عرش و تمام پيامبران در طرف چپ عرش و جلو آن هستند و براى على يك تخت قرار داده مىشود در طرف پهلوى تو بجهت احترام او كسى كه داراى چنين امتيازهايى باشد واجب است او را دوست بداريد مرد عرب گفت بديده مىپذيرم و اطاعت ميكنم.* جابر بن عبد اللَّه گفت روزى در مسجد مدينه اطراف پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله را گرفته بوديم يكى از اصحاب صحبت از بهشت كرد. ابو دجانه گفت يا رسول اللَّه از شما شنيدم مىفرمودى بهشت حرام است بر پيامبران و ساير امت تا وقتى شما داخل شوى- فرمود ابو دجانه! مگر نميدانى خداوند پرچمى از نور و ستونى از نور دارد كه آن دو را دو هزار سال قبل از آفرينش آسمانها آفريد بر روى آن پرچم نوشته است «
لا اله الا اللَّه. محمّد رسول اللَّه. آل محمّد خير البريه»
صاحب پرچم على عليه السّلام كه پيشواى مردم است ابو دجانه گفت خدا را ستايش ميكنيم كه ما را بوسيله تو هدايت نمود و مفتخر فرمود.
پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله فرمود نميدانى هر كس ما را دوست داشته باشد و محبت ما را پذيرفته باشد خداوند او را با ما ساكن ميكند و اين آيه را خواند فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ.* يعقوب بن ميثم در نوشتههاى پدر خود چنين ديد كه على بن ابى طالب عليه السّلام گفت از پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم شنيدم مىفرمود خداوند فرموده إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ كسانى كه ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند بهترين مردمند.
در اين موقع روى بجانب على عليه السّلام نموده فرمود آرى تو يا على و شيعيانت هستيد وعدهگاه تو و آنها حوض كوثر است با چهرهاى درخشان چشمهاى زيبا و قدمهاى آراسته با تاج مرصع بر سر.
يعقوب گفت من حديث را براى حضرت باقر عليه السّلام نقل كردم فرمود در نوشتههاى حضرت على عليه السّلام همين طور نوشته شده است.
سپس گفت و محمّد بن عباس در كتاب بيست و پنج در تفسير اين آيه نقل ميكند شبيه آنچه در همين حديث نقل شده بود: بهترين مردم امير المؤمنين و شيعيان اويند و تفسير و الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ كسانى كه كافرند از اهل كتاب.
دشمنان على و پيروان آنهايند.* از كتاب منهج التحقيق روايت كرده از كتاب آل ابن خالويه حديث را بجابر انصارى ميرساند كه پيامبر اكرم مىفرمود خداوند من و على و فاطمه و حسن و حسين را از يك نور آفريد آن نور را فشرد از فشردن آن نور شيعيان ما خارج شدند ما خدا را تسبيح كرديم آنها تسبيح كردند ما تقديس كرديم پس آنها تقديس كردند ما تهليل كرديم بعد آنها تهليل كردند ما تمجيد كرديم پس آنها تمجيد كردند و خدا را بيكتائى ستوديم آنها نيز ستودند.
سپس خداوند آسمانها و زمين و ملائكه را آفريد ملائكه صد سال بود كه نه تسبيح و نه تقدس را مىدانستند ما تسبيح نموديم بعد شيعيانمان بعد ملائكه تسبيح كردند همچنين در ساير چيزها پس ما موحدينى هستيم كه موحدى غير ما نبوده، بر خدا شايسته است همان طورى كه بما و شيعيانمان امتياز بخشيده ما و شيعيانمان را در اعلى عليين جاى دهد خداوند ما و شيعيانمان را برگزيد قبل از اينكه بصورت بدن باشيم ما را خواند جواب داديم ما و شيعيانمان را آمرزيد پيش از اينكه استغفار كنيم.* ابو حمزه از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه شنيدم بمردى از شيعيان مىفرمود. شما مردان پاك و طيب هستيد و زنانتان طيبات هستند و هر مؤمنى صديق است و شنيدم شيعيان ما نزديكترين خلق خدا هستند بعرش خدا در روز قيامت بعد از ما. هر يك از شيعيان ما كه بنماز مىايستد بتعداد مخالفين عقيدهى او ملائكه اطرافش را مىگيرند بر او درود مىفرستند دسته جمعى تا از نماز فارغ شود و روزه دار شما در باغهاى بهشت مىخرامد و ملائكه برايش دعا مىكنند تا افطار كند.
* ابن عباس گفت پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله فرمود يا علي جبرئيل در مورد تو برايم خبرى آورد كه چشمم روشن شد و دلم شاد گشت گفت يا محمّد خداوند سلامت رسانده و فرموده است باو بگو على امام هدى و چراغ تاريكىها و حجت بر اهل دنيا و صديق اكبر و فاروق اعظم است من سوگند بعزت و جلالم ياد كردهام كه داخل آتش نكنم كسى كه او را دوست داشته باشد و تسليم او و جانشينان بعدش باشد اين يك واقعيت است كه جهنم و طبقههاى آن را پر از دشمنان او خواهم كرد و بهشت را پر از دوستان و شيعيانش مىكنم.* از كتاب شفا و جلاء از حضرت صادق عليه السّلام نقل مىكند كه فرمود خداوند طينت مؤمن را از سرشت انبياء آفريده پس هرگز نجس نخواهد شد عمل مؤمن به بهشت ميرود و براى او در آنجا جاى تهيه مىكند همان طورى كه شخص غلام خود را مىفرستد تا برايش فرش بيفكند بعد اين آيه را خواند وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِأَنْفُسِهِمْ يَمْهَدُونَ.* از حضرت صادق عليه السّلام نقل شده فرمود همان طورى كه با شرك چيزى سود نخواهد بخشيد با ايمان نيز چيزى زيان نميرساند.* عيسى بن ابى منصور گفت ما در خدمت حضرت صادق بوديم من و ابن ابى يعفور و عبد اللَّه بن طلحه امام عليه السّلام بدون سؤال قبلى فرمود اى پسر ابى يعفور هر كه داراى شش امتياز باشد در پيش خدا در طرف راست او قرار خواهد گرفت.
ابن ابى يعفور گفت فدايت شوم آنها چيست؟ فرمود: مرد مسلمان براى برادر خود بخواهد آنچه براى عزيزترين فرد خانواده خود ميخواهد و ناپسند شمارد براى برادر خود آنچه براى عزيزترين فرد خانواده خود ناپسند ميشمارد.
و در راه ولايت خيرخواه او باشد. ابن ابى يعفور گريه كرده گفت چگونه خيرخواه او باشد در ولايت.
فرمود اى ابن ابى يعفور اگر با او آنقدر همبستگى داشته باشد اندوه او اندوه اينست و شادى او شادى اين در صورتى كه دوستش شاد شود. و محزون
مىشود بواسطه حزن او اگر بتواند گره از كارش بگشايد ميگشايد و گر نه دعا برايش ميكند. سپس حضرت صادق فرمود سه چيز را بايد شما انجام دهيد و سه چيز را ما. شما فضل و مقام ما را بشناسيد و در مورد فرزندان ما نيز مراعات كنيد و انتظار عاقبت ما را داشته باشيد. هر كسى چنين باشد در نزد خدا طرف راست او خواهد بود و كسى كه در نزد خدا طرف راست باشد از نورش كسانى كه پائين از او باشند استفاده خواهند كرد و اما آن كس كه در طرف راست خداست ديگران اگر او را ببينند كه در چه ناز و نعمت است زندگى براى آنها خوش نميگذرد بواسطه فضل و مقامى كه از آنها مىبينند.
ابن ابى يعفور گفت چرا آنها را نبيند با اينكه طرف راست خدا هستند فرمود آنها پوشيده در نور خدايند مگر اين حديث پيامبر اكرم را نشنيدهاى فرموده خداوند را خلقى است طرف راست و در مقابلش صورتشان از برف سفيدتر و از خورشيد تابان درخشانتر است سؤال ميكنند اينها كيانند؟ گفته مىشود اينها كسانى هستند كه دوستى آنها در راه خدا بود.* نوادر راوندى باسناد خود از حضرت صادق عليه السّلام نقل ميكند كه پيامبر اكرم فرمود ثابتترين شما در صراط كسى است كه بيشتر اهل بيت و اصحاب مرا دوست داشته باشد. مجالس مفيد: معتب غلام حضرت صادق از آن جناب از پدرش نقل كرد كه مرد عربى خدمت پيامبر اكرم رسيد عرضكرد يا رسول اللَّه آيا بهشت بهائى دارد (كه بدهيم و بخريم) فرمود آرى پرسيد بهاى بهشت چيست فرمود با اخلاص بگويد
لا اله الا اللَّه
عرضكرد با اخلاص گفتن آن يعنى چه. فرمود:
عمل بآنچه مرا در اين مورد برانگيختهاند و دوستى اهل بيتم. عرضكرد پدر و مادرم فدايتان باد آيا دوستى اهل بيت شما نيز از حقوق لا اله الا اللَّه است فرمود دوستى اهل بيت من از بزرگترين حق اين جمله است. مجالس مفيد: ابا صلت هروى گفت با حضرت رضا عليه السّلام بودم وقتى داخل
نيشابور شد سوار قاطر خاكسترى رنگ بود علماى نيشابور باستقبالش خارج شده بودند همين كه رسيد بسر چهار راه دانشمندان لجام قاطرش را گرفته گفتند يا ابن رسول اللَّه شما را بحق آباء طاهرينت سوگند مىدهيم كه ما را حديثى از آباء گرام خود صلوات اللَّه عليهم نقل فرما.
امام عليه السّلام سر از هودج بيرون آورد و تن پوشى از خز داشت فرمود پدرم موسى بن جعفر از پدرش جعفر بن محمّد از پدرش محمّد بن على از پدرش على بن الحسين از پدرش حسين بن على سرور جوانان بهشت از امير المؤمنين از پيامبر اكرم نقل كرد كه فرمود جبرئيل بمن خبر داد از روح الامين از خداوند پاك و بزرگ فرمود: من خداوند يكتايم كه جز من خدائى نيست بندگانم مرا بپرستيد! بدانيد هر كه بديدن من آيد با گواهى دادن بلا اله الا اللَّه با اخلاص داخل دژ و حصار من شده و هر كه داخل حصار من شود از عذابم در امان است عرضكردند اخلاص شهادت لا اله الا اللَّه چيست؟ فرمود: اطاعت خدا و پيامبرش و ولايت اهل بيت او. مجالس مفيد: ابو برده اسلمى گفت از پيامبر اكرم شنيدم مىفرمود:
قدم برنمىدارد بنده در روز قيامت مگر اينكه از چهار چيز از او بازخواست ميكنند. از بدن و پيكرش كه در چه راه آن را فرسوده كرده و از عمرش كه در چه راه فانى كرده و از مالش كه از چه راه بدست آورده و در چه راه خرج كرده و از حبّ ما اهل بيت. مجالس مفيد: حنان بن سدير گفت من و پدرم بمردى از اولاد ابى لهب گذشتيم كه عبد اللَّه بن ابراهيم نام داشت مرا صدا زد و گفت ابو الفضل! اين مرد ترا حديث ميكند- اسم مرد حديث گو را كه سديف نام داشت و در آخر حديث نقل كرده ولى اينجا نگفته از حضرت باقر عليه السّلام. ما نزديك آنها شديم و سلام كرديم باو گفت حديث را برايش نقل كن. او چنين نقل كرد:
حضرت باقر عليه السّلام كه از اولاد پيامبر شخصى را نظير او نديده بودم
فرمود جابر بن عبد اللَّه انصارى گفت پيامبر اكرم تشريف آورد و بر منبر رفت مهاجر و انصار با سلاح اجتماع كردند فرمود: مردم هر كه ما اهل بيت را دشمن بدارد خداوند او را يهودى محشور ميكند جابر گفت من حركت كرده گفتم يا رسول اللَّه گر چه شهادت بلا اله الا اللَّه و رسالت شما بدهد فرمود آرى.
اين شهادت موجب حفظ خون او و ندادن جزيه (ماليات اهل كتاب) با كمال خوارى مىشود.
سپس فرمود: مردم هر كه ما خانواده را دشمن بدارد روز قيامت يهودى محشور مىشود و اگر دجال را درك كند باو ايمان مىآورد و اگر درك نكند در زمان دجال از قبر خارج مىشود تا بدجال ايمان آورد خداوند عزير امت مرا برايم بصورت گل نشان داد، اسماى آنها را بمن آموخت همان طورى كه بآدم اسماء را آموخت از جلو من رد شدند صاحب پرچمها، براى على و شيعيانش استغفار كردم.
حنان گفت پدرم بمن گفت اين حديث را بنويس من نوشتم. فردا بجانب مدينه رفتيم وارد مدينه شديم و خدمت حضرت صادق عليه السّلام رسيديم من گفتم فدايت شوم مردى از اهالى مكه بنام سديف از پدرتان حديثى نقل كرد فرمود:
حديث را حفظ دارى گفتم آن را نوشتهام فرمود بمن بده. تقديم كردم همين كه رسيد باين جمله كه پيامبر اكرم فرمود امتم براى من مجسّم شدند بصورت گل و اسم آنها را بمن آموخت همان طور كه بآدم تمام اسماء را آموخت. حضرت صادق عليه السّلام فرمود: چه وقت اين حديث را آن مرد از پدرم براى تو نقل كرد.
گفتم امروز هفت روز است كه از پدرتان نقل كرد فرمود من گمان داشتم اين حديث از پدرم بهيچ كس نقل نشده. مجالس مفيد: محمّد بن عبد الرحمن گفت از حضرت صادق عليه السّلام شنيدم مىفرمود ولايت ما ولايت خدا است آن ولايتى كه هيچ پيامبرى را مبعوث نكرده مگر باين ولايت.
* برسى در كتاب مشارق الانوار از حذيفة بن يمان نقل ميكند كه گفت ديدم پيامبر اكرم دست حسن بن على عليهما السّلام را گرفته و مىفرمايد مردم! اين پسر على است او را بشناسيد سوگند بآن كس كه جان من در دست اوست او و دوستانش در بهشت هستند و دوستان دوستانش در بهشت هستند.* كتاب فضيلت الشيعه صدوق از ابن عباس نقل ميكند كه پيامبر اكرم فرمود حبّ على عليه السّلام گناهان را از بين مىبرد چنانچه آتش هيزم را نابود مىكند.* باسناد صدوق از صباح بن سيابه از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه فرمود شخص شما را دوست ميدارد اما از عقيده شما اطلاعى ندارد با همين حبّ خداوند او را وارد بهشت ميكند و شخص با شما دشمن است و نميداند عقيده شما چيست بواسطه همين دشمنى با شما خدا او را بجهنم مىبرد و مرد نامه عملش پر از ثواب مىشود بدون اينكه عملى انجام داده باشد. عرضكردم چگونه چنين- چيزى ممكن است.
فرمود: از كنار گروهى رد مىشود كه بدگوئى از ما مىكنند همين كه چشمشان باو مىافتد بيكديگر ميگويند اين مرد از شيعيان آنها است و مردى از شيعيان ما از كنار آنها رد مىشود او را هدف قرار مىدهند و باو بد ميگويند خداوند بواسطه اين مطلب آنقدر باو ثواب مىدهد كه نامه عملش پر مىشود بدون عملى. كنز الفوائد: از پيامبر اكرم نقل شده كه بعلى عليه السّلام فرمود يا على من از خداوند درخواست كردم كه شيعيان ترا از توبه محروم نكند تا جانشان بگلو ميرسد اين درخواست مرا پذيرفت اين امتياز را بديگرى ندادهاند. كنز الفوائد: يونس شحام گفت بحضرت موسى بن جعفر عليه السّلام گفتم بعضى از دوستان شما گنهكارند شراب ميخورند و گناهان زشتى مرتكب ميشوند كه ما از آن بيزاريم فرمود از كارش بيزار باشيد ولى از خوبى او
بيزار نباشيد عملش را دشمن بداريد. گفتم ميتوانيم باو بگوئيم فاسق فاجر؟
فرمود نه. فاسق فاجر كافر و منكر ولايت ما است خدا امتناع دارد از اينكه ولى ما فاسق و فاجر باشد گر چه آن كارها را انجام دهد ولى بگوئيد
فاسق العمل و فاجر العمل
و فاجر العمل است اما مؤمن النفس و بدكار است پيكر و روان پاك دارد.
بخدا قسم نه، دوست ما خارج نميشود از دنيا مگر اينكه خدا و پيامبر و ما از او راضى هستيم خداوند او را با همان گناهى كه دارد با چهرهاى درخشان محشور ميكند عيبهايش پوشيده و دلش آسوده است ترس و اندوهى ندارد.
و اين جريان چنين است كه از دنيا خارج نميشود مگر اينكه از آلودگىهاى گناه پاك مىشود يا بمصيبتى در مال يا جان يا فرزند يا بيمارى و كمترين كارى كه خداوند نسبت بدوست ما انجام مىدهد خواب وحشتناكى مىبيند و صبح ميكند اندوهگين از اين خواب همين كفاره گناهش مىشود يا ترس و وحشتى كه از طرف دولت باطل بر او وارد مىشود و يا بر او سخت گرفته مىشود هنگام مرگ بعد بملاقات خدا ميرود پاك از گناه با دلى آسوده بواسطه محمّد و امير المؤمنين صلّى اللَّه عليهما و آلهما بعد در پيش روى خود با يكى از دو امر روبرو مىشود. رحمت خدا كه وسيعتر از تمام مردم جهان است يا شفاعت محمّد و امير المؤمنين عليهما السّلام بعد مشمول رحمت وسيع خدا مىشود كه شايسته آن است و از مزاياى آن بهرهمند مىشود. كنز الفوائد: على بن سليمان از شخصى نقل كرد كه حضرت صادق عليه السّلام در مورد آيه وَ كِتابٍ مَسْطُورٍ فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ فرمود نوشتهايست كه خداوند بر روى برگ آس نوشته و روى عرش قرار داده دو هزار سال قبل از آفرينش مردم و آن نوشته اينست: اى شيعيان آل محمّد من خداى يكتايم جواب شما را مىدهم قبل از اينكه از من بخواهيد و بشما مىدهم قبل از درخواست و شما را مىآمرزم قبل از تقاضاى مغفرت.
كنز: صاحب كتاب بشارات سند را به حسين بن حمزه ميرساند از پدرش نقل ميكند كه گفت بحضرت صادق عرض كردم فدايت شوم سنّم زياد شده و استخوانم نازك شده و اجلم نزديك است مىترسم پيش از شناختن امام از دنيا بروم فرمود اى ابا حمزه مگر عقيدهات اين نيست كه شهيد كسى است كه كشته شود. گفتم فدايت شوم همين طور است.
فرمود ابا حمزه! هر كس ايمان بما آورد و تصديق كند حديث ما را و انتظار ما را داشته باشد مثل كسى است كه زير پرچم قائم است بلكه زير پرچم پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم.* ابو بصير گفت حضرت صادق بمن فرمود اى ابا محمّد! كسى كه با ولايت ما بميرد شهيد است گفتم فدايت شوم گر چه در رختخواب از دنيا رود. فرمود گر چه در رختخواب از دنيا رود او زنده است و باو روزى مىبخشد. كنز الفوائد: محمّد بن فضيل از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام در باره آيه إِلَّا الْمُصَلِّينَ الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ فرمود: اينها ياران پنجاهى از شيعيان ما هستند گفتم وَ الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ فرمود آنها صاحب نمازهاى پنجگانه شيعيان ما هستند. گفتم «وَ أَصْحابُ الْيَمِينِ» فرمود بخدا سوگند از شيعيان ما هستند. كنز الفوائد: ابو ذر رحمة اللَّه عليه گفت سلمان و بلال را مشاهده كردم خدمت پيامبر اكرم مىآيند سلمان خود را بر پاهاى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم انداخت و شروع ببوسيدن كرد پيامبر اكرم او را از اين كار منع كرد باو فرمود سلمان نسبت بمن آن كارى كه ايرانيان نسبت بپادشاهان خود ميكنند نكن! من بندهاى از بندگان خدايم مانند بندگان غذا ميخورم و مانند آنها مىنشينم.
سلمان گفت مولاى من شما را بخدا سوگند مىدهم مرا از مقام فاطمه عليها السّلام در روز قيامت اطلاع دهيد. پيامبر اكرم با چهرهاى خندان و شاد توجه
نموده فرمود قسم بكسى كه جانم در دست اوست فاطمه دخترى است كه از صحراى قيامت مىگذرد سوار بر شترى است كه سر او از خشيت خدا و چشمانش از نور خدا است آرايش آن از جلال خدا است و گردنش از بهاء اللَّه و كوهانش از رضوان اللَّه و دم او از قدس اللَّه و پاهايش از مجد خدا است اگر راه رود تسبيح ميكند و اگر سرعت بگيرد تقديس ميكند «1» بر روى آن هودجى از نور است كه در آن هودج دخترى از نسل انسان ولى حوريهاى بس ارجمند كه آفرينش او از سه چيز جمع و ساخته شده اول آن مشك ناب وسطش عنبر الشهب و آخر آن زعفران قرمز است كه با آب حيات آميخته شده اگر آب دهان در هفت درياى شور بياندازد شيرين مىشود و اگر ناخن انگشت كوچك خود را بطرف دنيا خارج كند خورشيد و ماه را ميپوشاند. جبرئيل طرف راست و ميكائيل طرف چپ على عليه السّلام جلو و حسن و حسين پشت سرش خداوند او را نگه ميدارد و حفظ ميكند. از صحراى قيامت رد مىشود در اين موقع ندائى از جانب خدا بلند مىشود مردم! چشم بپوشيد و سر بزير اندازيد اين دختر پيغمبر شما است و همسر على امامتان مادر حسن و حسين از صراط رد مىشود چادرى سفيد دارد وقتى وارد بهشت شود و نگاه ميكند بآنچه خداوند برايش آماده كرده از جاه و جلال اين آيه را ميخواند بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ.* الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ الَّذِي أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ خداوند باو وحى ميكند: اى فاطمه از من بخواه تا بتو عطا كنم و از من درخواست كن تا خشنودت كنم. او ميگويد الهى تو آرزوى من و بالاتر از آرزوى منى از تو درخواست ميكنم كه دوست من و دوست عترتم را عذاب نكنى خداوند باو وحى ميكند: اى فاطمه بعزت و جلال و مقام ارجمندم
سوگند بذات خود خوردهام دو هزار سال قبل از آفرينش آسمانها و زمين كه عذاب نكنم دوستان تو را و دوستان عترت ترا با آتش.* ابن بطريق در عمده از تفسير ثعلبى باسناد خود از عمر بن موسى از زيد بن على بن الحسين از پدرش از جد خود از على بن ابى طالب صلوات اللَّه عليه نقل كرد كه فرمود من به پيامبر اكرم شكايت كردم از حسادت مردم نسبت بخودم فرمود راضى نيستى چهارمى چهار نفر باشى اول كسى كه داخل بهشت مىشود من و تو و حسن و حسين هستيم همسران ما در طرف راست و چپ ما هستند و ذريه ما پشت سر همسران مايند و شيعيان ما پشت سر ذريه ما.* ابو هريره گفت پيامبر اكرم نگاه بعلى و حسن و حسين صلوات اللَّه عليهم كرده فرمود من جنگ دارم با كسى كه با تو جنگ كند و با كسى كه راه مسالمت با تو پيش گيرد مسالمت پيشهام.* باسناد خود نيز از عباس بن عبد المطلب نقل ميكند كه گفت يا رسول اللَّه چرا بعضى از قريش با يك ديگر روبرو ميشوند و با كمال دوستى و محبت ولى با ما روبرو ميشوند با چهرهاى خشمگين پيامبر اكرم فرمود: آيا چنين ميكنند؟ عرضكرد آرى سوگند بكسى كه ترا بحق بر انگيخته فرمود قسم بآن كسى كه مرا بحق برانگيخته ايمان ندارند مگر اينكه آنها را دوست بدارند بواسطه من.* از مناقب ابن مغازلى باسناد خود از انس نقل ميكند كه گفت پيامبر اكرم فرمود روز قيامت صراط را بر كنار جهنم نصب ميكنند از روى آن رد نميشود مگر كسى كه با خود نوشتهى ولايت على بن ابى طالب را داشته باشد.* با سند ديگرى از زهرى نقل كرد كه گفت از انس بن مالك شنيدم مىفرمود قسم بخدائى كه جز او خدائى نيست از پيامبر اكرم شنيدم مىفرمود: عنوان نامه عمل مؤمن حب على بن ابى طالب عليه السّلام است.
* و با سند ديگر از انس نقل ميكند كه گفت پيامبر اكرم فرمود:
داخل بهشت ميشوند از امت من هفتاد هزار نفر كه حسابى بر آنها نيست سپس متوجه على بن ابى طالب عليه السّلام شده فرمود: آنها از شيعيان تو هستند و تو امام آنهائى.* محمّد بن مسلم از جعفر بن محمّد از پدرش از آباء گرامش از على بن ابى- طالب عليه السّلام از پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: يا على شيعيان ما از قبرهاى خود روز قيامت خارج ميشوند با عيبها و گناههائى كه دارند صورتهاى آنها مانند ماه شب چهارده ميدرخشد ناراحتىها از آنها دور شده و شدائد براى ايشان ساده گرديده بآنها امن و امان عنايت شده و حزن و اندوه از آنها برطرف گرديده مردم ميترسند اما آنها ترسى ندارند مردم محزون هستند آنها اندوهى ندارند بند كفشهاى آنها از نور مىدرخشد سوار بر شترهاى سفيدى هستند كه داراى بال هستند رام و آرامند بىآنها مرا بيازارى و سرعت مىگيرند بدون ناراحتى و زحمت گردن آنها از طلاى قرمز است و نرمتر از حرير اين الطاف بواسطه قدر و منزلت آنها است در نزد خدا.* و با دو سند از ابن عباس پيامبر اكرم فرمود: على عليه السّلام روز قيامت كنار حوض كوثر است داخل بهشت نخواهد شد احدى مگر با اجازه عبور از على بن ابى طالب عليه السّلام.* ابن عباس گفت پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: خدا را دوست بداريد بواسطه نعمتهائى كه بشما عنايت كرده و چون شايستهى دوست داشتن است و مرا دوست بداريد براى دوستى خدا و اهل بيتم را دوست بداريد بواسطه دوستى من.* عمار ياسر گفت پيامبر اكرم بعلى عليه السّلام فرمود يا على خوشا بحال كسى كه ترا دوست بدارد و در راه تو صادق باشد و واى بر كسى كه ترا دشمن بدارد و در راه تو كاذب باشد.* ام سلمه گفت شنيدم پيامبر اكرم مىفرمود على و شيعيانش در روز
قيامت رستگارند. توضيح: سيد مرتضى در كتاب غرر مىنويسد: ابو عبيد. قاسم بن سلام در كتاب غريب الحديث از امير المؤمنين عليه السّلام نقل ميكند كه فرمود «من احبنا أهل البيت فليعد للفقر جلبابا او تجفافا» ابو عبيد ميگويد بعضى اين خبر را چنين توجيه كردهاند كه هر كسى ما اهل بيت را دوست بدارد آماده فقر و تنگدستى در دنيا باشد ولى اين درست نيست زيرا ما در ميان دوستان على عليه السّلام اشخاصى را مىبينيم مانند ساير مردم هم ثروتمند هستند و هم فقير و بين آنها در اين مورد فرقى نيست اما صحيح اينست كه منظورش فقر در قيامت است و اين سخن را مىفرمايد تا پند و اندرز دهد و دوستان را وادار بعمل و اطاعت خدا كند مثل اينكه منظورش اين است كه هر كس ما را دوست بدارد بايد براى روز قيامت و تنگدستى آن روز آنقدر ثواب آماده كند كه جبران آن تنگدستى را نمايد.
ابو محمّد عبد اللَّه بن مسلم بن قتيبه ميگويد: ظاهر حديث بر خلاف توجيه ابو عبيده است منظورش فقط فقر دنيوى است و معنى حديث اين است كه هر كس ما را دوست مىدارد بايد صبر كند بر تنگدستى دنيا و قناعت ورزد و خوددارى نمايد از ظواهر فريبنده زندگى و شكيبائى بر فقر را تشبيه به پوستين. و تن- پوش نموده زيرا صبر روى فقر را مىپوشاند چنانچه پوستين و تن پوش بدن را مىپوشاند.
ميگويد دليل صحت اين توجيه آن است كه امام عليه السّلام گروهى را ديد بر در خانه هستند بقنبر فرمود اينها كيانند. قنبر در جواب گفت اينها شيعيان شمايند. فرمود چرا چهره آنها بشيعه شباهت ندارد قنبر پرسيد چهره شيعه چگونه است؟ فرمود شكمها خالى است از گرسنگى و لبها خشك است از تشنگى و چشمها اشك آلود است از گريه. تمام اين توضيحات كه ذكر شد گفتار
ابن قتيبه است هر دو وجه در خبر خوب است گر چه توجيهى كه ابن قتيبه نموده بهتر و سازگارتر است. ممكن است در توجيه خبر وجه سومى نيز گفت كه لغت شاهد و گواه آن است و در لغت يك معنى فقر اين است كه بينى شتر را سوراخ مىكنند و از آن ريسمانى مىگذرانند تا شتر چموش رام شود و چنين شترى را مفقور مىگويند و هر چيزى را كه سوراخ كنى و در آن اثرى بگذارى با لفظ «فقرته تفقيرا گفته مىشود از همين قبيل است فاقره. و شمشير مفقر هم گفتهاند.
احتمال دارد كه منظور امام اين باشد هر كس ما را دوست بدارد بايد مواظب نفس خود باشد و آن را در اختيار بگيرد لجام سركشى بر او بزند و بطرف بندگى و اطاعت نفس خود را بكشد و از شهوتها خوددارى نمايد و او را بر صبر و شكيبائى بر چيزهائى كه ميل ندارد و با مشقت آنها را مىخواهد وادارد چنانچه همين كار را در مورد شتر چموش ميكنند اين وجه سومى است در مورد خبر كه ذكر نكرده.