[اخبار]
پ1- امالى صدوق و عيون الاخبار مفسر از احمد بن حسن حسينى از حضرت عسكرى از پدرانش عليهم السّلام كه از حضرت امير مؤمنان عليه السّلام سؤال شد كه استعداد و آماده بودن براى مرگ چگونه است؟ حضرت فرمود انجام واجبات و ترك محرمات و داراى مكارم و صفات پسنديده بودن. در اين صورت چنين شخصى باك ندارد كه مرگ او را برسد و يا اينكه خود دنبال مرگ رفته و باو دست يابد بخدا سوگند پسر ابى طالب هيچ باكى ندارد كه مرگ را تعقيب نموده و او را درك كند و يا اينكه مرگ او را دنبال كرده و بعلى برسد.پ 2- امالى صدوق در خطبه وسيله (يكى از خطبههاى على است) كه على عليه السّلام فرمود. هيچ غائبى نزديكتر از مرگ نيست. هان اى مردم هر كس كه روى زمين راه ميرود بالاخره روزى در شكم زمين خواهد رفت. و اين شب و روز با كمال سرعت مشغول منهدم كردن اين عمرها هستند. و هر زنده و جاندارى رزق و روزى دارد و هر دانهاى خورنده دارد و تو غذاى مرگ هستى كه تو را خواهد خورد و كسى كه بوضع ايام و روزگار شناخت داشته باشد از مستعد و آماده شدن براى مرگ غفلت نخواهد كرد. نه ثروتمند از جهت ثروتش از چنگال مرگ نجات خواهد يافت و نه فقير از جهت فقرش.پ 3- امالى صدوق. از پدرش از سعد ... از ابن قيس از حضرت باقر عليه السّلام كه امير مؤمنان عليه السّلام در كوفه پس از خواندن نماز خفتن و نماز عشاء آخرى سه بار مردم را نداء ميكرد بطورى كه اهل مسجد مىشنيدند و ميفرمود هان اى مردم (خدا شما را رحمت كند) آماده حركت باشيد كه اعلان كوچ در ميان شما داده شده است.
بنا بر اين توقف و تمايل و دلبستگى بدنيا براى چيست؟ بعد از اين اعلان كوچ:
آماده باشيد خداوند شما را بيامرزد و بهترين چيزى كه اكنون در اختيار شما است كه آن تقوى و پرهيزكارى است همراه خود ببريد و بدانيد كه حركت شما بسوى معاد است و عبور و گذر شما بر صراط و وحشت بزرگى در پيش و بر سر راه شما گردنه دشوار و منزلهائى بس هولناك است كه چارهاى از گذشتن و توقف در آن منازل نيست. يا مشمول رحمت پروردگار شده كه از آن وحشتها نجات يافته و از خطرات و منظره ترسناك آن و از اخبار وحشتناك رها و راحت ميشويد و يا هلاكت و شقاوتى است كه قابل جبران نيست.پ 4- امالى طوسى در نامهاى كه امير مؤمنان عليه السّلام براى اهل مصر نوشته چنين
آمده است: بندگان خدا از مرگ رهائى نيست پس پيش از فرا رسيدن آن ترس و احتياط را مراعات كنيد و توشه لازم آن را آماده نمائيد كه شما هدف مرگ قرار گرفتهايد اگر بايستيد شما را ميگيرد و اگر فرار كنيد شما را بدست مىآورد و مرگ از سايه شما براى شما لازمتر و نزديكتر است مرگ به پيشانى شما نوشته شده و دنيا پس از شما درنورديده خواهد شد.
بنا بر اين هنگامى كه هواهاى نفسانى و شهوات با شما دست بگريبان است مرگ را بسيار يادآور شويد كه مرگ براى وعظ و اندرز كافى و بس است. و رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله اكثر اوقات اصحابش را بياد مرگ توصيه ميفرمود و ميفرمود زياد در ياد مرگ باشيد كه او لذتها را از بين ميبرد و ميان شما و شهوات شما حائل و مانع مىشود.پ 5- امالى طوسى. امير مؤمنان عليه السّلام فرمود. مرگ براى بعضى مطلوب است كه در دنبال مرگ هستند (شهادت) و نسبت به بعضى طالب است كه از مرگ ميگريزند ولى مرگ در طلب آنها و بدنبال آنان است كسى كه ايستاده و اقامت نموده مرگ را ناتوان نخواهد كرد و كسى كه از مرگ فرار ميكند از دستش نجات نخواهد يافت. بنا بر اين اعمال صالحه پيش فرستيد و كوشش نموده و مسامحه نكنيد كه از مرگ چاره و فرارگاهى نيست.
شما اگر كشته و شهيد نشويد ميميريد و بطور طبيعى از دنيا خواهيد رفت. قسم به آن خدائى كه جان على در دست قدرت او است هزار شمشير اگر بر سر من فرود آيد از مردن در بستر براى من آسانتر است.پ 6- امالى طوسى. از سخنان على عليه السّلام است كه فرموده اى مردم شما هدف تير مرگ هستيد كه اين تيرهاى مرگ در رسيدن بهدف مسابقه دارند و اموال شما هم بدست مصائب و حوادث ناگوار مورد غارت است. آنچه در دنيا از غذاها ميخوريد توام با ناراحتيها است و لقمهها در گلوى شما مىايستد و حبس مىشود و آنچه بياشاميد در حلق شما شكسته مىشود (نوش با نيش توام است) خدا را شاهد ميگيرم اگر نعمتى را كه موجب خوشحالى شما است بدست آوريد حتما نعمت ديگرى را از دست خواهيد داد كه باعث ناراحتى شما است. اى مردم ما و شما براى فنا و معدوم شدن آفريده نشدهايم بلكه براى بقا و جاودانى آفريدهشدهايم و با مرگ فانى نميشويد فقط بمنزل و جايگاه ديگرى منتقل مىگرديد پس زاد و توشه برگيريد و براى آن جهانى كه بطرف او خواهيد رفت و در آنجا جاودانى هستيد.پ 7- امالى صدوق. ابن متوكل ... ابن ابى عمير از كسى كه از حضرت صادق عليه السّلام كه اين دو بيت را ميخواندند از اين فرصتى كه هست استفاده نموده و عمل كن كه قطعا خواهى مرد. و اى انسان مختار براى خود هر چه ميخواهى انتخاب كن آنچه كه گذشت گذشت مثل اينكه اصلا واقع نشده است- و آنچه كه آينده است مثل اينكه الان واقع
شده است (چون حتما خواهد آمد)پ 8- مصباح الشريعه. حضرت صادق عليه السّلام فرمود. اگر براى روز حساب هيچ وحشتى نباشد مگر احساس شرم عرضه اعمال بر خدا و رسوائى از پردهبردارى از پنهانىها و افشاى رازها جاى دارد كه انسان از سر كوه پائين نيايد و در شهر و آباديها منزل نكند و نخورد و نياشامد و نخوابد مگر اينكه مضطر و مجبور شود كه براى حفظ جان و پيشگيرى از تلف و مردن مقدارى بخورد و بخوابد. و كسى كه وحشت و هول و هراس قيامت را مىبيند و در هر نفسى و لحظهاى شدائد و مشكلات هولناك قيامت را برپا مىبيند و با چشم دل خود را در مقابل خداوند جبار احساس ميكند در اين هنگام مشغول بحسابرسى خود شده مثل اينكه در عرصه قيامت احضار و در امواج وحشتزاى رستاخيز مورد سؤال و بازپرسى قرار گرفته است. خداوند متعال فرموده.
وَ إِنْ كانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنا بِها وَ كَفى بِنا حاسِبِينَ سوره انبياء 47 اگر عملى باندازه يك دانه ارزن باشد ما آن عمل را آورده و بحساب آن خواهيم رسيد و ما براى حساب كافى خواهيم بود.پ و بعضى از ائمه عليهم السّلام فرمودهاند. شما مردم بحساب از خود حساب بكشيد پيش از اينكه بحساب شما رسيده شود و با ميزان شرم و حيا اعمال خود را وزن نموده و بسنجيد پيش از اينكه شما و اعمال شما را بسنجند.پ و ابو ذر رحمه اللَّه عليه گفته. يادآورى بهشت بمنزله مرگ است) خود را مرده مىبينيد) و يادآورى دوزخ نيز يكنوع مردن است شگفتا به كسى كه ميان دو مرگ زنده است.پ و روايت شده كه حضرت يحيى بن زكريا در طول شب از اول شب تا صبح در باره بهشت و دوزخ انديشه ميكرد و باين ترتيب شبزندهدارى نموده و بخواب نميرفت سپس صبحگاه چنين ميگفت. خداوندا بكجا مىشود فرار كرد و پناه برد بحر درگاه رحمت تو.پ 9- روضه كافى. سلمان رضى عنه گفته است از شش چيز شگفت دارم كه سه چيز موجب خنده من شده و سه چيز مرا بگريه افكنده است. اما آنچه كه موجب گريه و ناراحتى من گشته است 1- مفارقت و جدائى از دوستان يعنى محمد (ص) و يارانش 2- هول و هراس مردن 3- ايستادن در برابر حق متعال براى حساب: و اما آنچه كه باعث خنده من شده است 1- آن كس كه در دنبال دنيا است با اينكه مرگ در دنبال او است 2- كسى كه در غفلت و بىتفاوتى بسر ميبرد با اينكه كاملا خود تحت مراقبت است 3- كسى كه دهان خود را پر از خنده ميكند ولى نميداند كه خداوند از او راضى و خشنود است يا نسبت باو خشمناك و ناراضى است.پ 10- كتاب حسين بن سعيد. ابن فضاله ... از ابا صالح از حضرت صادق عليه السّلام
كه فرمود. اى ابا صالح هنگامى كه جنازهاى را بدوش گرفتهاى فرض كن كه جنازه تو است كه حمل مىشود و يا فرض كن از خداوند درخواست برگشت بدنيا پس از مردن نمودهاى و خداوند هم تو را پس از مردن برگردانده اكنون شروع كن و اعمال و كارهاى تازهاى را انجام بده سپس فرمود. چقدر شگفتآور است مردمان طبقه اول اموال خود را بارث براى طبقه آخرى نهادند و نداى كوچ كردن در ميان آنها داده شده ولى آنها مشغول لهو و لعب هستند.پ 11- همان كتاب ابن ابى عمير از حكم از داود از حضرت باقر عليه السّلام كه فرموده هر روز منادى ندا ميدهد. اى فرزند آدم زاد و ولد كن براى مردن و جمع ثروت كن براى فنا و بنا كنى براى خرابى (بالاخره ويران خواهد شد).پ 12- همان كتاب ابن ابى عمير از ابو ايوب از ابو عبيده كه گفت بحضرت باقر عليه السّلام عرض كردم فدايت شوم حديثى و مطلبى بمن بفرما كه سودمند شوم. فرمود اى ابو عمير ياد مرگ و مردن را بسيار كن كه هيچ كس نيست كه زياد در ياد مرگ باشد مگر اينكه حالت زهد و بىرغبتى نسبت بدنيا در او حاصل مىشود (چون بهر چه دل بندد بالاخره از او جدا خواهد شد).پ 13- همان كتاب. على بن نعمان ... از ابى شيبه از حضرت باقر عليه السّلام كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود. مرگ را (فراموش نكنيد) كه مرگ با آنچه آورده است مىآيد. با آسايش و راحتى و رجوع و بازگشت با ميمنت بطرف بهشت و درجات عاليه براى اهل بهشت و خانه جاودان براى آنان كه سعى و كوشش براى آنجا داشتند و تمايل و رغبت آنان بسوى آن بود. و نيز فرمود وقتى كه شقاوت و بدبختى دامنگير كسى شد و ولايت و تسلط شيطان پيش آمد. آرزوهاى دور و دراز در مقابل چشم انسان جلوهگر مىشود و مرگ و ياد آن بكلى پشت سر رفته و اصلا مرگ را نمىبيند. و نيز فرمود از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله سؤال شد كدام يك از مؤمنين از همه زيركتر است فرمود آنان كه بيش از همه در ياد مرگ و آمادهتر براى فرا رسيدن آن باشند.پ 14- همان كتاب ابن ابى عمير از هشام بن سالم از حضرت صادق عليه السّلام كه فرمود جبرئيل امين خدمت رسول خدا آمد و عرض كرد اى محمد صلى اللَّه عليه و آله هر طورى كه ميخواهى زندگى بكن ولى بدان كه خواهى مرد. و هر كسى را كه ميخواهى دوست داشته باشى بدار ولى بالاخره از او جدا خواهى گشت. و هر عملى كه ميخواهى بكنى انجام بده ولى آن را خواهى ديد (كيفر و پاداشش را مىبينى)پ ابن ابى عمير گفته كه ابن سنان اين جمله را اضافه نقل كرده. كه شرافت مؤمن نماز
او است در دل شب و عزت او در باز داشتن خود از آزار و اذيت نسبت بمردم.پ 15- همان كتاب فضاله از اسماعيل از حضرت صادق از پدرش عليهما السّلام كه عيسى بن مريم عليهم السّلام (راجع بمرگ) ميگفت هول و وحشتى است كه نميدانى چه وقت تو را فرا رسد چه مانعى دارد كه پيش از آمدن ناگهانى او خود را براى او آماده كنى؟پ 16- نهج البلاغه. فرمود كسى كه زياد در ياد مرگ باشد از زندگى دنيا به اندكى راضى و خشنود خواهد بود.پ 17- دعوات راوندى. امير مؤمنان عليه السّلام در باره آيه شريفه وَ لا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيا قصص 77 اى قارون بهره و نصيب خود را از دنيا فراموش مكن: فرمود يعنى سلامتى و نيرومندى و آسايش خاطر و جوانى و نشاط و ثروت خود را فراموش نكن كه در اين فرصتها و بوسيله اينها آخرت و سراى ديگر خود را تامين نمائى.پ و خدمت حضرت سجاد عرض شد كه بهترين حالتى كه بنده در حال مرگ داشته باشد كدام است؟ حضرت فرمود طورى باشد كه از فكر بنا و خانه و كاخ فارغ و خلاص شده باشد عرض شد چطور باشد؟ فرمود باين معنا كه از گناهان خود توبه نموده و مشغول كارهاى خير باشد تا با محبت و عشق و بزرگوارى وارد محضر حق شودپ و پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمود. كسى كه بميرد و درهم و دينارى از او باقى نماند هيچ كس بىنيازتر از او داخل بهشت نخواهد شد.پ و حضرت صادق عليه السّلام فرمود. هنگامى كه شب در بستر خود قرار گرفتى يك نگاهى باعمال روزانه خود بنما و ببين امروز چه خوردهاى چه چيزى خوردهاى و چه چيزى را انجام دادهاى و بياد آور كه خواهى مرد و معاد و قيامتى خواهى داشت.